مقدمه: مهندسی فریب با ابزار امید
فرقه انحرافی «عرفان حلقه» به سرکردگی محمدعلی طاهری، با بهرهگیری هوشمندانه از یک استراتژی ترکیبی شامل شبهعلم، عرفانوارههای ساختگی و تکنیکهای روانشناختی جذب فرقهای، به طور مشخص آسیبپذیرترین قشر جامعه، یعنی بیماران مبتلا به بیماریهای صعبالعلاج و لاعلاج را هدف قرار داده است. این فرقه، غریزه بنیادین «میل به بقا» و امید انسان به زندگی را به ابزاری برای استثمار عاطفی و روانی تبدیل میکند. این رویکرد، مصداق بارز سوءاستفاده از درماندگی انسانها در بزنگاههای حیاتی زندگی است؛ زمانی که فرد برای نجات، به هر دستاویز و کورسوی امیدی چنگ میزند.
ضربالمثل معروف عربی، «الغَریقُ یَتَشَبَّثُ بِکُلِّ حَشیش» (فرد در حال غرق شدن به هر خار و خاشاکی چنگ میزند)، به شکلی دقیق این وضعیت را توصیف میکند. در این حالت، قدرت تحلیل منطقی و تفکر انتقادی فرد، جای خود را به هیجانات شدید و امید واهی میدهد. این نقطه، دقیقاً همان نقطهای است که فرقههای مخرب، قربانیان خود را به دام میاندازند.
شگرد عملیاتی: از ادعای درمان تا کنترل ذهن
روش طاهری و مبلغانش، یک فرآیند چندمرحلهای و غیراخلاقی برای به دام انداختن افراد است:
- شناسایی و جذب: تمرکز اصلی بر روی افرادی است که از نظام درمان رسمی ناامید شدهاند و از نظر روحی در ضعیفترین حالت خود قرار دارند.
- ارائه راه حل جایگزین: با طرح ادعاهای دروغین «فرادرمانی»، یک مسیر بهظاهر معنوی و متفاوت برای درمان بیماری ارائه میدهند که علم پزشکی را ناکارآمد و ناقص جلوه میدهد.
- تولید و انتشار شهادتهای ساختگی: یکی از کلیدیترین ابزارهای تبلیغاتی این فرقه، ضبط و انتشار گسترده کلیپهایی از اعضای خود است که مدعی درمان بیماریهای لاعلاج مانند سرطان شدهاند. این افراد که «شاهدان حقانیت» نامیده میشوند، نقش سربازان خط مقدم این فرقه در جنگ شناختی و جذب نیرو را ایفا میکنند.
تحلیل یک نمونه: مکانیسم «مقصرنمایی قربانی»
به عنوان مثال ادعای یکی از اعضای زن این فرقه که علت ابتلای خود به سرطان را نه عوامل ژنتیکی، ویروسی یا محیطی، بلکه «اجنه و ارواح سرگردان(کالبد ذهنی) و یا عدم حرکت به سمت کمال معرفی میکند، نمونهای کلاسیک از تکنیکهای کنترل ذهن فرقهای است. این ادعای ضدعلمی و خطرناک، چند هدف را به طور همزمان دنبال میکند:
- بیاعتبار کردن علم پزشکی: با نفی دلایل علمی و اثباتشده بیماری، مرجعیت نهادهای علمی و پزشکی را زیر سؤال میبرد.
- ایجاد مرجعیت کاذب: طاهری و آموزههایش را به عنوان تنها مرجع کشف «علت حقیقی» بیماریها معرفی میکند.
- مقصرنمایی قربانی (Victim Blaming): این خطرناکترین بخش ماجراست. با القای این تفکر که بیماری نتیجه «گناه» یا «نقص معنوی» خود فرد است، یک اهرم فشار روانی قدرتمند ایجاد میشود. در این سیستم، اگر فرد درمان نشود، مشکل از آموزههای فرقه نیست، بلکه به دلیل ضعف و بیلیاقتی خود اوست. این مکانیسم، فرد را در چرخهای از عذاب وجدان و وابستگی بیشتر به فرقه گرفتار میکند.
ابعاد تهدید از منظر امنیتی
فعالیت عرفان حلقه صرفاً یک انحراف عقیدتی یا کلاهبرداری ساده نیست، بلکه دارای ابعاد پیچیده امنیتی است:
- تهدید امنیت بهداشت عمومی: با ترویج درمانهای دروغین و تشویق بیماران به رها کردن یا به تأخیر انداختن درمانهای پزشکی اثباتشده، این فرقه مستقیماً جان شهروندان را به خطر میاندازد و نظام سلامت کشور را با چالش تضعیف اعتماد عمومی مواجه میکند.
- تهدید امنیت روانی و اجتماعی: این فرقه با ایجاد انقطاع فکری میان اعضا و خانوادههایشان، ترویج بیگانگی با هنجارهای اجتماعی و علمی و ایجاد شبکههای هرمی غیرقابل کنترل، انسجام اجتماعی را هدف قرار میدهد. آسیبهای روانی واردشده به اعضای سابق و خانوادههای آنان، هزینههای اجتماعی سنگینی به دنبال دارد.
- جرمانگاری فعالیت مبلغان در فضای مجازی: افرادی که با تولید و انتشار کلیپهای تبلیغاتی، دیگران را به این فرقه جذب میکنند، صرفاً «فریبخورده» نیستند؛ آنها به ابزاری برای عضوگیری و تداوم چرخه آسیب تبدیل شدهاند. فعالیت این افراد، احتمالاً مصداق بارز «معاونت در جرم» است و میتواند تحت عناوینی چون «مشارکت در کلاهبرداری»، «مداخله غیرمجاز در امور پزشکی» و «اقدام علیه بهداشت عمومی» و «اقدام علیه سلامت معنوی» مورد پیگرد قانونی قرار گیرد.
راهکارهای مقابله: یک رویکرد چندلایه
مقابله با این پدیده نیازمند یک راهبرد جامع و هوشمندانه است:
- اقدام پیشگیرانه و روشنگری عمومی: قبل از هرگونه برخورد قضایی، ضروری است که نهادهای مسئول (وزارت بهداشت، صدا و سیما، رسانههای رسمی و نهادهای دینی) با تولید محتوای مستند و علمی، ماهیت فریبکارانه و ضدعلمی این فرقه را برای عموم مردم، بهویژه جامعه پزشکی و بیماران، افشا کنند. این اقدام، بهانه «عدم آگاهی» را از برخی اعضای جدید و مبلغان آینده سلب میکند.
- برخورد قاطع و هدفمند قضایی: پس از اتمام حجت از طریق رسانهها، دستگاه قضایی باید با قاطعیت با سرشاخهها و همچنین مبلغان فعال در فضای مجازی که باعث ترویج این باورهای مخرب و آسیبرساندن به دیگران میشوند، برخورد کند. معرفی این افراد به محاکم و صدور احکام بازدارنده، یک ضرورت انکارناپذیر برای حفاظت از امنیت جامعه است. کم ترین حکم عدم اجازه فعالیت مجازی برای این افراد است.
- حمایت از قربانیان و جداشدگان: در کنار برخورد با عاملان، باید سازوکاری برای حمایتهای روانی، پزشکی و اجتماعی از افرادی که از این فرقه آسیب دیدهاند یا از آن جدا شدهاند، فراهم شود تا بتوانند به زندگی عادی بازگردند و تجربیات خود را برای آگاهی دیگران به اشتراک بگذارند، الحمدالله گروه فرهنگی سراب حقیقت این بستر را آماده کرده است و افراد می توانند از طریق ارتباط با این گروه، از انحرافات و گرفتار شدن سایر مردم به این مدعی درمانگری جلوگیری کنند.
نتیجهگیری
فرقه عرفان حلقه یک تهدید جدی برای سلامت جسمی، روانی و اجتماعی و معنوی جامعه ایران است. این پدیده با استتار در پوشش معنویت و عرفان، در حال تیشه زدن به ریشه اعتماد عمومی به علم و ترویج خرافهگرایی است. مقابله با آن نیازمند یک عزم ملی و هماهنگی کامل میان نهادهای فرهنگی، بهداشتی، امنیتی و قضایی کشور است تا از گسترش این غده سرطانی در پیکره جامعه جلوگیری شود.
نویسنده: محمد جواد نصیری
عضو گروه علمی نقد معنویتهای نوپدید معاونت تبلیغ حوزههای علمیه