کالبدشکافی جهان‌بینی رابرت گرین: از قدرت‌طلبی تا خودپرستی مدرن

رابرت گرین، آسیب شناسی، معنویت بدون دین

 

آثار رابرت گرین، بسیار فراتر از کتاب‌های راهنمای موفقیت، در حقیقت یک سیستم معنوی جایگزین ارائه می‌دهند؛ یک «معنویت بدون دین» که در آن، «خودِ» انسان در جایگاه خدا قرار می‌گیرد! این جهان‌بینی، هرچند ظاهری مدرن و دارای رنگ و لعاب است، اما در هسته خود، چیزی جز سرکیسه کردن مالی و اعتقادی مخاطبان به همراه ندارد و می‌تواند مضرات و آسیب های جدی اعتقادی، فرهنگی و روان‌شناختی به خورد مخاطب دهد.

 

۱. قدرت ذهن و قانون جذب: از نسخه کیهانی تا نسخه قدرت‌محور و فریبکارانه

 

یکی از آموزه های معنویت‌های نوظهور انحرافی، مفاهیمی چون «قدرت ذهن» و «قانون جذب» است. این ایده‌ها معتقدند که ذهن انسان قدرتی متافیزیکی دارد و با تمرکز و ارتعاش مثبت (مثبت اندیشی افراطی)، می‌تواند خواسته‌هایش را از کائنات جذب کند! رابرت گرین این ایده را می‌گیرد، اما آن را از پوسته خوش‌بینانه و کیهانی‌اش خارج کرده و به یک ابزار روان‌شناختی تاریک و کنترل‌گر تبدیل می‌کند.

 

در کتاب «هنر اغواگری» وی می بینیم: گرین به شما نمی‌گوید با فکر کردن به شخص مورد نظر، او را جذب کنید. بلکه آموزش می‌دهد که با قدرت ذهن خودتان، روان طرف مقابل را مهندسی کنید. شما باید نقاط ضعف، کمبودها و فانتزی‌های پنهان او را کشف کرده و سپس با یک استراتژی دقیق، شخصیت و رفتارتان را طوری طراحی کنید که آن فرد به صورت روانی به شما وابسته و «جذب» شود. این دیگر «قانون جذب» کیهانی نیست، بلکه «قانون تسلط ذهنی» بر اراده یک انسان دیگر و برده داری اندیشه هاست.

 

۲. «خودِ قدرتمند»: جایگزینی مشرکانه و خطرناک

 

هسته اصلی ایمان دینی، به ویژه در اسلام عزیز ، توحید است؛ یعنی پذیرش اینکه قدرت مطلق، حکمت مطلق و مرکزیت عالم، از آنِ خداوند است. انسان مؤمن با توکل (تکیه بر خدا) و دعا (درخواست از خدا) تلاش می‌کند و نتیجه را به او می‌سپارد. سیستم فکری گرین، دقیقاً این مرکزیت را جابجا می‌کند.

 

در کتاب پرفروش «۴۸ قانون قدرت» وی، می خوانیم که هیچ جایی برای خدا، توکل یا اخلاق الهی وجود ندارد. قدرت مطلق در دستان «خودِ» استراتژیست شماست. قانون شماره ۲۹ کتاب: «برای رسیدن به آخر مسیر، خودتان برنامه‌ریزی کنید»، یک نفی آشکار از مفهوم توکل و تقدیر الهی است. یا قانون شماره ۳۳: «نقطه ضعف هرکس را کشف کنید»، به جای پناه بردن به قدرت و حکمت الهی، شما را به جستجوی ضعف دیگران برای تسلط بر آن‌ها فرا می‌خواند. در این جهان‌بینی، «خود» به یک خدای کوچک تبدیل می‌شود که برای رسیدن به اهدافش، هیچ محدودیتی جز قوانین خودساخته قدرت نمی‌شناسد. این یک شِرک مدرن است که در آن، «نَفس انسان» خدایی می‌کند!

 

۳. تقابل مستقیم با ارکان معنویت، عقلانیت و عدالت

فلسفه رابرت گرین نه فقط با گزاره‌های اخلاقی جزئی، بلکه با ارکان و پایه‌های اصلی یک مکتب الهی و انسان‌ساز مانند مکتب امام خمینی (رحمه الله) که بر سه پایه معنویت، عقلانیت و عدالت استوار است[۱]، در تضاد کامل قرار دارد:

  • معنویت در برابر خودپرستی:معنویت در نگاه الهی، خداگرایانه و در جهت تهذیب نفس و خدمت به خلق است. هدف، فراتر رفتن از «خود» و اتصال به حقیقتی متعالی است. اما معنویت گرین، یک معنویت نفس‌محور است که نه تنها به دنبال تهذیب نفس نیست، بلکه به دنبال قدرتمند کردن «نفس اماره» برای تسلط بر دیگران است. این تقابلی آشکار میان بندگی خدا و بندگی نَفس است.
  • عقلانیت در برابر حسابگری ابزاری:عقلانیت در یک مکتب الهی، چراغی برای تشخیص حق از باطل و ابزاری در خدمت اهداف متعالی و اخلاقی است. اما عقلانیت در جهان‌بینی گرین، یک عقلانیت ابزاریِ سرد و بی‌اخلاق است. این عقلانیت نمی‌پرسد «چه کاری درست است؟»، بلکه فقط می‌پرسد «چه کاری برای کسب قدرت مؤثرتر است؟». در این نگاه، عقل از جایگاه حکیمانه خود سقوط کرده و به یک مشاور حیله‌گر برای نفس قدرت‌طلب تبدیل می‌شود.
  • عدالت در برابر قانون جنگل:عدالت، به معنای قرار دادن هر چیز در جای خود و ستاندن حق مظلوم از ظالم، یکی از مقدس‌ترین آرمان‌های انسانی و الهی است. اما جهان رابرت گرین، جهانِ قانون جنگل است که در آن، عدالت هیچ جایگاهی ندارد. قانون شماره ۱۵: «دشمن خود را کاملاً نابود کنید»، فرمان آشکار بی‌عدالتی و ظلم است. فلسفه او نه تنها عدالت‌محور نیست، بلکه یک دستورالعمل دقیق برای قدرتمندان است تا چگونه به شکلی مؤثرتر، ضعیفان را کنترل کرده و از آن‌ها سوءاستفاده کنند.

 

یک مثال عینی: تفاوت دو نگاه در محیط کار

 

فرض کنید شما و همکارتان برای یک جایگاه شغلی بالاتر رقابت می‌کنید.

با نگاه معنوی صحیح: شما تلاش خود را می‌کنید، توانایی‌هایتان را به شکل صادقانه ارائه می‌دهید، برای موفقیت خود و حتی رقیبتان دعا می‌کنید (خیرخواهی) و در نهایت به آنچه خداوند برایتان مقدر کرده راضی هستید (توکل و رضا). شکست در این نگاه، به معنای آزمایش الهی یا فرصتی برای رشد در مسیری دیگر است.

 

اما در نگاه رابرت گرین: شما طبق قانون شماره ۱۵: «دشمن خود را کاملاً نابود کنید»، به همکارتان نه به چشم رقیب، که به چشم دشمن نگاه می‌کنید. با استفاده از قانون شماره ۲: «بیش از حد به دوستان اعتماد نکنید»، اطلاعات غلط به او می‌دهید.

با قانون شماره ۷: «از دیگران برای پیشبرد اهدافتان استفاده کنید»، از کارهای او به نفع خود بهره می‌برید و در نهایت تلاش می‌کنید او را از صحنه رقابت حذف کنید. موفقیت به هر قیمتی، تنها هدف است!!!

 

هشدار نهایی: مضرات و آسیب های تفکرات گرین

 

پذیرش ناخودآگاه این جهان‌بینی می‌تواند آسیب‌های جدی به سه جنبه از زندگی شما وارد کند:

  • آسیب اعتقادی: به تدریج باور شما به قدرت، حکمت و روزی‌رسان بودن خداوند تضعیف شده و جای خود را به یک اعتماد کاذب به توانایی‌های فردی و روش‌های بازی دادن دیگران می‌دهد. این امر ریشه توحید و زندگی معنوی اصیل را در قلب شما سست می‌کند.
  • آسیب فرهنگی و اجتماعی: فرهنگ ما، به ویژه فرهنگ ایرانی-اسلامی، بر پایه اعتماد، احترام متقابل، و روابط گرم خانوادگی و دوستانه بنا شده است. تفکر گرین، با ترویج بدبینی، سوءظن و سوءاستفاده، این سرمایه اجتماعی را نابود کرده و شما را به فردی منزوی تبدیل می‌کند که دیگران را تنها به چشم ابزار طمع یا دشمن می‌بیند.
  • آسیب روان‌شناختی: زندگی در یک حالت دائمی از پنهان‌کاری و بی‌اعتمادی، به شدت فرساینده است. این طرز فکر می‌تواند به پارانویا (بدگمانی بیمارگونه)، اضطراب دائمی، خودشیفتگی و ناتوانی در برقراری ارتباط صمیمی و واقعی منجر شود. در نهایت، مسیری که گرین ترسیم می‌کند، شاید به شما حس قدرت بدهد، اما این قدرت‌طلبی بر روی ویرانه‌هایعدالت، عقلانیتِ انسانی و معنویتِ حقیقی شما بنا شده است.

[۱]  معنویت، عقلانیت و عدالت ابعاد اصلی مکتب امام(رحمه الله) است./ بیانات رهبر انقلاب اسلامی در سالگرد ارتحال امام خمینی ۱۴/۰۳/۱۳۹۰

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *