🔻 به گزارش خبرگزاری صهیونی جروزالم پست و به قلم الهام یعقوبیان، اخیرا و در پی اعلام اسرائیل مبنی بر تکمیل عملیات نظامی خود علیه زیرساختهای هستهای و نظامی جمهوری اسلامی، گفتمان سیاسی داخلی ایران به سه جریان اصلی تقسیم شده است. این تحلیل بر این باور است که بحرانهای عمیقتر ایران از ناکارآمدیهای حکومتی آن نشأت میگیرد؛ ناکارآمدیهایی که پیوسته گسترش ایدئولوژی و نفوذ منطقهای را بر رفاه مردم ترجیح دادهاند. نویسنده تأکید میکند که منبع اصلی افول ایران، داخلی است و تمایز قاطع میان ملت ایران و ساختار سیاسی جمهوری اسلامی، برای هرگونه تحلیل جدی ضروری است.
🔻 بیان سه دیدگاه متفاوت در ایران از نگاه یعقوبیان:
۱. مخالفان رژیم: این گروه، جمهوری اسلامی را رژیمی خودکامه میبیند که طی ۴۶ سال گذشته، مخالفان را حذف، هویت فرهنگی را سرکوب و با ایجاد رعب و وحشت حکومت کرده است. از نظر آنها، حملات دقیق اسرائیل نقض تمامیت ارضی ایران نیست، بلکه تلاشی برای مهار نفوذ منطقهای و جاهطلبیهای هستهای رژیم است. این گروه، تضعیف استراتژیک رژیم را کاتالیزوری بالقوه برای تحول سیاسی میداند.
۲. وفاداران به رژیم: این اردوگاه شامل افراد و نهادهایی است که از ساختار کنونی منفعت میبرند یا از نظر ایدئولوژیک با آن همسو هستند. این گروه هرگونه فشار خارجی، به ویژه از سوی اسرائیل، را محکوم کرده و آن را تهاجم امپریالیستی یا صهیونیستی معرفی میکند. در این روایت، رژیم قربانی خصومت خارجی قلمداد میشود تا توجه از شکستهای داخلی آن منحرف شود.
۳. مخالفان رژیم با تمرکز بر حاکمیت ملی: گروه سومی نیز وجود دارد که اگرچه با رژیم مخالف است، اما دیدگاهی متمایز دارد و به اشتباه، تمامیت ارضی و زیرساختهای ایران را در معرض تهدید خارجی میبیند. از نظر آنها، مداخله نظامی خارجی تنها این خطر را افزایش میدهد. تمرکز آنها بر حاکمیت ملی میتواند ناخواسته با پروپاگاندای دولتی که جمهوری اسلامی را با ملت ایران یکی میداند، همصدا شود.
🔻 یعقوبیان تأکید میکند که اقدامات نظامی اسرائیل هدفمند و محدود است و قصد دارد توانایی رژیم در صدور خشونت و توسعه تسلیحات را تضعیف کند. اما بحرانهای عمیقتر ایران ریشه در شکستهای حکومتی دارد. جمهوری اسلامی به طور مداوم گسترش ایدئولوژیکی و نفوذ منطقهای را بر رفاه مردم خود اولویت داده است. سرمایهگذاریهای عظیم آن در نیروهای نیابتی و توانایی هستهای، منابع را از ثبات اقتصادی و خدمات عمومی ضروری منحرف کرده است. نسل جدیدی از ایرانیان تحصیلکرده و فعال مدنی، که بیشترین توانایی را برای توسعه ملی دارند، به طور سیستماتیک به حاشیه رانده، زندانی یا کشته شدهاند!
🔻 نویسنده هشدار میدهد که همتراز دانستن اقدامات هدفمند رژیم صهیونیستی با تهدیدی وجودی برای ملت ایران، تمایز حیاتی را محو میکند: منبع واقعی افول ایران در داخل است. سیاستهای حکومت ایران به رکود اقتصادی دامن زده، بیان فرهنگی را سرکوب کرده و جامعه را چندپاره کرده است. واکنش وحشیانه آن به اعتراضات مسالمتآمیز و مخالفتهای سیاسی نشان میدهد که مهمترین خطر برای مردم ایران نه خارجی، بلکه داخلی است…
🔻 تاریخاً، ایران و رژیم صهیونیستی، به ویژه در دوران پهلوی، از روابط همکاریجویانه برخوردار بودند. الهام یعقوبیان استدلال میکند که بازاندیشی در روابط ایران و اسرائیل از منظر منافع امنیتی مشترک و ثبات بلندمدت منطقهای، میتواند چارچوبی سازندهتر برای تعاملات آینده ارائه دهد. او در نهایت تأکید میکند که حاکمیت واقعی در توانایی مردم برای شکل دادن به سرنوشت خود، عاری از سرکوب، ترس و اجبار ایدئولوژیک، نهفته است و تمایز روشنی باید بین ایران به عنوان یک ملت و جمهوری اسلامی به عنوان یک ساختار سیاسی قائل شد.