انتشار بیانیهای تند از سوی شبکههای هوادار محمدعلی طاهری، بنیانگذار عرفان کیهانی حلقه، بار دیگر شکاف عمیق و فضای اتهامزنی درون این جریان را آشکار کرد. در این بیانیه، منتقدان و جداشدگان با برچسبهایی چون «نفوذی»، «عامل امنیتی» و «فاقد شعور» هدف حمله قرار گرفتهاند؛ رویکردی که بیش از پاسخ به نقدها، از تشدید بحران مشروعیت در این فرقه حکایت دارد.
هواداران محمدعلی طاهری، بنیانگذار فرقه انحرافی موسوم به «عرفان کیهانی حلقه»، با انتشار بیانیهای دو بخشی، حملات لفظی کمسابقهای را متوجه منتقدان و جداشدگان از این جریان کرده و آنان را «نفوذی»، «عامل امنیتی» و فاقد شعور توصیف کردهاند. این بیانیه که با استناد به سخنان قدیمی طاهری، در پی اثبات «پیشبینیهای حیرتانگیز» اوست، نشانهای روشن از تشدید جنگ داخلی و فضای پرتنش در این فرقه به شمار میرود.
در اقدامی هماهنگ، شبکههای هوادار محمدعلی طاهری متن مفصلی را منتشر کردهاند که در آن، با زبانی تحقیرآمیز به افرادی حمله شده که از آنها با عناوینی مانند «خودمدیرپنداران» و «بهداشت معنوی سپاه» یاد میشود. این ادبیات، بهروشنی تلاشی برای بیاعتبارسازی کامل منتقدان و جلوگیری از شنیدهشدن صدای آنان است.
در بخش نخست بیانیه آمده است:
«ذلالت و حماقت خودمدیرپنداران به جایی کشیده که به جای پاسخگویی در خصوص بیشمار اسنادی که حکایت از حتمی بودنِ «نفوذی»، «اممتی» و «جاسوس» بودن ایشان دارد، دفاع از به رحمت خدا پیوستگانی چون شعبون بیمخها را در دستور کار خود قرار دادهاند.»
نویسندگان بیانیه سپس با تشبیه منتقدان به «کورانی که نمیبینند»، مدعی میشوند منظور طاهری از تعبیر «شعبان بیمخ» نه یک شخص مشخص، بلکه یک «سطح فرهنگی» بوده است؛ تفسیری پسینی که تلاش میکند از تناقضها و هزینههای سخنان پیشین رهبر فرقه عبور کند.
در ادامه، بیانیه با ادعای وجود «هماهنگی در عملیات روانی» میان منتقدان و نهادی با عنوان «مؤسسه امنیتی تروریستی بهداشت معنوی»، تمامی انتقادات را بخشی از یک «جنگ سازمانیافته» علیه عرفان حلقه معرفی میکند. نویسندگان این ادعا را مصداق تحقق پیشبینیهای طاهری در اواخر دهه هشتاد دانسته و از او نقل میکنند:
«امروز تا میگوییم مثلش را بیاور، یا تسلیم میشود یا در موضع عناد قرار میگیرد… این نشانه جریانی است که در زمان آخر اتفاق میافتد…»
هواداران طاهری این جملات را «شاهکاری بیبدیل» توصیف کرده و آن را نشانه «درایتی بیتکرار در تاریخ» میدانند؛ توصیفی که بیش از هر چیز، بر روند اسطورهسازی از رهبر فرقه دلالت دارد.
بخش دوم بیانیه بر مفهوم «عجله» و «شتابزدگی دشمنان» از منظر طاهری تمرکز کرده و آن را دلیل افشای سناریوهایی مانند ضبط پنهانی صدا توسط منتقدان میداند. همچنین در پاسخ به این پرسش که چرا طاهری سالها پیش این افراد را «تصفیه» نکرده، به سخنان او در سال ۱۳۸۸ استناد میشود:
«باید بگذاریم افراد آزاد باشند و هر جا دلشان خواست خیانت کنند… البته ما هم باید بتوانیم از خودمان دفاع کنیم.»
در پایان، بیانیه با اشاره به مفهوم «تصفیه اتوماتیک»، حذف منتقدان را نتیجه طبیعی سازوکار درونی فرقه و دلیلی دیگر بر «حکمت» رهبر آن معرفی میکند.
بیانیه اخیر هواداران طاهری را میتوان نمونهای کلاسیک از راهبرد دفاعی فرقههایی دانست که در معرض افشاگری و ریزش نیرو قرار گرفتهاند. این راهبرد بر سه محور اصلی استوار است:
نخست، دشمنتراشی و توطئهپنداری؛ با الصاق برچسبهای سنگینی چون «نفوذی» و «جاسوس»، هر نقدی به جنگ خارجی تقلیل داده میشود.
دوم، اسطورهسازی از رهبر؛ تبدیل سخنان کلی و مبهم به «پیشبینیهای شگفتانگیز» برای تقویت مرجعیت مطلق و تعلیق عقلانیت انتقادی.
سوم، توجیه پسینی شکستها و شکافهای درونی؛ مفاهیمی مانند «آزادی برای خیانت» یا «تصفیه اتوماتیک» در عمل پوششی برای ناتوانی در مدیریت اختلاف و حذف مخالفان است.
در مجموع، این بیانیه بیش از آنکه پاسخی منطقی به نقدها باشد، نشانهای آشکار از بحران مشروعیت، انسداد گفتوگو و تشدید فروپاشی درونی در جریان عرفان حلقه است.

