نقش فرقه ها در توطئه ی براندازی

انحراف عقیدتی، تهدید امنیتی، هشدار راهبردی

تحلیل راهبردی سخنان سردار جباری: از انحراف عقیدتی تا تهدید امنیتی؛ کالبدشکافی یک پیوند
مقدمه: تأیید یک هشدار راهبردی
سخنان اخیر سردار ابراهیم جباری، مشاور فرمانده کل سپاه، هشداری دقیق و راهبردی در خصوص ابعاد پیچیده تهدیدات نوین علیه امنیت ملی است. این گفتمان، با هوشمندی، پیوند ناگسستنی میان جریانات انحرافی فکری-عقیدتی و پروژه‌های ضدامنیتی دشمن را آشکار می‌سازد. تحلیل حاضر، ضمن تأیید و بسط دغدغه‌های مطرح‌شده، به کالبدشکافی این واقعیت می‌پردازد که چگونه فرقه‌های نوظهور و شبکه‌های معاند، از بستر آسیب‌های اجتماعی و بحران‌های هویتی برای سازماندهی اقدامات ضدامنیتی بهره‌برداری می‌کنند.

در بخشی از سخنرانی سردار جباری در یازدهمین کنفرانس بین المللی حقوق بشر آمریکایی از دیدگاه رهبرمعظم انقلاب، از کنشگری فرقه ها در جنگ ۱۲ روزه چنین بیان داشتند: «سلطنت‌طلبان تحت عنوان «گارد جاویدان»، تعدادی را سازماندهی کرده بودند که دستگاه‌های اطلاعاتی ما حدود ۱۲۳ نفر از سرشبکه‌های آن‌ها را شناسایی و دستگیر کردند.موضوع عجیبی است. ما در کشورمان [پیروان ادیان] مسیحی، یهودی و دیگران را داریم که زندگی می‌کنند و با نظام هم مشکلی ندارند. برادران مسیحی ما بسیار همراه و همدل با نظام مقدس اسلامی هستند. اما مسئله نوکیشان مسیحی… این دردناک است و انسان را غصه‌دار می‌کند. دشمنان بر روی تعدادی از نوکیشان مسیحی کار کرده‌اند؛ افرادی که در واقع قبلاً مسلمان بوده‌اند. آن‌ها را جذب و آموزش داده‌اند که بحمدالله سیستم اطلاعاتی ما باز هم سرشبکه‌های این جریان را دستگیر کرد .یعنی شما تصور کنید هر آنچه در توان داشتند را سازماندهی کردند. فرقه‌های نوظهور و آن جریانات معاند و مخالفی که برخی عناصرشان در خارج از کشور هستند و در داخل نیز تعداد قلیلی [هوادار] دارند؛ حتی این‌ها را نیز برای اغتشاش، بلوا، کشتار و جنایت سازماندهی کرده بودند. به شما عرض کنم، چند نفر از سران داعش در روز دوم [اغتشاشات] وارد کشور شدند.»

در تحلیل این سخنرانی باید چنین گفت:

۱. صحنه‌گردانی دشمن: سازماندهی تمامی ظرفیت‌های معاند

تأکید سردار جباری بر اینکه دشمن «هر آنچه می‌توانسته را سازماندهی کرده»، یک نقطه کلیدی و کاملاً منطبق بر واقعیت‌های میدانی است. دستگاه‌های اطلاعاتی بیگانه در یک راهبرد جامع، تلاش می‌کنند تا تمامی گروه‌های دارای ظرفیت ایجاد چالش برای نظام را، فارغ از تفاوت‌های ایدئولوژیک، به صورت یکپارچه یا هماهنگ به کار گیرند. همان‌گونه که ایشان اشاره کردند، از بقایای سلطنت‌طلبان در قالب «گارد جاویدان» گرفته تا فرقه‌های نوظهور و گروهک‌های تروریستی مانند داعش، همگی قطعات یک پازل بزرگ‌تر برای ایجاد آشوب و بی‌ثباتی هستند. شناسایی و دستگیری ۱۲۳ نفر از سرشبکه‌های یک گروه، نشان‌دهنده عمق این برنامه‌ریزی و البته اشراف اطلاعاتی دستگاه‌های امنیتی کشور است.

۲. نقطه آسیب: بهره‌برداری از «نوکیشان» به عنوان پیاده‌نظام

تحلیل دقیق سردار جباری در تمایز میان اقلیت‌های دینی قانونمند و «نوکیشان مسیحی»، ابعاد پنهان جنگ نرم دشمن را روشن می‌سازد. در حالی که شهروندان مسیحی، کلیمی و زرتشتی همواره بخشی جدایی‌ناپذیر و همراه از ملت ایران بوده‌اند، شبکه‌های تبشیری و اطلاعاتی دشمن، بر روی افرادی سرمایه‌گذاری می‌کنند که به دلیل بحران‌های هویتی، خلأهای معنوی یا مشکلات شخصی، از عقاید پیشین خود بریده و مستعد جذب در شبکه‌های سازمان‌یافته هستند.
این افراد پس از جذب، تحت فرآیند «آموزش و سازماندهی» قرار گرفته و به پیاده‌نظام دشمن در جنگ عقیدتی و امنیتی تبدیل می‌شوند. بنابراین، نگرانی مطرح‌شده نه از سر تعصب دینی، بلکه یک دغدغه دقیق امنیتی است. مقابله با این پدیده، نه جنگ با یک عقیده، بلکه مقابله با یک شبکه سازمان‌یافته است که از پوشش دین برای اهداف ضدامنیتی سوءاستفاده می‌کند.

۳. فرقه‌های نوظهور: کارخانه‌های تولید نیروی ضدامنیتی

اشاره سردار جباری به نقش فرقه ها و«معنویت های نوظهور» در سازماندهی اغتشاشات، یک واقعیت انکارناپذیر است. این فرقه‌ها به چند دلیل، بستری ایده‌آل برای پروژه‌های ضدامنیتی هستند:
کنترل ذهن و اطاعت مطلق: ساختار فرقه‌ای، تفکر انتقادی را از بین برده و اطاعت بی‌چون‌وچرا از رهبر را جایگزین آن می‌کند. این امر، اعضا را به ابزارهایی آماده برای اجرای هر دستوری، حتی اقدامات خشونت‌آمیز، تبدیل می‌کند.
ایجاد هویت جعلی و ضدساختار: این جریانات با ایجاد یک هویت جدید و تقابل‌جویانه با ساختارهای رسمی (دولت، دین رسمی، خانواده)، اعضای خود را از نظر روانی برای هرگونه اقدام ضدامنیتی آماده می‌سازند.
شبکه‌سازی پنهان: ماهیت پنهان و تشکیلاتی این فرقه‌ها، آن‌ها را به بستری مناسب برای شبکه‌سازی و انتقال پیام‌های امنیتی تبدیل کرده است.
نتیجه‌گیری: ضرورت هوشیاری مضاعف در برابر جنگ ترکیبی

سخنان سردار جباری، تصویری دقیق از ماهیت جنگ ترکیبی علیه جمهوری اسلامی ایران ارائه می‌دهد؛ جنگی که در آن، تهدید سخت (مانند داعش) با تهدید نرم (معنویت های نوظهور، فرقه‌ها و نوکیشان سازمان‌یافته) پیوند می‌خورد. این تحلیل نشان می‌دهد که مقابله با این پدیده نیازمند یک رویکرد جامع است که در آن، اشراف اطلاعاتی و اقدامات قاطع امنیتی با روشنگری فرهنگی و تقویت بنیان‌های فکری و معنوی جامعه همراه شود. همان‌گونه که ایشان اشاره کردند، موفقیت‌های دستگاه‌های اطلاعاتی در شناسایی و انهدام این شبکه‌ها قابل تقدیر است، اما این موفقیت‌ها باید با هوشیاری مستمر فرهنگی در سطح جامعه تکمیل گردد تا ریشه‌های جذب به این جریانات خشکانده شود.

راهبرد دوگانه مواجهه با فرقه‌های انحرافی: «واکسیناسیون فرهنگی» در کنار «برخورد هوشمند»
اصل راهبردی: اصلی‌ترین و پایدارترین روش مقابله، فعالیت‌های روشنگرانه و فرهنگی است. اقدامات امنیتی و قضایی، اگرچه ضروری‌اند، اما نقش مکمل و بازدارنده دارند.

۱. خط مقدم: اقدامات فرهنگی-پیشگیرانه

تولید محتوای جذاب: افشای ماهیت واقعی فرقه‌ها با تمرکز بر روایت داستان آسیب‌دیدگان و تبیین معنویت اصیل.
افزایش آگاهی عمومی: آموزش تفکر انتقادی و شگردهای کنترل ذهن در مدارس، دانشگاه‌ها و رسانه‌ها.
ایجاد مراکز حمایتی: ارائه مشاوره تخصصی به قربانیان و خانواده‌هایشان برای تسهیل خروج و بازگشت به جامعه.

۲. خط پشتیبان: اقدامات امنیتی-قضایی

• رصد هوشمند: تمرکز بر شناسایی و ضربه به سرشبکه‌ها، منابع مالی و ارتباطات خارجی آن‌ها.
• برخورد قاطع و شفاف: محاکمه سران فرقه‌ها بر اساس جرایم مستند و اطلاع‌رسانی شفاف نتایج به مردم.
نتیجه: این راهبرد دوگانه، ضمن ایمن‌سازی بدنه جامعه از طریق آگاهی‌بخشی (فرهنگی)، با عناصر اصلی و سازمان‌دهنده اختلال گر امنیت ملی، به صورت قاطع (امنیتی) برخورد می‌کند تا هم ریشه‌ها خشکانده شود و هم تهدیدات فوری مهار گردد.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *