رمزگشایی از یک نمایش سیاسی: چرا تهدید امارات و عقب‌نشینی نتانیاهو، آغاز بازی است نه پایان آن؟

یهودیت، پیمان ابراهیم

مقدمه: پرده‌خوانی یک بحران ساختگی
در ظاهر، اخبار هفته گذشته یک پیروزی برای دیپلماسی و یک شکست برای افراط‌گرایی بود: امارات متحده عربی، به‌عنوان یکی از ستون‌های اصلی «پیمان ابراهیم»، خط قرمزی برای اسرائیل ترسیم کرد و بنیامین نتانیاهو با حذف طرح «الحاق کرانه باختری» از دستور کار کابینه، عقب‌نشینی کرد. اما این روایت ساده‌انگارانه، یک نمایش سیاسی حساب‌شده را پنهان می‌کند. این بحران، نه یک رویارویی واقعی، بلکه یک مانور استراتژیک با سه بازیگر اصلی است که هرکدام نقش خود را برای پیشبرد اهداف بلندمدتشان ایفا می‌کنند: امارات به‌عنوان مدافع سرمایه‌گذاری، بزالل اسموتریچ (وزیر دارایی رژیم صهیونی) به‌عنوان «دیوانه صحنه» و نتانیاهو به‌عنوان کارگردان اصلی.

۱. خط‌قرمز امارات: دفاع از «پیمان ابراهیم»، نه دفاع از فلسطین
اولین و مهم‌ترین نکته، رمزگشایی از انگیزه واقعی امارات است. همان‌طور که رسانه‌هایی مانند CNN وAzat.tv گزارش داده‌اند، امارات متحده عربی هشدار داده است که الحاق کرانه باختری «پیمان ابراهیم را نابود خواهد کرد». این موضع، بیش از آنکه یک اقدام اخلاقی برای دفاع از حقوق فلسطینیان باشد، یک دفاع استراتژیک از بزرگ‌ترین سرمایه‌گذاری سیاست خارجی امارات در دهه اخیر و ساکت کردن مخالفان داخلی است.
پیمان ابراهیم در نگاه ابوظبی، یک دستاورد اقتصادی، امنیتی و دیپلماتیک است که در ظاهر آن را به یک بازیگر کلیدی در منطقه تبدیل کرده است. الحاق کرانه باختری، این سرمایه‌گذاری را به طور کامل بی‌اعتبار کرده و امارات را در جهان عرب به‌عنوان یک شریک ساده‌لوح برای یک رژیم توسعه‌طلب معرفی می‌کند؛ بنابراین، «خط‌قرمز» امارات، نه یک خط‌قرمز ایدئولوژیک از آرمان دفاع از مظلوم یا حتی دفاع نژادی، قومی است، بلکه یک خط‌قرمز اقتصادی و حیثیتی است. آن‌ها از منافع خود دفاع می‌کنند، نه لزوماً از آرمان فلسطین.

۲. بازی بزالل اسموتریچ: «نظریه مرد دیوانه» در خدمت اهداف نتانیاهو
بزالل اسموتریچ، وزیر دارایی راست افراطی اسرائیل، در این نمایش نقش کلیدی «دیوانه صحنه» را بازی می‌کند. همان‌طور که خبرگزاری صهیونیستی هاآرتص گزارش داده، او نه‌تنها خواستار الحاق شده، بلکه یک نقشه راه دقیق برای الحاق بیش از ۸۰ درصد کرانه باختری را ارائه کرده است تا «ایده کشور فلسطین را دفن کند».
این یک اقدام افراطی تصادفی نیست. اسموتریچ با مطرح‌کردن حداکثر خواسته ممکن، به طور استراتژیک به نتانیاهو خدمت می‌کند. او با تبدیل یک «شعار سیاسی» به یک «طرح عملی»، چارچوب گفتگو را به سمت راست افراطی جابه‌جا می‌کند.
این یک مانور سیاسی حساب‌شده است: حالا، هر طرحی کمتر از ۸۰ درصد، مانند «الحاق شهرک‌های بزرگ» یا «الحاق دره اردن» که قبلاً به‌عنوان اوج توسعه‌طلبی شناخته می‌شد، به‌عنوان یک «مصالحه منطقی» و یک گزینه «معتدل» به نظر می‌رسد. در واقع، اسموتریچ نقش «پلیس بد» را بازی می‌کند تا نتانیاهو بتواند در زمان مناسب، با یک طرح به‌ظاهر میانه‌روتر، نقش «پلیس خوب» و یک رهبر عمل‌گرا را ایفا کرده و افکار عمومی جهان را فریب دهد.
۳. عقب‌نشینی نتانیاهو: یک عقب‌نشینی تاکتیکی، نه یک شکست استراتژیک
و اما بازیگر اصلی، بنیامین نتانیاهو. به گزارش Iran Press ، او طرح الحاق را از دستور کار کابینه «حذف» کرد. این یک عقب‌نشینی است، اما نه یک شکست. خبرگزاری صهیونیستی جروزالم پست در تحلیلی عمیق، این اقدام را بخشی از «رقص دیپلماتیک و نظامی» نتانیاهو توصیف می‌کند. او طرح را لغو نکرده، بلکه آن را مسکوت گذاشته است. چرا؟
پاسخ در سه متغیر کلیدی نهفته است:
• موضع آمریکا: همان‌طور که جروزالم پست تأکید می‌کند، عامل تعیین‌کننده نهایی، نه امارات و نه اروپا، بلکه واشنگتن است. نتانیاهو منتظر چراغ‌سبز دولت ترامپ است و تا آن زمان، با ایجاد ابهام، انعطاف خود را حفظ می‌کند.
• اهرم فشار بر اروپا: این طرح، یک اهرم فشار قدرتمند علیه کشورهای اروپایی است که به دنبال به‌رسمیت‌شناختن کشور فلسطین هستند. پیام نتانیاهو روشن است: «اگر شما اقدام یک‌جانبه کنید، ما هم اقدام یک‌جانبه خواهیم کرد».
• هم‌زمانی با عملیات غزه: جروزالم پست به‌درستی اشاره می‌کند که نتانیاهو استاد هم‌زمان کردن اقدامات نظامی و دیپلماتیک است. این احتمال وجود دارد که او منتظر یک عملیات نظامی بزرگ در غزه باشد تا در سایه آن، طرح الحاق را به‌عنوان یک «واقعیت میدانی» جدید به جهان تحمیل کند.

نتیجه: نمایشی برای خرید زمان و سنجش واکنش‌ها
در نهایت، آنچه ما شاهد آن بودیم، نه یک بحران واقعی، بلکه یک نمایش سیاسی کاملاً حساب‌شده بود. امارات قدرت و نفوذ خود را به نمایش گذاشت، جناح راست افراطی اسرائیل اشتهای سیری‌ناپذیر خود را نشان داد، و نتانیاهو با یک عقب‌نشینی تاکتیکی، هم متحدان عرب خود را موقتاً آرام کرد، هم برای چانه‌زنی با آمریکا زمان خرید و هم تمام گزینه‌های خود را برای آینده روی میز نگه داشت.
در حقیقت بازنده اصلی این نمایش نیز، مانند همیشه، فلسطینیان هستند که سرنوشت سرزمینشان در این بازی قدرت، به یک کارت چانه‌زنی تقلیل یافته است.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *