معمولأ یکی از اهداف اشکار جریانهای معنوی نوظهور کسب درآمد از طریق نیازهای معنوی مشتریان (پیروان) است.
البته اگر واقعا یک فرد یا گروه یا شرکت بتوانند نیازهای معنوی مردم را پاسخ دهند کسب و کارشان حلال است و درآمدشان نوش جانشان؛ ولی اگر با فریبکاری پاسخهای ناکارآمد یا آسیب زا بدهند و مشتریان را گرفتار کنند، درآمدشان از گوشت سگ حرام تر است.
نکته جالب در بیزنس عرفان حلقه این است که آسیبهای عرفان حلقه را تبدیل به فرصت کرده و از آن برای سامان دهی یک شبکه فروش هرمی استفاده می کند.
داستان از این قرار است که
مشتریان عرفان حلقه پس از خرید دوره های آموزشی با موجوداتی به نام غیر ارگانیک درگیر می شوند که راه خلاصی از آنها ادامه مسیر عرفان حلقه و وفاداری به شعور کیهانی قلمداد می شود. کنار این هویج یک چماق هم در کار است. اگر کسی بر ضد عرفان حرفی بزند یا اقدامی کند همین شبکه شعور کیهانی که منبع همه خوبی هاست! روی منفی اش را نشان می دهد و روزگار معاندان حلقه را سیاه می کند.
این سیاست چماق و هویج ضامن شکل گیری ساختار هرمی در سازمان ترویج عرفان حلقه است.
افراد موظف می شوند که برای اثبات وفاداری به شبکه شعور کیهانی و در امان بودن از هجوم شبکه منفی دیگران را به عرفان حلقه دعوت کنند یا اگر به درجه مستری رسیده اند، با برگزاری دوره های متوالی دیگران را متصل کنند.
به این ترتیب عرفان حلقه مشتریان را به منبع درآمد جدید تبدیل می کند.
در حالی که سایر مدعیان معنوی با هزینه های گزاف تبلیغاتی و برگزاری برنامه های باشکوه و پرهزینه می کوشند به کسب و کارشان رونق بدهند، محمدعلی طاهری از جلسات کوچک و بزرگی که مسترها برگزار می کردند و او تماشا می کرد هر روز منابع درآمدی تازه ای پیدا می کرد و در دهه ۸۰ میلیاردها تومان پول به جیب زد.
استاد حمیدرضا مظاهری سیف؛ کارشناس معنویت های نوظهور