اخیراً، روزنامه صهیونیستی «تایمز آف اسرائیل» در مقالهای به قلم سرجیو رستلی، تحلیلگر ایتالیایی، سناریوی جدیدی را برای منطقه غرب آسیا ترسیم کرده است: پاکستان به عنوان یک «دولت حامی حماس» و «خنجری در قلب پیمان ابراهیم» معرفی میشود. این مقاله که در ظاهر یک تحلیل ژئوپلیتیک است، در واقع یک پیام سیاسی چندلایه و یک عملیات روانی کاملاً حسابشده با اهداف مشخص است.
هیولاسازی از پاکستان: ساختن یک دشمن جدید
نویسنده با لحنی هشدارآمیز، پاکستان را نه یک دولت صرفاً «حامی فلسطین»، که یک دولت «حامی حماس» معرفی میکند که در حال «جنگ ایدئولوژیک» است. او با اشاره به مذهبی بودن سید عاصم منیر، فرمانده ارتش پاکستان، و پیوند زدن عامدانه مقاومت فلسطین به گروههای ضد هندی، تلاش میکند تا یک دشمن جدید، خطرناک و هستهای برای منطقه تعریف کند. این تکنیکی برای ایجاد یک «جبهه مشترک» است که در آن، رژیم صهیونیستی و هند میتوانند علیه یک «تهدید مشترک» متحد شوند.
هدف واقعی: یک پیام تهدیدآمیز به عربستان سعودی
اما خطرناکترین و در عین حال افشاگرانهترین بخش این سناریو، هدف قرار دادن مستقیم عربستان سعودی است. رستلی به صراحت مینویسد که «روابط دفاعی عمیق پاکستان با عربستان سعودی، معماری شکننده پیمان ابراهیم را تهدید میکند.»
این یک هشدار دیپلماتیک در لباس یک تحلیل است. پیام پنهان این مقاله به ریاض کاملاً روشن است: «شما نمیتوانید همزمان هم با پاکستانِ حامی حماس شراکت نظامی داشته باشید و هم عضو باشگاه صلح ما باشید. اگر ریاض به شراکت با پاکستان پوشش دهد، اعتمادی که به سختی میان اسرائیل و کشورهای عربی ساخته شده، از بین خواهد رفت.» این یک اهرم فشار مستقیم بر عربستان سعودی است تا میان اتحاد استراتژیک با پاکستان و ادامه مسیر عادیسازی، یکی را انتخاب کند.
کارکرد استراتژیک: انحراف افکار عمومی از جنایات غزه
این مقاله در یک زمانبندی کاملاً معنادار منتشر شده است: در شرایطی که رژیم صهیونیستی به دلیل جنایات جنگی در غزه، تحت شدیدترین فشارهای بینالمللی قرار دارد. انتشار چنین مقالهای، یک تاکتیک روانی برای انحراف افکار عمومی است. با ساختن یک تهدید جدید و بزرگتر (یک پاکستان هستهای و حامی تروریسم)، تلاش میشود تا توجه جهان از جنایات رژیم سفاک صهیونی در غزه منحرف شده و به سمت یک «خطر جهانی» جدید معطوف گردد.
سخن پایانی:
مقاله «تایمز آف اسرائیل»، نه یک تحلیل بیطرف، که یک سلاح در جنگ روایتها است. این یک عملیات روانی پیچیده است که با هیولاسازی از پاکستان، تلاش میکند تا به عربستان سعودی فشار وارد کرده و افکار عمومی جهان را از جنایات غزه منحرف سازد. این یک نمونه کامل از چگونگی عملکرد ماشین پروپاگاندای صهیونیستی است که در آن، از «تحلیل ژئوپلیتیک» برای پیشبرد اهداف امنیتی و دیپلماتیک خود استفاده میشود.