مهشید رئیسی، از بلاگرهای فعال در حوزه معنویتهای نوظهور، اخیراً در پستی اینستاگرامی به تبلیغ و ترویج یکی از اعتقادات انحرافی شرقی موسوم به «فنگشویی» پرداخته است.
او در این مطلب مدعی شده است: «زوجهایی که جدا از هم میخوابند دلیلی اصلی افت شدید ثروت هردو میتونه باشه!
دلیل اصلی این حرف از دیدگاه فنگشویی: مرد نماینده انرژی اکتیو/یانگ، زن نماینده انرژی لطیف/یین. وقتی این دو انرژی متضاد اما متعادل کننده در شب کنار هم باشند در واقع انرژی یین و یانگ با هم آمیخته میشوند پس این دو نیرو متعادل میشوند و مغناطیس جذب خانه درست میکند. تلاش برای پول درآوردن هست! پول هم میآید اما ۱. برکت ۲. پس انداز نمیتوانی بکنی. وقتی زن و شوهر جدا هستند تعادل انرژی بر هم میخورد احساس خستگی احساس غم احساس خشم احساس بیانگیزگی، همه به خاطر بر هم خوردن تعادل انرژی میباشد. اگر تفاهم نداریم یعنی احساسات تان هم خوان نیستند ولقعا مشکل بیعشقی نیست! فقط عدم تعادل انرژی. اگر میخوای انرژی خودت و همسرت با هم متعادل شود من کمکت میکنم عدد ۲۷ رو بفرست.»
فنگشویی یکی از آداب و اعتقادات انحرافی چین باستان است که بر مبنای وجود انرژیهای مثبت و منفی در جهان شکل گرفته است. پیروان این آیین مدعیاند با تغییر در چیدمان وسایل و محیط زندگی، میتوان این انرژیها را متعادل کرد و مشکلات زندگی از جمله بیماری، ناکامی یا حتی فقر را از میان برداشت. فنگشویی یکی از آداب و اعتقادات انحرافی چینی است که امروزه اعتقاد به این باور حتی در این کشور که زادگاه آن است هم ممنوع میباشد. معتقدان به این باور معتقدند که تمامی جهان و موجوداتش از انرژیهای مثبت و منفی تشکیل شدهاند و اگر خرابی ناراحتی مریضی و مشکلی در جهان وجود دارد بخاطر متعادل نبودن این انرژی ها است. در نهایت برای رفع این مشکل با یک سبک چیدمانی میخواهند انرژی های جهان را متعادل کنند تا رفع خرابی بشود. مهشید رئیسی هم یکی از فعالان در ترویج این باور خرافی است.
این در حالی است که تاکنون هیچ مطالعه علمی و آزمایش معتبر، وجود انرژیهای موسوم به «یین و یانگ» یا تأثیر چیدمان محیط بر ثروت و خوشبختی را اثبات نکرده است. بسیاری از کارشناسان علوم رفتاری، فنگشویی را نوعی خرافه مدرن میدانند که با پوشش «سبک زندگی» در حال بازتولید است. افزون بر این، ادعای ارتباط مستقیم میان خوابیدن زوجها در کنار یکدیگر با افزایش یا کاهش ثروت، نه تنها فاقد پایه علمی است بلکه میتواند با سادهانگاری، مشکلات واقعی در روابط و اقتصاد خانوار را نادیده بگیرد.