پادکست پربیننده «None of Your Business» که معمولاً حول موضوعات رشد فردی و کارآفرینی در جامعه یهودیان ارتدوکس میچرخد، در قسمت اخیر خود با دعوت از الی (الهام) کوهانیم — یهودی ایرانیتبار و مقام سابق دولت ترامپ — مصاحبهای انجام داد که بهجای روایت یک «پناهنده موفق» به سکویی هماهنگ برای انتشار پیامهای سیاسی و تکنیکهای عملیات روانی علیه ایران تبدیل شد؛ برنامهای که با حمایت مالی برندها و لحن صمیمی، مخاطبانی غیریکپارچه و بیاطلاع را هدف قرار میدهد تا مطالب سیاسی را بهعنوان تجربه شخصی و الزام اخلاقی جا بیندازد.
اخیراً، پادکست شناختهشده «None of your Business» که معمولاً بر رشد شخصی و موفقیت تجاری در جامعه یهودیان ارتدوکس تمرکز دارد، در یکی از قسمتهای جدید خود میزبان الی (الهام) کوهانیم، یهودی اپوزوسیون ایرانی تبار و مقام سابق دولت ترامپ در بخش یهودستیزی بود. این مصاحبه که در ظاهر به عنوان بررسی داستان زندگی یک «پناهنده موفق» آغاز شد، به سرعت به یک پلتفرم هدفمند برای انتشار پیامهای سیاسی و آنچه کارشناسان «عملیات روانی» مینامند، تبدیل شد و این پرسش را مطرح کرده است که چگونه رسانههای به ظاهر غیرسیاسی به ابزاری برای پروپاگاندا و لجن پراکنی علیه یک ملت تبدیل میشوند.
این برنامه که با حمایت مالی برندهای تجاری و با لحنی صمیمی تولید میشود، بستری ایدهآل برای انتقال پیامهای سیاسی به مخاطبی فراهم میکند که انتظار شنیدن تحلیلهای ژئوپلیتیک را ندارد. در ادامه، تحلیلی عمیقتر از این مصاحبه، از به کارگیری تکنیکهای مشخص عملیات روانی برای شکلدهی به افکار عمومی علیه ایران پرده برمیدارد.
خط تحلیل: لایههای پنهان یک مصاحبه
۱. تکنیک «داستان شخصی» به عنوان سند جهانی (استفاده از اعتبار پناهندگی)
کوهانیم گفتگو را با روایت فرار خانوادهاش از ایران در سال ۱۳۵۸ آغاز میکند: «ما به عنوان پناهندگان واقعی به ایالات متحده آمدیم… ما پناهندگان سیاسی واقعی بودیم و میدانستیم که به دلیل اقلیت مذهبی بودن، ممکن است کشته شویم.»
این روایت شخصی و تأثیرگذار، سنگ بنای کل استدلال اوست. با تثبیت خود به عنوان یک «قربانی» و «پناهنده واقعی»، او به تمام اظهارات بعدی خود مشروعیت عاطفی میبخشد. هر حرفی که پس از این میزند، دیگر یک تحلیل سیاسی نیست، بلکه شهادت یک شاهد عینی است. این تکنیک، راه را برای هرگونه نقد منطقی میبندد، زیرا مخالفت با نظرات او به منزله بیاحترامی به تجربه دردناک یک پناهنده تلقی میشود.
۲. تکنیک «دشمنسازی» (ایجاد یک تهدید وجودی)
کوهانیم به صراحت هدف خود از حضور در رسانهها را بیان میکند: «فاکس نیوز معمولاً من را به عنوان مفسر در مورد ایران دعوت میکند… من عاشق این فرصت هستم که با مردم آمریکا در مورد تهدید ایران صحبت کنم.»
او ایران را نه یک رقیب سیاسی، بلکه یک «تهدید» ذاتی معرفی میکند. با اشاره به تلاشش برای حذف حساب کاربری رهبر ایران از توییتر، او را «Hater-in-Chief» (فرمانده کل نفرتپراکنی) مینامد. این عبارات، ایران را از جایگاه یک کشور با سیاستهای مشخص و مشروع، به یک موجودیت اهریمنی و غیرعقلانی تقلیل میدهد. میزبان برنامه، اوشی شوارتز، با هیجان این روایت را تقویت میکند: «خط این [آیتالله] بسیار واضح است… او تمام جهان را تحت قوانین شریعت میخواهد.» این سادهسازی خطرناک، تنها راهکار را تقابل کامل جلوه میدهد.
۳. تکنیک «همسانسازی»: هر یهودی یک صهیونیست، هر ضدصهیونیست یک یهودستیز
مهمترین بخش این عملیات روانی، گره زدن هویت یهودی به یک ایدئولوژی سیاسی جنگ طلبانه است. کوهانیم توضیح میدهد که چگونه تجربه یهودستیزی در ایران و یادگیری در مورد هولوکاست در مدرسه یهودی، او را به این نتیجه رسانده که مبارزه با یهودستیزی و دفاع از رژیم غاصب صهیونیستی یکی هستند. او میگوید: «من فوراً [پیشنهاد کار در دولت ترامپ را] پذیرفتم… چون این فرصتی بود تا به مردم یهود کمک کنم.»
در این چارچوب، هرگونه تهدید علیه سیاستهای دولت رزیم صهیونیستی، مستقیماً به تهدیدی علیه «مردم یهود» در سراسر جهان ترجمه میشود. اوشی شوارتز این منطق را اینگونه فریاد میزند: «این فقط مشکل اسرائیل و آمریکا نیست، یک مشکل جهانی است… این تروریسم رادیکال اسلامی است… ما در حال انجام یک خدمت بزرگ به کل جهان هستیم.» با این تکنیک، مرز بین دین یهودیت و ایدئولوژی کثیف صهیونیسم عمداً محو میشود تا هرگونه انتقاد از اسرائیل خبیث، به عنوان یهودستیزی محکوم گردد.
۴. تکنیک «متحدان غیرمنتظره» برای مشروعیتبخشی
کوهانیم برای تقویت موضع خود، به «دوستان عرب صهیونیست» و پیمان ننگین ابراهیم اشاره میکند و میگوید: «بزرگترین دلیل خوشبینی من در جهان، دوستان عرب صهیونیست من هستند… یک یهودی که امروز در خیابانهای امارات متحده عربی با کیپا راه میرود، اغلب امنتر از اروپای غربی و حتی برخی شهرهای آمریکاست.»
این یک حرکت هوشمندانه است. با برجسته کردن حمایت برخی کشورهای عربی، او این پیام را القا میکند که مخالفت با اسرائیل و سیاستهایش، نه یک موضع منطقهای یا اسلامی، بلکه یک ویژگی منحصربهفرد و «اهریمنی» از سوی ایران و متحدانش است. این کار، ایران را در انزوای کامل قرار داده و جبهه مقابل را به عنوان یک ائتلاف «مدرن و صلحطلب» به تصویر میکشد.
نتیجه
مصاحبه الی کوهانیم در پادکست «None of your Business» نمونه ای از پروپاگاندای مدرن است که در بستری نرم و قابل هضم ارائه میشود. این عملیات روانی، با استفاده هوشمندانه از روایت شخصی، دشمنسازی، همسانسازی هویت دینی با سیاست، و برجستهسازی متحدان غیرمنتظره، به دنبال اهداف زیر است:
* مشروعیتزدایی کامل از حاکمیت ایران و معرفی آن به عنوان یک تهدید وجودی برای جهان.
* بسیج افکار عمومی، به ویژه جامعه یهودیان آمریکا، برای حمایت از سیاستهای تهاجمی علیه ایران.
* بازتعریف یهودستیزی به گونهای که هرگونه مخالفت با سیاستهای رژیم صهیونی را در بر بگیرد.
این برسی نشان میدهد که چگونه یک داستان انسانی میتواند به ابزاری برای پیشبرد اهدافی تبدیل شود که نتیجه آن، نه امنیت بیشتر، بلکه افزایش تنش و خصومت در سطح جهانی با مظلوم مقتدر است.

