ادعاهای جدید حسین اورا؛ ترویج «قانون جذب» و انرژی کائنات به جای حل واقعی مشکلات

قانون جذب، حسین اورا، ادعاهای واهی

حسین اورا، از مروجان فعال معنویت‌های نوظهور، در اظهارات جدید خود بار دیگر به ترویج باورهای شبه‌علمی مانند «قانون جذب» و «انرژی کائنات» روی آورده و ادعا کرده است که برای تحقق هر آرزویی از پول گرفته تا موفقیت، تنها کافی است فرد خود را در شرایط تحقق یافته آن تجسم و احساس کند.

 

حسین اورا که سابقه ترویج مفاهیمی مانند یوگا،انرژی درمانی و حتی معنویت‌های مرتبط با مصرف مواد مخدر (سایکدلیک) را دارد، این بار در یک پیام عمومی به تبلیغ «قانون جذب» پرداخته است. وی در این پیام ادعا کرد: «راز اینکه آرزوهایمان را متجلی کنیم… چیه؟ خودت رو در شرایط آرزوی برآورده شده‌ات تجسم کن و از آن حال زندگی کن… جوری که انگار آرزوت برآورده شده،… فقط کافیه خودت رو در شرایط آرزوی برآورده شده‌ات قرار بدهی.»

او در ادامه، با ارائه تفسیری ساده‌انگارانه از جهان، عنوان کرد: «کائنات براش فرقی نمی‌کنه که تو دو هزار تومن بخواهی یا دو ملیون تومن یا صد ملیون تومن… کائنات به اندازه انرژی تو به تو برمی‌گردونه.» این اظهارات در حالی مطرح می‌شود که قانون جذب به عنوان یک نظریه علمی پذیرفته نشده و فاقد هرگونه پشتوانه تجربی و منطقی است. چنین ادعاهایی با تقویت تفکر جادویی و دوری از تحلیل علت‌ومعلولی واقعی مسائل، می‌توانند افراد را به ویژه در شرایط سخت اقتصادی، به انفعال و انتظار برای معجزه سوق دهند. از سوی دیگر، این نگرش به وضوح مسئولیت‌پذیری فردی و تلاش برنامه‌ریزی شده را نادیده گرفته و تمام موفقیت و شکست را به مقوله‌ای مبهم به نام «انرژی» مرتبط می‌سازد، که می‌تواند به ایجاد احساس گناه و خودسرزنشی در افرادی که به خواسته‌های خود نمی‌رسند بینجامد. نکته قابل تأمل دیگر، تبلیغ غیرمستقیم مادی‌گرایی افراطی تحت پوشش معنویت است، جایی که «کائنات» به ابزاری برای جذب مقادیر نامحدود پول تبدیل می‌شود.

حرکت اخیر حسین اورا به سمت ترویج آشکار «قانون جذب»، نشان از یک تغییر تاکتیک یا تعمیق رویکرد در جریان معنویت‌های بازاری دارد. هنگامی که مفاهیمی مانند یوگا یا انرژی درمانی ممکن است برای طیف خاصی جذاب باشد، قانون جذب با وعده مستقیم تحقق آرزوهای مادی، دامنه وسیع‌تری از مخاطبان را هدف می‌گیرد. این پیام، که مشکلات پیچیده زندگی را به «تجسم» و «احساس» تقلیل می‌دهد، در واقع نسخه‌ای برای انفعال اجتماعی و توجیه نابرابری است. از منظر جامعه‌شناختی، چنین گفتمانی افراد را از بررسی ریشه‌های واقعی مشکلات (اقتصادی، اجتماعی، ساختاری) منحرف کرده و تقصیر را به پای «انرژی منفی» یا «تجسم نادرست» خود فرد می‌نویسد. از منظر دینی و عقلانی نیز، این نگاه با جایگزین کردن «کائنات» بی‌هویت به جای خداوند حکیم و قادر، و تبدیل عبادت و دعا به یک «تکنیک خودخواهانه برای جذب منافع»، دچار تحریف خطرناکی شده است. ترویج این ادعاها که مستقیماً بر طمع و آرزوهای مالی تمرکز دارد، بیش از هر چیز پرده از اهداف تجاری و بازاریابی این گونه مربیان برمی‌دارد و ثابت می‌کند محتوای معنوی ارائه شده، ابزاری برای جلب توجه و درآمدزایی است.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *