در یکی از گزارههای عرفانِ حلقه میخوانیم:
«اگر ابلیس سجده میکرد، دو قطبی شکل نمیگرفت.»
یعنی نافرمانیِ ابلیس را بهعنوان منبعِ شناخت و رشد توجیه میکنند.
این وارونگیِ اخلاق است؛ شیطانِ وسوسهگر، «معلمِ رشد» معرفی میشود!
در آموزهٔ اسلامی، ابلیس نمادِ غرور و سرکشی است، نه راهنما.
وقتی این نقش برعکس شود،
مرزِ خیر و شر فرو میریزد.
گناه «دریچهٔ رشد» نامیده میشود،
و هر رفتارِ ناروا، «تجربهٔ آگاهی»!
این معنویت نیست؛ این بازتولیدِ وسوسه با لباسِ فلسفه است.