ترویج مسئولیت‌گریزی توسط جریانات معنوی در حادثه حمله رژیم صهیونیستی به ایران

معنویت تقلبی، مسئولیت‌گریز می‌شود

در حالی که کشور درگیر یکی از سنگین‌ترین بحران‌های انسانی و امنیتی معاصر است، موجی از پست‌ها و آموزه‌ها در فضای مجازی همچنان مخاطب را به «تجسم خواسته‌ها»، «حفظ ارتعاش مثبت» و «یافتن آرامش درون» فرا می‌خوانند. گفتمانی که برآمده از جریان‌هایی مانند «قانون جذب»، «یوگای کالایی‌شده» و معنویت پاستوریزه است.

بی‌تفاوتیِ تزئین‌شده با جملات انگیزشی، در عمل همان مشارکت در فراموشی جمعی است.

پیج‌ها وکانال هایی که بامحتوای قانون جذب و شکر گذاری، یوگا و…
به جای بازتاب اندوه مردم، دعوت به تأمل جمعی، مقابله با ظالمان صهیونیستی یا حتی همراهی اخلاقی، همچنان نسخه‌هایی تحویل می‌دهند که مشکل را شخصی و راه‌حل را فردی می‌پندارد:
«اگر فقیری، ببخش!»، «اگر ترسیده‌ای، روی احساس خوب تمرکز کن!»، «کشور داره منفجر میشه؟ خب تویی که باید فرکانس آروم بفرستی!»

این گفتمان، نه تنها ریشه در مسئولیت‌گریزی دارد، بلکه با زیباشناسی عارف‌مآبانه و واژگان شبه‌علمی، مخاطب را از درک رنج مشترک بازمی‌دارد و درد جمعی را «اختلال ارتعاشی» می‌نامد.

نتیجه چیست؟ بی‌حسی فرهنگی، تهی‌سازی اخلاق جمعی و پرورش نسلی که در برابر ظلم، آگاهانه بی‌تفاوت باقی می‌ماند.

اگر معنویت، بدون رنج مردم معنا شود؛ اگر آرامش، بدون مشارکت در دردها به دست آید؛ اگر یوگا و قانون جذب، تنها مسیر فرار از واقعیت باشند، ما نه با آموزش رشد، بلکه با پروژه‌ای از «انسان‌زدایی نرم» طرف‌ایم.
مسئولیت گریزی جمعی از کژکارکردی نظام اجتماعی فرقه‌ای و جریانات معنوی انحرافی نشات می گیرد. در واقع، مسئولیت گریزی انعکاس جامعه پذیری ناقص اعضای جامعه است و جریان اجتماعی شدن به طور کامل تحقق نیافته و افراد از حقوق و وظایف نقش های خود درک کاملی نداشته و برای انجام آن ها آمادگی لازم را پیدا نکرده اند.

پیشنهاد خواندنی  تفاوت شیطان پرستی و فراماسونری و دیدگاه آن ها به زن

دشمنان با ترویج جریانات معنوی انحرافی، با هدف مسئولیت گریزی مردم، آنان را تبدیل به سربازان داخلی دشمن می کنند.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *