سیاست خارجی ایران در بزنگاه تغییرات منطقه‌ای؛ از زنگ خطر پیمان ابراهیم تا فرصت‌های راهبردی

یهودیت، پیمان ابراهیم

تحلیل‌های تازه رسانه‌های داخلی و خارجی نشان می‌دهد پیوستن قزاقستان به پیمان ابراهیم، زنگ خطری برای سیاست خارجی ایران در شمال و غرب کشور است، در حالی که فرصت‌های راهبردی در مرزهای شرقی، مسیرهای ترانزیتی و آفریقا می‌تواند به تهران امکان بازتعریف سیاست همسایگی مقتدر و تقویت نفوذ منطقه‌ای را بدهد.

 

بر اساس گزارش جدید روزنامه انگلیسی‌زبان «تهران تایمز» که به تحلیل اخیر رسانه‌های داخلی پرداخته، پیوستن قزاقستان به پیمان ابراهیم به عنوان یک زنگ خطر جدی برای دیپلماسی ایران تلقی شده و در کنار آن، فرصت‌های راهبردی در مرزهای شرقی، کریدورهای ترانزیتی و آفریقا مورد تاکید قرار گرفته است. این تحلیل‌ها نشان‌دهنده نیاز فوری به بازتعریف سیاست همسایگی ایران مقتدر در برابر نظم نوظهور منطقه‌ای است.

زنگ خطر در مرزهای شمالی؛ آرایش جدید قدرت علیه ایران

«روزنامه شرق» با بررسی پیوستن قزاقستان به پیمان ابراهیم، این تحول را هشداری جدی برای سیاست خارجی ایران دانسته است. به تحلیل این روزنامه، در حالی که تهران بر پرونده‌های سنتی منطقه غرب آسیا متمرکز است، آرایش جدیدی از قدرت با محوریت آمریکا و رژیم غاصب صهیونیستی در امتداد مرزهای شمالی ایران در حال شکل‌گیری است. شرق هشدار می‌دهد که اگر ایران در این عرصه منفعل بماند، یک کمربند امنیتی جدید از قفقاز تا آسیای مرکزی با محوریت روابط رژیم صهیونیستی، آمریکا و ترکیه به واقعیت تبدیل خواهد شد. این روند می‌تواند راهبرد موازنه‌ساز ایران در شمال و شرق را تضعیف کرده و هزینه‌های امنیتی جدیدی بر تهران تحمیل کند.

راهبرد امنیت در مرزهای شرقی؛ اهرم اقتصاد

در همین حال، تحلیل‌های دیگر بر فرصت‌های راهبردی ایران برای مقابله با این چالش‌ها تأکید دارند. «روزنامه رسالت» در یادداشتی، توسعه بازارهای مرزی میان ایران و پاکستان را نه یک پروژه صرفاً اقتصادی، بلکه اقدامی استراتژیک برای تقویت امنیت مرزها، مهار قاچاق و ایجاد ثبات منطقه‌ای خوانده است. از دید این روزنامه، وقتی مرزها به بستری برای فعالیت قانونی اقتصادی تبدیل شوند، انگیزه‌ها برای عملیات غیرقانونی و ناامنی کاهش می‌یابد و پیوندهای مردمی و فرهنگی میان دو ملت تقویت می‌شود. این قرابت اقتصادی، فرصتی برای فعال‌سازی ظرفیت‌های منطقه‌ای ایران در برابر تحریم‌های غرب نیز فراهم می‌کند.

جنگ کریدورها و جایگاه جغرافیای سیاسی ایران

در نگاهی کلان‌تر به جایگاه منطقه‌ای ایران، «روزنامه جوان» در مصاحبه با مهدی خرسند، کارشناس مسائل اوراسیا، بر اهمیت «جنگ کریدورها» به عنوان یک جبهه جدید در تقابل ژئوپلیتیک تاکید کرده است. به گفته این کارشناس، تلاش دشمنان برای حذف ایران از مسیرهای ترانزیتی، ابزاری راهبردی برای منزوی ساختن کشور است. در مقابل، اگر مزیت‌های ذاتی ایران در این حوزه فعال شود، وابستگی اقتصادی کشورهای همسایه به زیرساخت‌های جفرافیای سیاسی ایران افزایش یافته و این امر به ابزاری قدرتمند برای دور زدن تحریم‌ها تبدیل خواهد شد؛ زیرا هر تحریم جدیدی با واکنش کشورهای ذی‌نفع در منطقه مواجه می‌شود.

فرصت قدرت نرم در آفریقا؛ نگاهی به سودان

بُعد دیگری از دیپلماسی فعال ایران در تحلیل «روزنامه خراسان» مورد توجه قرار گرفته است. این روزنامه با بررسی اهمیت استراتژیک سودان، بهترین راهبرد برای ایران در این محیط پرآشوب را گسترش نفوذ از طریق «قدرت نرم» و کانال‌های کم‌هزینه می‌داند. خراسان معتقد است تهران با حمایت از آتش‌بس‌های موقت، ایجاد شاهراه های اقتصادی بشردوستانه و ایفای نقش تسهیل‌گر، می‌تواند مشروعیت خود را در چشم‌انداز در حال تحول سودان افزایش دهد. در شرایطی که این کشور با قحطی و فروپاشی نهادی روبروست، ایفای نقش «حل‌کننده مسئله» می‌تواند حضور مشروع ایران را در حافظه جمعی سودان ثبت کرده و سرمایه دیپلماتیک تهران را بدون ایجاد تنش با بازیگران منطقه‌ای افزایش دهد.

نتیجه
در نهایت، این نگاه جامع نشان می‌دهد که یکی از اهداف پنهان پیمان ننگین ابراهیم، که بر پایه‌هایی الهیاتی بنا شده، باز کردن پای رژیم غاصب صهیونیستی به موازنه ترانزیت اقتصادی شرق به غرب است؛ امری که بُعد دیگری از تهدید این دشمن وجودی برای جمهوری اسلامی محسوب می‌شود.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *