از هیاهوی دلقک ری‌استارت تا سکوت و اغمای او

سیدمحمد حسینی، ری استارت، هیاهو تا اغما

پس از چند ماه فراخوان برای دیوارنویسی، پخش تراکت و ویدئوهای پرهیجان، محمد حسینی، لیدر گروهک رادیکال ری‌استارت، روزهاست در سکوت فرو رفته است؛ سکوتی که ادعای «مأموریت الهی» او را رسوا و نمایش چند ماهه‌اش را فروپاشیده است.

وعده بزرگ، پشتوانه کوچک

حسینی، که خود را «مأمور مستقیم از طرف گاد، صوفیسم، مسیح و امام زمان» معرفی می‌کند، از ابتدای پاییز چالشی برای تغییر نظام در ایران آغاز کرد؛ چالشی که با فیلم‌های دیوارنویسی و پخش شبانه تراکت همراه شد و او آن را «مقدمه رستاخیز ۲۵ دسامبر ۲۰۲۵» نامید.

اما موتور ری‌استارت روشن نشده ناگهان خاموش شد. نه فیلمی، نه عکس جدید، نه تحلیل تازه و نه حتی یک پیام کوتاه از کسی که هر چهار روز یک‌بار برنامه ویدئویی منتشر می‌کرد. این سکوت یک معنا دارد: چالش میدانی حسینی تهی بود و زیر ابتدایی‌ترین ضربه‌های امنیتی و جهاد تبیینی فرو ریخت.

روشنگری اثر دارد

در طول دو ماه چالش، جمعی از صوفی‌پژوهان و پایگاه‌های خبری تحلیلی، انحرافات حسینی را افشا کردند. یادداشت‌ها و تحلیل‌های آنان نه تنها به آگاهی‌بخشی جوانان و افرادی که با این گروهک مرتبط بودند کمک کرد، بلکه بازتاب گسترده‌ای در صفحات مختلف، به ویژه صفحات هواداران ری‌استارت داشت و باعث تأمل و ریزش قابل توجهی از بدنه فریب‌خورده شد.

بازداشت‌ها ستون توهمی او را فرو ریخت

طبق ادعای حسینی، تعداد اندکی از فعالان میدانی بازداشت شدند. اما پازلی که او روی میز گذاشته بود، هیچ قطعه عملیاتیِ قابل توجهی نداشت و کوچک‌ترین برخورد امنیتی پایه‌های فرقه او را فرو ریخت. تمام آنچه ارائه می‌کرد «نمایش»، «هیجان‌سازی»، «افسانه‌پردازی» و «خالی‌بندی» بود.

سکوت طولانی؛ بن‌بست آشکار

برخلاف هوادارانی که سکوت او را «فاز پنهانی عملیات» یا «دوران غربال‌گری» می‌دانند، این سکوت یک نشانه روشن دارد: او دستش خالی است و چیزی برای گفتن ندارد.

بر اساس رفتارشناسی حسینی، هر بار که وعده‌ای بزرگ داده و عمل نکرده، مدتی ناپدید شده و سپس با داستان‌های عرفانی، خواب و رویای ساختگی یا ادعای «ماموریت الهی جدید» بازگشته است. این‌بار نیز محتمل‌ترین روایت همین است: بازگشتی برای فرار از وعده‌های پوچ، نه تحقق آن‌ها.

۲۵ دسامبر؛ امتحان وفاداری، نه رخداد

در منطق فرقه‌ها، وقتی لیدر از شکست می‌ترسد، وعده را به «راز باطنی و سِّر مگو»، «امتحان الهی» یا «فاز مخفی» تبدیل می‌کند. حسینی احتمالاً در روزهای آینده بازمی‌گردد و خواهد گفت: من نیست در جهانم، سکوت دستور گاد بود، ۲۵ دسامبر آغاز است نه پایان، و فاز بعدی تنها با افراد خاص اجرا خواهد شد.
با این حال، پشت این جملات هیچ واقعیت عینی و میدانی وجود ندارد.

ری‌استارت؛ وضعیت اغما

فرقۀ ری‌استارت نه نشانه‌ای از عملیات واقعی دارد، نه نیرویی برای تحرک، و نه حتی عقلانیتی برای برنامه‌ریزی. این فرقه درگیر بزرگ‌ترین بحران خود است؛ بحرانی زاده وعده‌های خیالی و تأویلات هذیان‌گونه‌ی یک فرد بیمار، که هرگز ظرفیت تحقق نیافت و صرفاً بازتاب فریب و توهمی بیش نبود.

بازیگری بزرگ‌تر از صحنه

سکوت حسینی، سکوتِ آرامشِ پیش از طوفان نیست؛ سکوتِ کسی است که بر آوارِ «وعده‌ای بزرگ‌تر از توان و گنده‌تر از دهانش» نشسته و می‌داند اگر ۲۵ دسامبر هم بگذرد و خبری نشود، آخرین تکیه‌گاه‌هایش فرو می‌ریزد. او نه منجی است، نه پیشگو و نه مأمور الهی؛ تنها دلقکی است که نقش خود را بزرگ‌تر از صحنه نوشته بود و اکنون خودِ صحنه از زیر پایش خالی شده است.
به‌قول خودش، امروز جز کناره‌گیری و گریه راهی پیشِ رو ندارد.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *