بسم ربِّ شهدای وطن
آقای آزمایش!
تو و اون حلقهی تبهکارِ دور و برت،
واقعاً چی به خوردتون دادن که از ادعای «درویشی و سلوک معنوی» رسیدید به دفاع از ترور، جنگ، و قتلعام زنان و کودکان ایرانی؟
چه شد؟
چه شد که از «ذکر و فکر درویشی» افتادید به دستبوسی جلادهای صهیونیست؟
چی شد که زبانتون، به جای «یا هو»، پر شد از «یا ترامپ» و «یا نتانیاهو»؟
شما از اول هم درویش نبودید؛
“درویشنما” بودید.
مصداق کامل جهله صوفیه.
درویشی برای شما فقط یک نقاب بود؛
نقابی مسخره، برای نام و نان!
و اجرای مأموریتهاتون برای منفورترینِ اهل عالم، یعنی رژیم جعلی اسرائیل!
و حالا که زمان افشا رسیده،
با افتخار ایستادید کنار جنایتکارانی که بمب ریختن بر سر بیمارستان، آمبولانس، نوزاد و زن باردار.
هم در غزه و لبنان و هم در ایران جانمان…
شما ایستاده؛ برای دشمنِ حربی، کف زدید و سوت کشیدید!
وقتی مردم ایران در سحرگاهها،
زیر آسمونِ آتش، برای حفظ مام وطن، دعای همدلانه میخوندند،
شما توی رسانههای دشمن، گرا میدادید برای بمباران و تجاوز نظامی بیشتر.
وقتی توی خیابونهای تهران و شهرهای ایران،
پیکر شهیدانمان زیر خروارها آوار جا مونده بود،
شما و همدستتون، وحید بهشتی،
با افتخار توی رسانهی رسمی ارتش رژیم اسرائیل،
چراغ سبز میدادید برای حملهی دوباره.
حالا فرار به جلو میکنید و زوزهی مظلومنمایی سر میدید؟
نه آقای آزمایش!
مظلوم مردم این کشورند، نه شما و باند مزدورتان!
نه شما که توی کافههای لندن و پاریس
با مأموران سرویسهای خارجی،
گعده میگیرید و برای حمله به وطن خودتون نقشه میکشید.
شما شریک جنایاتید.
با زبونتون، با شبکههاتون، با خندههاتون بر پیکر شهیدان وطن،
شما شریک خون هزاران ایرانی هستید.
آقای آزمایش!
در دالانهای تاریک خیانت، اسم عرفان و تصوف و درویشی رو به لجن کشیدید.
در پسکوچههای جناحی و اپوزیسیونبازی،
انسانیت رو سر بریدید.
روی زخم وطن، نمک پاشیدید.
تو و دستیارت با پررویی، به لنز دوربین زل زدید و به قاتل فرزندان ایران گفتید: “دستمریزاد!”
سالهای متمادی، تخم کینه میپاشیدید؛
و امسال، در میان شعلههای جنگ، علناً در سمت نکبتبار تاریخ ایستادهاید.
نه میبخشیم و نه فراموش میکنیم…
نویسنده: حجت الاسلام عبدالرحیم بیرانوند