اگر فکر میکنید جنجالهای تازه محمدعلی طاهری فقط یک دعوای لفظی با وکلای سابقش است، اشتباه میکنید؛ شکاف عمیقی که همین اظهارات باز کرده، پشتپرده سالها روایتسازی، فریب افکار عمومی و تلاش سیستماتیک برای بازنویسی تاریخ یک فرقه انحرافی را عیان میکند. این بار خودِ وکلای او پرده را کنار زدهاند—و آنچه دیده میشود، هیچ شباهتی به تصویر قربانینمایی طاهری ندارد.
در حالی که بنیانگذار فرقه انحرافی «عرفان کیهانی حلقه» این روزها از کانادا پیامهای جنجالی منتشر میکند، واکنشهای تند دو وکیل سابق او—محمود علیزاده طباطبایی و محمدزمان دریاباری—ابعاد تازهای از تناقضگوییها، بحران مشروعیت و واقعیت پرونده این فرد را آشکار کرده است. پیام اخیر طاهری، که در آن وکیل اسبقش را به «دروغگویی»، «اصرار بر توبهنامه» و حتی «همکاری با نهادهای امنیتی» متهم کرده، بار دیگر نشان میدهد رهبر پیشین این فرقه چگونه در مسیر قربانینمایی، تلاش میکند گذشته و ماهیت جریان خود را بازسازی کند.
اتهامزنی تازه طاهری؛ تاکتیک تکراری قربانینمایی
محمدعلی طاهری در پیام اخیر خود مدعی شده که «محمود علیزاده طباطبایی از ابتدا برای او توبهنامه نوشته» و «در کنار نیروهای امنیتی قرار داشته است». او همچنین ادعا کرده به دلیل «تهدید به ترور» و «امتناع از صدور گذرنامه» مجبور شده بهطور «غیرقانونی» از کشور خارج شود.
این ادعاها، که پیشتر نیز در مقاطع مشابه از سوی رهبران فرقهها برای تطهیر خود و انتقال بار مسئولیت به دیگران مطرح شده، این بار با واکنش صریح وکلای سابق طاهری مواجه شد؛ واکنشهایی که بسیاری از ادعاهای او را زیر سؤال میبرد.
روایت دریاباری: خروج طاهری غیرقانونی بود، اما نه آنگونه که او میگوید
محمدزمان دریاباری، یکی از وکلای اصلی طاهری در پروندههای دیوان عالی کشور و شکایات مربوط به بازداشت غیرقانونی، در واکنشی رسمی نوشت:
• طاهری در ۳ اردیبهشت ۱۳۹۸ پس از صدور حکم تجمیع مجازات و سپریکردن حتی بیش از مدت تعیینشده، بهطور رسمی از زندان اوین آزاد شد؛ خبری که همان زمان توسط سخنگوی قوه قضاییه نیز اعلام شد.
• ممنوعالخروجی او رفع نشده بود و در عین حال تهدیداتی علیه او مطرح بود.
• خروج طاهری از کشور کاملاً غیرقانونی و بدون پاسپورت انجام شد و ادعای اینکه «با هماهنگی نهادهای امنیتی خارج شده» دروغ محض است.
دریاباری همچنین تأکید کرد اظهارات علیزاده طباطبایی— حتی اگر از سوی یکی از یازده وکیل تیم حقوقی باشد—باید مبتنی بر «صداقت و کرامت انسانی» باشد، نه تحریف و اظهارات خارج از چارچوب حرفهای.
این بیانیه، ضمن نقد تند علیزاده، بهصورت غیرمستقیم نشان میدهد که روایت طاهری درباره «فشار برای توبهنامه» نیز یک داستانسازی با هدف بازتولید چهره قربانی است؛ روایتی که در میان رهبران فرقههای انحرافی امری رایج است.
شهادت علیزاده طباطبایی: آثاری سطحی، پیروانی اندک و دفاع صرفاً برای «نجات جان»
در سوی دیگر، محمود علیزاده طباطبایی—وکیل نخست طاهری—در گفتوگویی صریح، جزئیات پشتپرده پرونده را روشنتر کرده است.
او اظهار داشته:
• پیشنهاد پذیرش وکالت طاهری از سوی یکی از مدیران وقت هواپیمایی ماهان مطرح شد، با این ادعا که طاهری «بیخود محکوم شده است».
• پس از مطالعه آثار طاهری، علیزاده آنها را «فاقد عمق» و حتی «مزخرف» توصیف کرد و در دیدار زندان از او پرسید: «تو مگر درس خواندهای که این حرفها را میزنی؟»
• هدف او در پرونده، «نجات جان» طاهری بود و نه دفاع از عقاید او.
• با استراتژی «ابراز ندامت در دادگاه»، حکم اعدام طاهری نقض شد.
بخش مهم و ناشنیده سخنان علیزاده، اشاره به میزان واقعی طرفداران طاهری است؛ موضوعی که خود او برخلاف ادعاهای پرطمطراق رهبر فرقه، شفاف توضیح میدهد:
• یکی از سرداران سپاه در انتخابات شورای شهر با حمایت مستقیم طاهری شرکت کرد تا مشخص شود میزان نفوذ اجتماعی او چقدر است.
• با بسیج تمام هواداران طاهری از سراسر کشور، رقم نهایی تنها ۳۲۰۰ رأی بود.
این آزمایش میدانی بهوضوح نشان داد که برخلاف تصویر اغراقشده طاهری، فرقه حلقه نه پایگاه اجتماعی قابلتوجهی دارد و نه توان اثرگذاری واقعی.
• طاهری با هماهنگی دستگاههای امنیتی از کشور خارج شد و این پیشنهاد من بود.
اعداد و روایتها چه میگویند؟
سه روایت متقاطع—شکایت طاهری، دفاعیات دریاباری، و شهادت صریح علیزاده—یک تصویر واحد را ترسیم میکنند:
1. خروج طاهری از کشور نتیجه فرار غیرقانونی بود، نه طرح امنیتی یا «کمکهای بینالمللی»
2. ادعاهای قربانینمایی او در تضاد با اعترافات وکلای خودش است.
3. پایگاه اجتماعی فرقه حلقه بسیار کوچکتر از تصویرسازی تبلیغاتی آن بوده است.
4. تأکید طاهری بر «توبهنامه» و «همکاری وکیل با امنیت» روایتی یکطرفه برای تطهیر خویش است.
جمعبندی: تلاش ناکام برای بازنویسی تاریخ یک فرقه
اظهارات اخیر محمدعلی طاهری، نمونهای تکراری از الگوی رفتاری رهبران فرقههای انحرافی است:
ساختن چهرهای رنجکشیده، انتقال مسئولیت به دیگران، و ارائه روایتهای تکبعدی برای فریب مخاطبان جدید—بهویژه ایرانیان مقیم خارج از کشور.
اما اسناد پرونده، شهادت وکلای سابق، و دادههای عینی مانند آرای انتخاباتی، نشان میدهد که:
• فرقه حلقه نه عمق اعتقادی دارد، نه پشتوانه اجتماعی و نه انسجام ادعایی.
• طاهری در تلاش برای بازتعریف گذشته، ناچار به طرح اتهام علیه نزدیکترین افراد سابق خود شده است.
در نهایت، این جدالهای تازه نهتنها پرده از تناقضهای درونی جریان حلقه برمیدارد، بلکه بار دیگر ضرورت هوشیاری جامعه را در برابر رهبران فرقههای انحرافی—که از هر فرصتی برای تطهیر چهره خود بهره میگیرند—یادآوری میکند.

