چگونه تشکیلات بهائیت با پوشش اقتصاد و دیپلماسی، آفریقا را هدف گرفته است؟

بهائیت

در حالی که افکار عمومی جهان آفریقا را بیشتر با فقر، بحران‌های زیست‌محیطی و منازعات قومی می‌شناسد، واقعیتی کمتر دیده‌شده در حال شکل‌گیری است: نفوذ سازمان‌یافته و چندلایه تشکیلات بهائیت در ساختارهای اقتصادی، سیاسی و بین‌المللی قاره سیاه؛ نفوذی که نه با تبلیغ آشکار مذهبی، بلکه با شرکت‌های چندملیتی، نشست‌های رسمی و شبکه‌سازی در سطوح عالی قدرت پیش می‌رود.

 

در حالی که افکار عمومی جهان آفریقا را بیشتر با فقر، بحران‌های زیست‌محیطی و منازعات قومی می‌شناسد، واقعیتی کمتر دیده‌شده در حال شکل‌گیری است: نفوذ سازمان‌یافته و چندلایه تشکیلات بهائیت در ساختارهای اقتصادی، سیاسی و بین‌المللی قاره سیاه؛ نفوذی که نه با تبلیغ آشکار مذهبی، بلکه با شرکت‌های چندملیتی، پوشش‌های دیپلماتیک و شبکه‌سازی در سطوح عالی قدرت پیش می‌رود.

تشکیلات بهائیت سال‌هاست آفریقا را نه صرفاً یک میدان تبلیغ مذهبی، بلکه پروژه‌ای راهبردی و بلندمدت تعریف کرده است. در مرحله نخست، بهائیان با عناوینی چون «اقدام برای خدمت» و معمولاً پس از پایان آموزش‌های موسوم به «طرح روحی» به کشورهای آفریقایی اعزام شدند. این حضور در ظاهر آموزشی و اجتماعی بود، اما در عمل مأموریتی تشکیلاتی را دنبال می‌کرد: کادرسازی، شناسایی بسترهای محلی و ایجاد شبکه‌های اولیه نفوذ. در سال‌های اخیر اما این روند وارد فاز تازه‌ای شده است؛ فازی که دیگر به فعالیت‌های خرد اجتماعی بسنده نمی‌کند و مستقیماً نخبگان اقتصادی، سیاسی و تصمیم‌سازان رسمی را هدف گرفته است.

در کانون این مرحله جدید، نام فرزام کمال‌آبادی بیش از دیگران برجسته است؛ فردی با سابقه طولانی در فعالیت‌های تشکیلاتی، اقتصادی، نفوذ سیاسی، تبلیغ فرقه‌ای، واسطه‌گری میان شرکت‌های چندملیتی و نهادهای محلی و ایجاد شبکه‌های غیررسمی در شرق آسیا. کمال‌آبادی اکنون در پوشش نماینده رسمی دولت بوتسوانا فعالیت می‌کند؛ پوششی که دسترسی مستقیم او به بالاترین سطوح قدرت سیاسی و اقتصادی این کشور و دیگر کشورهای آفریقایی و حتی برخی کشورهای عربی را فراهم کرده است. اگرچه در نگاه نخست ممکن است این فعالیت‌ها اقتصادی یا شخصی جلوه داده شوند، اما شواهد موجود روایت متفاوتی را نشان می‌دهد.

در ۲۷ آذر ۱۴۰۴، شرکت بین‌المللی «روندهای آینده» به مدیریت فرزام کمال‌آبادی، میزبان مراسمی با عنوان «شام افتتاحیه بازارهای سرمایه» در بوتسوانا بود؛ نشستی که رئیس‌جمهور، معاون رئیس‌جمهور، رئیس مجلس، شماری از وزرا، رئیس بانک مرکزی، رئیس سازمان بورس و اوراق بهادار، رئیس صندوق بازنشستگی و بدنه اصلی سرمایه‌گذاری این کشور در آن حضور داشتند. در این مراسم، رئیس‌جمهور بوتسوانا در سخنانی علنی از کمال‌آبادی با تعابیری کم‌سابقه مانند «دوست خوبم»، «هم‌صحبت الهام‌بخش» و «برادر روحانی» یاد کرد. این سطح از صمیمیت در یک چارچوب رسمی، صرفاً یک تشریفات دیپلماتیک ساده نیست، بلکه نشانه‌ای از نفوذ شخصی و غیررسمی در سطح عالی قدرت است؛ نفوذی که معمولاً نقطه آغاز تأثیرگذاری‌های عمیق‌تر و پنهان‌تر به شمار می‌رود. انتشار هدفمند تصاویر و سخنان این نشست در رسانه‌های وابسته به شرکت نیز در راستای نمایش و تثبیت همین روابط صورت گرفت.

مدافعان تشکیلات بهائیت ممکن است این اقدامات را تلاش‌هایی فردی یا صرفاً اقتصادی معرفی کنند، اما یک سند داخلی، این روایت را به‌طور جدی زیر سؤال می‌برد. در این سند، فرزام کمال‌آبادی صراحتاً به بهائیان توصیه می‌کند که در هر جلسه، نشست، کنفرانس یا گفت‌وگو با غیر بهائیان ـ حتی اگر موضوع هیچ ارتباط مستقیمی با بهائیت نداشته باشد ـ اهداف و گزاره‌های امری و تشکیلاتی را به‌صورت هدفمند و حساب‌شده منتقل کنند. این توصیه نشان می‌دهد اقتصاد، دیپلماسی و فعالیت‌های به‌ظاهر فنی، نه هدف نهایی، بلکه ابزار پیشبرد مأموریت تشکیلاتی هستند.

در کنار شبکه‌سازی اقتصادی و سیاسی، تشکیلات بهائیت از مسیر «جامعه بین‌المللی بهائی» حضوری فعال در ساختارهای سازمان ملل نیز دارد. مشارکت در هفتمین اجلاس مجمع محیط زیست سازمان ملل در نایروبی و استفاده از این فضا برای دیدار با سران کشورهای آفریقایی، چهره‌های بانفوذ و افراد تأثیرگذار این قاره، بخشی از پروژه نفوذ نرم و گفتمانی این تشکیلات محسوب می‌شود. در این چارچوب، مفاهیمی چون اخلاق جهانی، تغییرات اقلیمی و عدالت زیست‌محیطی، بیش از آنکه صرفاً دغدغه‌های انسانی باشند، به کلیدهای ورود به شبکه نخبگان و تصمیم‌سازان تبدیل شده‌اند.

هم‌زمان، تشکیلات بهائیت از طریق دفتر تشکیلاتی خود در بروکسل، در طرح‌ها و پروژه‌های مشترک اروپا و آفریقا نیز نقش‌آفرینی می‌کند. این هم‌پوشانی، این پرسش جدی را پیش می‌کشد که آیا بهائیت در حال ایفای نقش واسطه‌ای قابل اعتماد برای غرب در پروژه‌های نفوذ نرم و بازتولید الگوی استعمار نوین در قاره آفریقاست؟

مجموع این شواهد نشان می‌دهد آنچه امروز در آفریقا در جریان است، نه یک فعالیت مذهبی بی‌خطر است و نه یک تجارت ساده. با پروژه‌ای سازمان‌یافته، آرام و بلندمدت مواجهیم که می‌کوشد بدون جلب حساسیت افکار عمومی، در عمق ساختارهای تصمیم‌سازی سیاسی، اقتصادی و بین‌المللی ریشه بدواند. تجربه تاریخی نشان داده است چنین نفوذهایی معمولاً زمانی دیده می‌شوند که مهار آن‌ها پرهزینه و دشوار شده است؛ و دقیقاً به همین دلیل، دیده‌نشدن امروز این روند، بزرگ‌ترین خطر فردای آن به شمار می‌رود.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *