انتشار یک تصویر نمادین و بحثبرانگیز از سوی شبکههای وابسته به فرقه عرفان کیهانی حلقه، نهتنها حملهای مستقیم به منتقدان این جریان تلقی شد، بلکه شکافهای عمیق درونفرقهای را نیز آشکار کرد؛ اقدامی که با واکنشی کمسابقه و تند از سوی شاخه جداشده این فرقه همراه شد.
شبکههای مجازی منتسب به فرقه انحرافی «عرفان کیهانی حلقه» با انتشار تصویری نمادین و جنجالی، موضعی صریح علیه منتقدان و روشنگران خود اتخاذ کرده و بهطور تلویحی، سپاه پاسداران انقلاب اسلامی را ریشه حملات علیه این جریان معرفی کردند. این اقدام، واکنش تند شاخه جداشده این فرقه را در پی داشت؛ واکنشی که تصویر منتشرشده را «نماد ترس و بیهویتی» توصیف کرده است.
شبکه مجازی «توسعه فعالیتهای آکادمی طاهری»، وابسته به عرفان حلقه، اخیراً تصویری منتشر کرده که در آن، درختی ترسیم شده و ریشه آن با نماد سپاه پاسداران مشخص شده است. بر شاخهها و برگهای این درخت، تصاویر افرادی قرار گرفته که از منتقدان، روشنگران یا اعضای سابق جداشده از این فرقه به شمار میروند. در میان این افراد نامهایی چون کمال الماسی جاف، حمیدرضا مظاهری سیف، سعید محمدی دورکی، علیاکبر رائفیپور و مروجی سبزواری دیده میشود.
انتشار این تصویر در شرایطی صورت گرفته که عرفان حلقه با اختلافات شدید درونی، بهویژه در تقابل با کمال الماسی جاف، رهبر فرقه انحرافی «بنیاد بنی»، مواجه است. نکته قابل توجه آن است که این تصویر تنها با کپشن «بدون شرح» منتشر شده، اما ترکیببندی، نمادپردازی و انتخاب عناصر آن، از سوی بسیاری بهعنوان پیامی تهدیدآمیز و سیاسی علیه منتقدان تفسیر شده است؛ آن هم بدون ارائه هیچگونه سند یا شواهد روشن برای ادعاهای القاشده.
در واکنش به این اقدام، شبکه مجازی «تحلیل وقایعی از عرفان حلقه» که خود را وابسته به شاگردان جداشده این جریان معرفی میکند، با لحنی تند و بیپرده به این تصویر پاسخ داد. در بیانیه منتشرشده آمده است:
«این تصویرِ بدون شرح، نمایانگر ترس، بیهویتی و بیشرافتی عریان است. وقتی منطق ته میکشد، به حربه همیشگی لجنپراکنی سازمانیافته متوسل میشوید… بدان این بازیهای کودکانه بیهزینه نخواهد ماند و با شرح، از خجالت این باند درمانده و متوهم درخواهیم آمد.»
این واکنش، ضمن به چالش کشیدن رویکرد تهاجمی جریان اصلی عرفان حلقه، از وعده افشاگریهای مستند در آینده نیز خبر میدهد؛ هرچند خود این پاسخ نیز با زبانی خشن و سرشار از ادبیات تحقیرآمیز همراه است.
مجموع این رویارویی مجازی، بیش از هر چیز، فضای مسموم و غیراستدلالی حاکم بر منازعات درونفرقهای و برونفرقهای عرفان حلقه را برجسته میکند. از یک سو، انتشار تصویری نمادین و تهدیدآمیز، تلاشی برای ایجاد رعب و انحراف افکار عمومی از انتقادات جدی مطرحشده علیه این فرقه ارزیابی میشود؛ تلاشی که با سیاسیسازی موضوع و نسبت دادن منتقدان به نهادهای رسمی همراه است، بدون آنکه مستندات روشنی ارائه شود.
از سوی دیگر، واکنش جداشدگان اگرچه پرده از اختلافات عمیق داخلی برمیدارد، اما با جایگزین کردن وعده افشاگری آینده بهجای استدلال مستند فعلی، خود نیز به تداوم فضای تنشآلود دامن میزند. آنچه در این میان غایب است، گفتوگوی عقلانی، شفافیت مستند و پاسخگویی مسئولانه است؛ خلأیی که این منازعه را از مسیر روشنگری خارج کرده و به میدان جنگ نمادها، تهدیدهای کلامی و تخریب شخصیت سوق داده است.

