عرفان یا ابتذال؟ بازخوانی انحرافات فکری علی‌اکبر خانجانی

مدعیان دروغین

مرگ علی‌اکبر خانجانی، یکی از شناخته‌شده‌ترین مدعیان دروغین عرفان، تنها پایان زندگی فردی با ادعاهای گزاف نیست، بلکه فرصتی است تا بار دیگر نسبت به خطر گسترش عرفان‌های کاذب و جریان‌های انحرافی هشدار داده شود. خانجانی سال‌ها با نقاب «عرفان» در میان مردم عادی، دانشگاهیان و حتی برخی طلاب نفوذ کرده بود و آثار او در فضای مجازی نیز دست‌به‌دست می‌شد. اما آنچه در نوشته‌های وی برجسته است، چیزی جز تحریف، ابتذال و توهین به مقدسات نیست.

در کتاب الممنوع او خود را در جایگاه دریافت‌کننده اسماء الهی قرار داد؛ جایگاهی که مختص معصومین علیهم‌السلام است. واژگانی که تحت عنوان اسماء الله ارائه کرد، نه تنها فاقد معنا و قداست بودند، بلکه به شکل آشکارا مضحک و موهن، حرمت ساحت الهی را شکستند. این تنها یک ادعای بیمارگونه نبود، بلکه نشانه‌ای از پروژه‌ای عمیق‌تر برای تخریب باورهای دینی و سست کردن اعتماد مردم به مفاهیم اصیل عرفانی بود.

خطرناک‌تر از این، دیدگاه‌های او در کتاب فلسفه وجودی مرد است که در آن پرستش آلت جنسی را ریشه همه ادیان و مذاهب معرفی می‌کند و حتی فجایعی مانند زنده‌به‌گور کردن دختران در جاهلیت را «غریزی و فطری» توجیه می‌کند. او تمامی شئون معنوی، فلسفی و اخلاقی را به سطحی‌ترین غرایز تقلیل داد و عملاً راه را برای فروپاشی ارزش‌های انسانی هموار ساخت. این نوع تفکر نه تنها انحرافی و مبتذل است، بلکه ابزار دست جریان‌های ضد دینی و رسانه‌های دشمن برای تخریب چهره معنویت در ایران شد.

جامعه ما باید از مرگ این فرد عبرت بگیرد. عرفان‌های دروغین با شعار جذاب «معنویت» می‌توانند مخاطبانی را جذب کنند که جویای حقیقت‌اند اما شناخت کافی ندارند. در نتیجه، به‌جای ارتقا و تعالی روح، به دام ابتذال و انحراف کشیده می‌شوند. امروز رسالت حوزه‌های علمیه، دانشگاه‌ها و رسانه‌های متعهد آن است که با روشنگری و افشای ماهیت این مدعیان، مرز میان عرفان اصیل الهی و انحرافات خطرناک را روشن‌تر کنند.

خانجانی رفت، اما افکار بیمارگونه‌ای از جنس او همچنان در کمین‌اند. بی‌تفاوتی در برابر این جریان‌ها، می‌تواند جامعه را با موجی از سردرگمی معنوی و بحران‌های اخلاقی روبه‌رو سازد. اکنون زمان آن است که با هوشیاری و مسئولیت‌پذیری، به مقابله جدی با ترویج چنین اندیشه‌هایی برخیزیم؛ چرا که انحراف فکری، اگر جدی گرفته نشود، به انحراف اجتماعی و فرهنگی بدل خواهد شد.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *