گفتوگوی زنده سه مربی شناختهشده یوگا در اینستاگرام، که با ادعای پرداختن به تمرینات ذهنی و آرامش درونی برگزار شد، به صحنهای برای ترویج مفاهیم التقاطی و عرفانهای شرقی بدل شد؛ جایی که «یوگا»، «مایندفولنس» و حتی «فنگشویی» در کنار مفاهیم الهی و دینی نشسته و مرز میان ورزش، معنویت و خرافه در هم آمیخت.
در روزهای اخیر، گفتوگویی زنده در فضای اینستاگرام میان سه مربی یوگا – ثمین پورخلیلی، حسین اُرا و مسعود مهدویپور – برگزار شد که به مدت حدود یک ساعت و نیم به بررسی موضوعاتی چون یوگا، مدیتیشن و ذهنآگاهی اختصاص داشت. این برنامه که با اجرای پورخلیلی و حضور مهدویپور بهعنوان استاد یوگا انجام شد، حاوی نکاتی بود که ابعاد فکری و محتوایی آن فراتر از یک گفتوگوی آموزشی صرف ارزیابی میشود.
در آغاز برنامه، حسین اُرا با تمجید از مهدویپور، او را «کسی که یوگا را به ایران آورد» توصیف کرد و کار او و پورخلیلی را از «بزرگترین کارها برای یوگای ایران» دانست. او بر دسترسپذیر بودن یوگا برای همگان تأکید کرد و گفت این مسیر میتواند هر فردی را از هر نقطهای «به سمت آرامش و نور» هدایت کند. با این حال، تحلیلگران دینی معتقدند چنین اظهاراتی نادیده گرفتن تفاوت بنیادی میان عرفان هندی و معنویت توحیدی است. به گفته کارشناسان، ارائه مفاهیم شرقی در قالبی عام و غیرالهی، زمینهساز گسترش معنویتهای بدیل و گسست از باورهای اصیل دینی است.
در بخش دیگری از این گفتوگو، مجری برنامه با بیان اینکه «هر سه نفر ما در یک هدف هستیم»، تفاوت میان «مدیتیشن»، «مراقبه» و «مایندفولنس» را جویا شد. اُرا این مفاهیم را در یک راستا دانست و «مایندفولنس» را تمرینی روزانه برای افزایش توجه توصیف کرد. اما منتقدان این دیدگاه را مصداقی از نسبیگرایی میدانند و هشدار میدهند که طرح ایده «وحدت مسیرها» میان روشهای گوناگون معنوی، با آموزههای ادیان الهی در تضاد است و میتواند نوعی همسانسازی خطرناک میان جهانبینیهای ناسازگار ایجاد کند.
مسعود مهدویپور نیز در ادامه، با ارائه تمثیلی هندسی، جهان را به «دایرهای بزرگ» تشبیه کرد که در مرکز آن، وحدت و در پیرامونش، تفاوتهای فرهنگی و دینی قرار دارد. او تأکید کرد که پیروان ادیان مختلف، از «توکل به خدا» تا «نیروانا»، همگی در مسیر رسیدن به یک مرکز مشترکاند. وی برای تأیید این دیدگاه، به داستانی از مثنوی مولوی استناد کرد. کارشناسان دینی این برداشت را نمونهای از ترویج اندیشه «وحدت وجودی» دانستهاند که مغایر با مبانی توحید و اعتقاد به دین حق است.
در ادامه، مهدویپور با تلفیق آموزههای گوناگون از فرهنگهای مختلف، «مراقبه» را مشابه مفهوم «مایندفولنس» و نیز اندیشههای «کارلوس کاستاندا» دانست و به تعبیر «اشو» از «وانپوینتدنس» اشاره کرد. این تلفیق مفاهیم از عرفان هندی، آموزههای سرخپوستی و فلسفههای غربی، از نظر کارشناسان، نشانه ماهیت التقاطی و غیرمنسجم این جریانهاست که میتواند موجب بحران هویتی در میان پیروان شود.
در بخش دیگری از برنامه، بحث درباره عدم تمرکز و «زندگی در لحظه حال» مطرح شد. مهدویپور این وضعیت را نتیجه اعمال گذشته دانست و پورخلیلی از مفهوم هندی «تاپاس» یا «قربانی کردن» برای دستیابی به نظم سخن گفت. در تحلیل این بخش تأکید میشود که هرچند نظم و انضباط ارزشمند است، اما تمرکز افراطی بر «زندگی در لحظه حال» بدون توجه به آینده، با آموزههای دینی درباره تدبیر و مسئولیتپذیری ناسازگار است.
در پاسخ به پرسشی درباره نقدهای وارد بر یوگا و مدیتیشن، مهدویپور این روشها را صرفاً «ابزار» دانست و ریشه مشکلات را در آگاهی فرد جستوجو کرد. با این حال، منتقدان یادآور میشوند که یوگا تنها یک تکنیک بیطرف نیست و فلسفهای خاص با پیشفرضهای غیرتوحیدی را در خود دارد.
او همچنین از تجربه شخصی خود در هند سخن گفت و مدعی شد با تمرینات یوگا به «آرامشی شبیه خواب در بیداری» رسیده است. کارشناسان هشدار میدهند که این نوع آرامش، گرچه برای تجربهکننده دلپذیر است، اما میتواند مدخلی برای پذیرش تدریجی باورهایی باشد که با ایمان و فرهنگ دینی جامعه در تضادند.
در بخشی دیگر از گفتوگو، درباره «برونریزیهای عاطفی» پس از مدیتیشن بحث شد. مهدویپور این پدیده را نتیجه «توقع» دانست و حسین اُرا آن را نشانه «هوش بدن» و «رهاسازی انرژیهای حبسشده» توصیف کرد. این توجیهات از سوی ناظران دینی، تلاش برای عادیسازی عوارض جسمی و روانی خطرناک چنین تمریناتی ارزیابی میشود.
در پایان لایو، پرسش «مدیتیشن میکنیم که چه شود؟» مطرح شد. مجری برنامه ذهن را به «کمد لباس شلوغ» تشبیه کرد که باید «مرتب» و «نورانی» شود. مهدویپور با تأیید این تشبیه، از «فنگشویی ذهن» سخن گفت و به فلسفه چینی فنگشویی اشاره کرد. به باور کارشناسان، ارجاع به چنین مفاهیم خرافی نشان میدهد که این جریانها نه تنها از مبانی عقلانی و دینی فاصله دارند، بلکه با ترویج باورهای غیرعلمی و التقاطی، هویت فکری مخاطبان خود را در معرض آسیب جدی قرار میدهند.
این لایو اینستاگرامی اگرچه در ظاهر گفتوگویی درباره تمرینات یوگا و ذهنآگاهی بود، اما محتوای آن حاکی از ترویج دیدگاههای التقاطی، عرفانهای شرقی و باورهای غیرتوحیدی است. ادغام مفاهیم از آیین هندو، فلسفههای غربی و عرفانهای نوظهور، نشان میدهد که جریان یوگای معاصر در ایران از مرز تمرین فیزیکی فراتر رفته و به عرصهای برای بازتولید معنویتهای بدیل و نسبیگرا تبدیل شده است.

