بهار شهیدی، مربی یوگا مقیم ترکیه، با انتشار کلیپی در فضای مجازی از تجربه بازجویی خود در ایران خبر داده و ادعا کرده مقامات ایرانی قصد داشتهاند با آوردن یک «منتقد»، او را از یوگا «منصرف» کنند. این مربی یوگا در واکنش، «کنار گذاشتن عقل و منطق» و عمل به «آساناهای انحرافی» را راه حل اصلی دانسته است.
بهار شهیدی، از یوگیستهای فعال در ترکیه، که مدتی را در ایران سپری کرده، در ادعایی جدید در یک کلیپ مجازی به شرح تجربه بازجویی خود در ایران پرداخت.
او در این کلیپ مدعی شد: «زمانی که منو برای بازجویی به وزارت اطلاعات بردن، به من گفتن که هفته آینده یک منتقد یوگا داریم که با شما میخواد صحبت و گفتوگو داشته باشه شما رو متقاعد کنه که یوگا بهدرد نمیخوره و یک دین شیطانی هست که من بهشون گفتم که من با چنین کسی ملاقات نخواهم کرد من فقط با یک تمرین کننده ملاقات خواهم کرد.»
شهیدی در ادامه، راه حل خود برای این چالش را «کنار گزاشتن عقل و منطق» عنوان کرد و گفت تنها راهکار، عمل به آساناهای انحرافی یوگا است: «من با کسی که یوگا رو فقط مطالعه کرده و با ذهن متعصب علم زدش فقط میخواد همه چیز رو عقلانی و منطقی درک بکنه هیچ صحبتی ندارم. من با کسی میتونم صحبت بکنم که یوگا رو تمرین کرده باشه تجربه کرده باشه یک چیزی رو خارج و فراتر از بعد فیزیکی لمس کرده باشه که اصلا با این فرد چیزی جز یک حرف مشترک نخواهم داشت ولی با کسی که میخواد فقط نقد بکنه و کتبی رو خونده بسیاری از کتب رو هم ممکنه حتی در راستای انتقاد چاپ شده باشن رو خونده خب مسلما عقلانی من میتونم طوری برای شما، همین الان یوگا رو نمایش بدم که شما بگی این چه مسیر مزخرفیه یک طوری هم میتونم به عنوان انسان چیز بسیار بد رو ارائه بدم که شما بگید وااوو چقدر چیز خوبیه.»
او در پایان افزود: «این قابلیت رو داریم که هر آن چیز که وجود داره رو اونطوری که دوست داریم ارائه کنیم منتها باز این میشه درک اینکه چه چیزی صحیحه، چه چیزی غلط میشه همون نگرش درست که در قدم اول راه هشتگانه بودا گفتیم. که تنها یک راه برای اثبات اینکه چه کاری درست هست وجود داره اون هم اینه که ما تمرین کننده باشیم یعنی به هیچ عنوان شما تا پایان عمرتون هم اگر تمام کتابخونه ها رو بخونید جملات اساتید رو بخونید کتابهای مقدس رو از بر بکنید هرگز نمیتونید تجربه معنوی داشته باشید.»
یکی از شاخصترین مکانیسمهای فرقهها برای جذب و کنترل اعضا، جدا کردن آنها از عقل و منطق و ایجاد اتکای کامل به رهبر یا آموزههای گروه است. این فرآیند که اغلب با القای شک به خرد فردی و تشویق به «تسلیم بیقید و شرط» همراه است، بستری برای سوءاستفادههای مالی، روانی و حتی جنسی فراهم میکند. رهبران فرقهها معمولاً هرگونه پرسش یا نقد را نشانۀ «عدم ایمان» یا «تعلق به نظام شیطانی» قلمداد میکنند و اعضا را وادار میکنند تا واقعیتهای عینی را نادیده بگیرند. در همین راستا، تأکید بهاره شهیدی بر «کنار گذاشتن عقل و منطق» به عنوان شرط تجربۀ یوگا، همسو با الگوهای کلاسیک فرقهسازی است. وی با ایجاد دوگانۀ «تمرین کننده» در مقابل «منتقد» و معرفی عقلانیت به عنوان مانعی برای «تجربۀ معنوی»، در واقع دارد همان راهبرد شناخته شدۀ فرقهها را برای جذب مریدان به کار میبرد؛ راهبردی که در نهایت توجیهگر هر عمل افراطی و غیرپاسخگویی خواهد بود.