الهیات سیاسی در خدمت پیمان ابراهیم: روایت الهام یعقوبیان از یک «برادری» دروغین

یهودیت، پیمان ابراهیم

اخیراً الهام یعقوبیان، اپوزیسیون یهودی ایرانی‌تبار، خبر داد که در نشست سازمان صهیونیستی «شراکا» با موضوعیت پنجمین سالگرد «پیمان ابراهیم» حضور یافته است. او در ادامه و برای مشروعیت‌بخشی و تحسین این پیمان ننگین، در پوشش بازگویی یک خاطره شخصی، روایتی احساسی از یک عشق ناکام میان یک مرد اردنی و یک زن یهودی را تعریف کرد.

در این نوشتار، نشان خواهیم داد که این خاطره عاشقانه، فراتر از یک روایت شخصی، یک عملیات روانی پیچیده است؛ پروژه‌ای که در آن، از ابزار «عشق» برای ساختن یک مشروعیت الهیاتی برای «پیمان ابراهیم» و عادی‌سازی روابط با رژیم سفاک صهیونیستی استفاده می‌شود.

بازتعریف «برادری ابراهیمی» از طریق یک داستان عاشقانه

داستانی که یعقوبیان برای این هدف تعریف می‌کند، با نقل‌قولی از مرد اُردنی آغاز می‌شود: «ما همه برادر و خواهر هستیم. یهودیان، مسیحیان، مسلمانان—ما یکی هستیم.» این جمله، که به ظاهر نماد صلح و وحدت است، در واقع سنگ بنای الهیات سیاسی پیمان ابراهیم است.

این پیمان، بر پایه این ادعای الهیاتی بنا شده که پیروان سه دین ابراهیمی، «فرزندان ابراهیم» و ذاتاً «برادر» هستند و منازعه میان آن‌ها غیرطبیعی است. یعقوبیان با استفاده از یک داستان عاشقانه، این مفهوم انتزاعی سیاسی را به یک تجربه ملموس و احساسی تبدیل می‌کند. عشق میان مرد اردنی و زن یهودی، نماد همان «برادری ابراهیمی» است که سیاستمداران در حال ترویج آن هستند.

معرفی سرباز صهیونیستی به عنوان نماد «رحمت ابراهیمی»

پس از ساختن بستر الهیاتی، یعقوبیان به سراغ تطهیر عاملان اصلی بی‌عدالتی می‌رود. در داستان او، اولین جرقه‌های این عشق، توسط یک سرباز اسرائیلی زده می‌شود که با «مهربانی و احترام» از مرد عرب استقبال می‌کند.

این یک وارونه‌سازی بی‌شرمانه و الهیاتی است. در این روایت، سرباز اشغالگر، دیگر نماینده یک سیستم نظامی خشن نیست، بلکه نماد «رحمت و مهربانی ابراهیمی» است. او همان «برادری» است که راه را برای تحقق این عشق مقدس باز می‌کند. این یک ترفند پروپاگاندایی برای تقدیس اشغالگر و پاک کردن چهره او از هرگونه خشونت است.

معرفی مقاومت به عنوان «شرارت ضدابراهیمی»

در مقابل این تصویر مقدس از «برادری»، یعقوبیان مانع اصلی را معرفی می‌کند: «خانواده متعصب» مرد اردنی. در الهیات سیاسی پیمان ابراهیم، این «خانواده متعصب»، نماد مقاومت اسلامی ضدصهیونیستی است.

با این کار، مقاومت چندین دهه‌ای ملت‌های عرب علیه اشغالگری و تجاوز، از یک مبارزه سیاسی مشروع، به یک گناه الهیاتی و یک عمل ضدابراهیمی تقلیل می‌یابد. دیگر خبری از تاریخ و حقوق پایمال‌شده نیست؛ تنها یک «شرارت» وجود دارد که در برابر «اراده الهی» برای صلح ایستادگی می‌کند.

نتیجه‌

داستان عاشقانه الهام یعقوبیان، یک سلاح نرم در جنگ روایت‌هاست که پس از شرکت او در نشست «شراکا» به حرکت درآمده است. او با استفاده از یک روایت شخصی و احساسی، تلاش می‌کند تا برای یک پیمان سیاسی کاملاً زمینی و مبتنی بر منافع (پیمان ابراهیم)، یک مشروعیت آسمانی و الهی بسازد. در این نمایش، «عشق» به ابزاری برای عادی‌سازی اشغال، «سرباز اسرائیلی» به نماد رحمت، و «مقاومت» به گناهی نابخشودنی تبدیل می‌شود. این یک نمونه کامل از چگونگی کارکرد پروپاگاندای مدرن است که در آن، از مقدس‌ترین مفاهیم برای توجیه بزرگترین بی‌عدالتی‌ها استفاده می‌شود.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *