بومی شدن (Indigenization) معنویتهای نوظهور در ایران فرایندی پیچیده است که طی آن، جریانهای معنوی جهانی (مانند یوگا، بودیسم، عرفانهای سرخپوستی، روانشناسی موفقیت و …) هنگام ورود به ایران، با فرهنگ ایرانی، ادبیات عرفانی فارسی و باورهای شیعی ترکیب شده و تغییر شکل میدهند. این تغییر شکل هم برای پذیرش راحتتر توسط مخاطب ایرانی و هم برای کاهش حساسیتهای سیاسی و مذهبی حکومت صورت میگیرد.
در ادامه، چگونگی این فرایند و نمونههای بارز آن را به طور خلاصه بررسی می کنیم:
۱. مکانیسمهای بومی شدن معنویتها در ایران
معنویتهای وارداتی در ایران معمولاً خالص باقی نمیمانند و از طریق فیلترهای زیر «ایرانی-اسلامی» یا «بومی» میشوند:
- همسانسازی با ادبیات عرفانی (تطبیقگرایی): مروجان این معنویتها برای مشروعیت بخشیدن به آموزههای خود، مفاهیم مدرن را با ابیات حافظ و مولانا (رومی) معادلسازی میکنند. مثلاً آموزههای «اکهارت توله» یا «اوشو» در کنار اشعار مولانا قرار میگیرد تا به مخاطب ایرانی بگوید: “این حرف جدیدی نیست، مولانا هم همین را گفته است.”
- تغییر واژگان (ترجمه فرهنگی): کلمات حساسیتبرانگیز حذف و جایگزین میشوند. به جای واژگانی مثل «تناسخ» یا «کارما» که ممکن است با فقه اسلامی در تضاد باشد، از واژگانی مثل «بازگشت»، «عدالت کائنات» یا «قانون عمل و عکسالعمل» استفاده میشود. واژه «مدیتیشن» اغلب به «مراقبه» که ریشه در سنت اسلامی دارد، ترجمه میشود.
- روانشناسیسازی (Psychologization): برای فرار از برچسب «فرقه» یا «دین جدید»، بسیاری از این جریانها خود را در قالب «تکنولوژی فکر»، «مهارتهای زندگی» یا «علم موفقیت» معرفی میکنند. این رویکرد باعث میشود قشر سکولار و مذهبی هر دو بتوانند بدون گاردِ عقیدتی جذب آن شوند.
- اسلامیسازی سطحی: برخی مربیان این دورهها، در کنار آموزههای شرقی (مانند چاکراها)، آیاتی از قرآن یا احادیثی از امامان شیعه را نیز نقل میکنند تا نشان دهند این مسیر منافاتی با اسلام ندارد.
۲. نمونههای بارز بومی شدن معنویت در ایران
در اینجا به چند نمونه مشخص اشاره میکنیم که نشان میدهد چگونه معنویتهای جهانی در ایران بومی شدهاند:
الف) عرفان کیهانی (عرفان حلقه) – نمونهای کاملاً بومی
این جریان شاید بارزترین نمونه یک «معنویت نوظهور بومی» است. محمدعلی طاهری (بنیانگذار) مفاهیمی شبیه به انرژیدرمانی و عرفانهای کوانتومی غربی را با واژگان و ساختار اسلامی ترکیب کرد.
- چگونه بومی شد؟ او به جای استفاده از نام خدایان هندی یا مفاهیم بودایی، از واژه «شعور کیهانی» یا «روحالقدس» استفاده کرد. مناسک آنها با نام «بسمالله» شروع میشد و ادعای درمانگری داشتند. این جریان یک معنویت “ساخت ایران” است که المانهای جهانی (انرژی، فرادرمانی) را با ادبیات قرآنی و عرفان اسلامی درآمیخت.
ب) قانون جذب و تکنولوژی فکر جریان «قانون جذب» (The Law of Attraction) که با فیلم «راز» در غرب منفجر شد، در ایران توسط افرادی مانند علیرضا آزمندیان بومیسازی شد.
- چگونه بومی شد؟ آزمندیان مفهوم غربی «کائنات» (Universe) را مستقیماً به «خداوند» ترجمه کرد. او قانون جذب را همان مفهوم «توکل» و «دعا» در اسلام معرفی کرد و سمینارهای خود را با ترکیبی از آیات قرآن، فریادهای انگیزشی غربی و اشعار فارسی برگزار کرد. در این مدل، «خواستن از کائنات» تبدیل به «طلب از خدا» میشود، اما با متدولوژی مدرن غربی.
ج) یوگا
یوگا در اصل یک آیین عرفانی هندویی است، اما در ایران برای عمومی شدن و مخفی شدن جنبههای معرفتی و عرفانی آن بیشتر با جنبه های ورزشی و سکولار معرفی شد.
- چگونه بومی شد؟
- سطح رسمی: فدراسیون ورزشهای همگانی، یوگا را به عنوان «ورزش» به رسمیت شناخت. نام حرکات از سانسکریت به فارسی تغییر کرد و بسیاری از حرکات را با نام حرکات اصلاحی و کششی و تعادل بخش معرفی کرده اند هرچند که برخی از این حرکات در اصل جنبه عبادی و عرفانی دارند. مثلاً حرکت سلام بر خورشید صرفاً یک حرکت کششی تلقی میشود.
- سطح زیرزمینی/خصوصی: مربیان یوگا مفاهیم چاکراها را با مفاهیم «نور» و «لطافت روح» در عرفان ایرانی توضیح میدهند تا برای ذهن ایرانی مأنوستر باشد.
د) فنگشویی اسلامی
فنگشویی (هنر چیدمان چینی) در ایران طرفداران زیادی دارد.
- چگونه بومی شد؟ برخی مشاوران دکوراسیون داخلی، اصول فنگشویی (جریان انرژی چی) را با توصیههای اسلامی درباره نظافت خانه، جهت قبله، و استفاده از آیات، مثل «وان یکاد» برای دفع انرژی منفی (چشمزخم) ترکیب کردهاند. نتیجه یک معجون ترکیبی است که هم مدرن و شیک است و هم سنتی و مذهبی.
خلاصه و نتیجهگیری
بومی شدن معنویتهای نوظهور در ایران فرایندی از تلفیق است. ذهن ایرانی به دلیل پیشینه قوی عرفانی، آمادگی بالایی برای پذیرش معنویت دارد، اما این مفاهیم غالبا زمانی در جامعه فراگیر میشوند که لباس ایرانی-اسلامی به تن کنند یا دستکم با زبان شعر و ادبیات فارسی بازگو شوند. این بومیسازی گاهی توسط مروجان به صورت آگاهانه (برای جذب مخاطب) و گاهی هم به طور ناآگاهانه توسط خود مردم (برای رفع تضادهای درونی بین سنت و مدرنیته) انجام میشود.
علی سنجابی شیرازی

