حادثه تیراندازی ناخواسته نیروهای امنیتی در خمین که منجر به جان باختن چهار نفر از اعضای یک خانواده شد، واکنشهای گستردهای در فضای مجازی و رسانهای به همراه داشت. در حالی که مقامات قضایی و امنیتی بر پیگیری و شفافسازی این رویداد تأکید کردهاند، برخی جریانهای سیاسی وابسته به گروههای سلطنتطلب، باستانگرا و برخی صفحات مرتبط با زرتشتیان سیاسی، از این تراژدی انسانی به عنوان ابزاری برای حمله به نظام جمهوری اسلامی استفاده کردهاند.
این گروهها که حادثه خمین را بهسرعت به جنایات اسرائیل در غزه تشبیه کردند، در طول ماهها جنگ نابرابر رژیم صهیونیستی علیه مردم فلسطین، سکوت محض اختیار کرده و کوچکترین موضعگیری محکومکنندهای از خود نشان ندادند. این تناقض رفتاری، پرسشهای جدی درباره انگیزههای واقعی این جریانها و استفاده ابزاری از مسائل حقوق بشری مطرح میکند.
به نظر میرسد هدف اصلی این گروهها نه دفاع از حقوق بشر، بلکه بهرهبرداری از رویدادهای داخلی برای تضعیف مشروعیت نظام جمهوری اسلامی است. در حالی که مردم ایران همواره در صحنههای بینالمللی، از جمله اعتراضات ضدصهیونیستی، پیشتاز بودهاند، این جریانهای معارض تنها در مواردی که بتوانند از آن برای فشار سیاسی استفاده کنند، موضع میگیرند.
از سوی دیگر، مسئولان قضایی ایران بر ضرورت رسیدگی عادلانه به حادثه خمین تأکید کردهاند. بسیاری از کاربران فضای مجازی نیز ضمن محکومیت این اتفاق، هشدار دادهاند که برخی گروهها درصدد سوءاستفاده از احساسات مردم برای اهداف سیاسی هستند.
حادثه خمین یک تراژدی انسانی است که باید به دور از جنجالهای سیاسی مورد بررسی قرار گیرد. اما رفتار دوگانه جریانهای معارض در محکومکردن برخی حوادث و سکوت در برابر جنایات بینالمللی، نشان میدهد که برای آنها، انسانیت ابزاری در خدمت ایدئولوژی و مقاصد سیاسی است. این رویکرد نه تنها به عدالت کمک نمیکند، بلکه موجب فرصتطلبی و تشویش افکار عمومی میشود.