در کلیپی تبلیغاتی که اخیراً در فضای مجازی منتشر شده، فردی با آرایشی پرزرقوبرق و با استفاده از لحنی اغراقآمیز، به معرفی دورهای با عنوان “شکرگزاری” تحت هدایت اشکان حریت میپردازد. در این ویدئو با اشاره به نام شخصیتهای مشهوری مانند آنتونی رابینز، استر هیکس و سادگورو، تلاش شده تا برای محتوای ارائهشده اعتبارسازی شود. اما هدف اصلی روشن است: آماده کردن ذهن مخاطب برای ثبتنام در دوره شکرگزاری اشکان حریت. استفاده از جذابیت ظاهری و حتی جنبههای جنسی در این ویدئو، بیش از آنکه به انتقال معنا کمک کند، شبیه تکنیکهای بازاریابی برای جلب توجه است.
مشکل جدیتر اما در محتوای معنوی این تبلیغ است. شکرگزاری در این نوع نگاه، نه یک فضیلت اخلاقی یا تمرین قلبی، بلکه یک ابزار معاملهگرانه با جهان معرفی میشود: «شکرگزاری کن تا خواستههایت برآورده شود.» این نگاه، معنویت را به یک رابطه مکانیکی و مصرفگرایانه فرو میکاهد و جای خدا، تقدیر یا هر امر متعالی را با یک «کائنات سفارشپذیر» عوض میکند. چنین معنویتی نه مسئولیت اخلاقی میآورد و نه فهم عمیق از رنج و خیر و شر، بلکه مخاطب را به این توهم میکشاند که میتواند با چند جمله مثبت، همه واقعیت پیچیده زندگی را کنترل کند.
نام بردن از شخصیتهایی مثل استر هیکس که نظریه «جذب» را مطرح میکند، صرفاً برای القای اعتبار است، در حالی که این دیدگاهها سالهاست از سوی فیلسوفان دین و روانشناسان علمی به دلیل سادهسازی افراطی واقعیت نقد شدهاند. وقتی رنج، بیماری یا شکست رخ میدهد، این تفکر به قربانی القا میکند که «خودش مقصر است چون بهاندازه کافی شاکر نبوده» — و این میتواند آسیب روانی جدی ایجاد کند.
معنویتهای نوظهور به جای دعوت به اندیشه و مسئولیتپذیری اخلاقی، بیشتر یک رویای مصرفی میفروشند. نسخهای آسان از معنویت که با پرداخت هزینه و چند تمرین روزانه قرار است همه مشکلات را جادویی حل کند. چنین محتوایی نه تنها معنویت اصیل را سطحی میکند، بلکه با ایجاد انتظارهای غیرواقعی، میتواند باعث سرخوردگی و بیاعتمادی عمیقتر نسبت به هرگونه معنویت شود.