در یک درگیری کمسابقه میان مروجان معنویتهای کاذب، محسن خاتمی از چهرههای فعال جریان اشو، با طرح اتهامات صریح مالی علیه علی مهدینژاد معروف به «آرش آنالیز»، مدعی شد که وی با وعده سودهای دروغین، مخاطبان خود را به سرمایهگذاری در بروکرهای مشکوک سوق داده و سرمایه آنان را به خطر انداخته است؛ افشاگریای که پرده از پیوند خطرناک شبهمعنویت و کلاهبرداری اقتصادی برمیدارد.
محسن خاتمی، از مروجان فعال افکار «اشو»، در اقدامی کمسابقه، علیه علی مهدینژاد (معروف به آرش آنالیز) – از چهرههای شناخته شده در حوزه شبهعلم آسترولوژی – اتهام کلاهبرداری مالی زده و هشدار داد که وی با وعدههای دروغین، مردم را به سرمایهگذاری در بروکرهای مشکوک و از دست دادن سرمایهشان سوق میدهد.
محسن خاتمی،از مروجان شناخته شده افکار اشو، در پیامهایی که در فضای مجازی منتشر شده، به طور مستقیم به علی مهدینژاد (آرش آنالیز) که در حوزه طالعبینی (آسترولوژی) فعال است، حمله کرده و او را به کلاهبرداری سازمانیافته متهم کرده است.
خاتمی در این پیامها مینویسد: «دلم برای مردمی که فکر نمیکنن اگر این میتونست اینقدر سود کنه چرا باید ۳۰ میلیون تومن از ما بگیره و مارو فرو کنه در یک بروکر ناشناخته نمیسوزه!». وی با اشاره به سابقه مهدینژاد تأکید میکند: «قبلا کلاهبرداری این فرد متوهم شیاد با اسم مارول ترید ثبت شده. بروکری که این فرد تبلیغ میکنه هم اسکم است.»
این اتهامزنی که از درون فضای معنویتهای نوظهور صورت گرفته، چند نکته بحرانی را آشکار میسازد: نخست، نشان میدهد که بخشی از فعالیت این چهرهها فراتر از ارائه محتوای انحرافی، به سمت تجارتهای مالی مشکوک کشیده شده است. اظهارات خاتمی گویای این است که مهدینژاد با سوءاستفاده از اعتماد مخاطبانش، آنان را به سمت «بروکرها و صرافی های بی پدر مادر» سوق داده است. دوم، هشدار خاتمی مبنی بر اینکه «حساب را حذف و دست شما به هیچ سندی مبنی بر پرداخت… ندارید»، نشان از روشهای پیچیدهای دارد که برای پنهان کردن ردپای مالی به کار میرود. سوم، این درگیری آشکار، رقابت و شکاف عمیق میان خود جریانهای معنویتگرای نوظهور را به نمایش میگذارد.
اتهامات اخیر محسن خاتمی،پرده از واقعیت تلخ دیگری در اکوسیستم معنویتهای نوظهور برمیدارد: تبدیل شدن این فضا به بازاری برای تجارتهای پرریسک و کلاهبرداریهای مالی. این پدیده نشان میدهد هنگامی که مشروعیت یک چهره، نه بر پایه خردورزی یا علم، بلکه بر اساس ادعاهای ماورائی و جذب هیجانی مخاطب استوار شود، به راحتی میتواند از این اعتماد برای هدایت پیروان به سمت طرحهای پولی پرمخاطره استفاده کند. همزمانی فعالیتهای به ظاهر “معنوی” مانند آسترولوژی با معرفی بروکرهای مالی مشکوک، حاکی از یک چرخه معیوب است: ابتدا ذهن افراد با مفاهیم غیرعقلانی مستعد میشود، سپس همان استعداد برای قبول وعدههای غیرواقعی مالی مورد سوءاستفاده قرار میگیرد. این افشاگری داخلی، هشداری جدی است که نشان میدهد خطر این جریانات، تنها منحصر به انحراف فکری نیست، بلکه میتواند به آسیبهای ملموس اقتصادی به بدنه جامعه منجر شود.

