یکی از مهمترین شیوههای فریب مردم توسط شخصیتهای معنوی جعلی، استفاده ابزاری از قرآن و احادیث است. این افراد با بهرهگیری از زبان دینی و ظاهر مذهبی، تلاش میکنند خود را صاحب معنویت معرفی کنند، در حالی که در عمل نه تنها پایبندی واقعی به آموزههای اصیل ندارند، بلکه از همین ابزار برای گمراه کردن مخاطبان استفاده میکنند. نمونه روشن این موضوع، محمدعلی طاهری است که در بسیاری از کلاسها و سخنرانیهای خود به توضیح قرآن میپرداخت، اما بعدها در یک نشست صریحاً اعتراف کرد که حتی یک بار قرآن را کامل نخوانده است. این تناقض آشکار نشان میدهد که ادعاهای معنوی او چیزی جز فریب و سوءاستفاده از باورهای دینی مردم نبوده است.
این ترفند تنها به طاهری محدود نمیشود؛ بلکه در میان گروههای نوظهور معنوی دیگر نیز دیده میشود. برای مثال جریان «تفکر نوین» تلاش دارد با استفاده از واژهها و مفاهیم جذاب، چهرهای معنوی از خود نشان دهد. اما حقیقت آن است که بعضی از کلیدواژههای این جریان ریشه در جادوگری دارند؛ امری که اسلام در همه دورانها آن را باطل و حرام دانسته است. فقهای بزرگ، از جمله شیخ طوسی، در طول تاریخ حکم اعدام را برای ساحر بیان کردهاند تا نشان دهند که این نوع انحراف نه تنها بیپایه، بلکه خطرناک برای سلامت جامعه دینی است.
از دیگر مدعیان معنویتهای کاذب، فردی به نام علی یعقوبی است. او در جلسات خود به مباحث مهدویت میپردازد و مدعی مأموریت از جانب امام زمان (عج) شده است. یعقوبی با طرح مباحثی انحرافی مانند نفی ضرورت فقها در عصر حاضر، یا حتی توهین به برخی از انبیای الهی، تلاش کرده است تا به نام معنویت، باورهای غلط و خطرناک را در میان پیروان خود رواج دهد. این ادعاها نه تنها با اصول اسلامی ناسازگار است، بلکه زمینهساز تضعیف جایگاه علما و ایجاد شکاف در جامعه دینی میشود.
در حقیقت، معنویت به ابزاری برای این افراد تبدیل شده تا انسانهای سادهدل یا آسیبدیده را به سوی انحراف بکشانند. تاریخ نشان میدهد که جریانهای استکباری جهانی نیز از همین روش بهره بردهاند؛ چه در قالب ساخت ادیان و مکاتب جعلی مانند وهابیت و بهائیت، و چه در حمایت از عرفانهای نوظهور همچون عرفان حلقه یا جریانهای وارداتی مانند بودیسم. هدف اصلی این جریانها، تضعیف ایمان اصیل و جایگزین کردن آن با معنویتهای سطحی و بیریشه است.
نقد و بررسی معنویتهای کاذب تنها یک وظیفه علمی یا فرهنگی نیست، بلکه ضرورتی اجتماعی و دینی است. جامعه اسلامی باید با هوشیاری، این ادعاهای فریبنده را شناسایی کرده و با تکیه بر قرآن، سنت و میراث علمی فقها، راه را بر نفوذ معنویتهای جعلی ببندد. تنها در این صورت است که میتوان از ایمان مردم در برابر موجهای انحرافی محافظت کرد و معنویت حقیقی و اصیل اسلامی را زنده نگه داشت. در این میان روشنگری عمومی، نسبت به انحرافات معنوی، حرف اول را در میان انواع مواجهات نسبت به این جریانات میزند.
نویسنده: محمد کاظم زاده

