حال خوب من تصادفی نیست؟
۱. حال خوب واقعی یا همزمانی تصادفی؟
بسیاری از افراد پس از شرکت در کلاسهای یوگا احساس بهتری دارند، اما این حال خوب الزاماً ناشی از خود یوگا نیست. تغییراتی مثل حضور در فضای آرام، ارتباط اجتماعی، تغذیه سالمتر یا حتی ترک برخی عادات مضر میتوانند همزمان با شروع یوگا رخ دهند و عامل اصلی بهبود حال باشند.افرادی که یوگا کار می کنند باید دراین موارد دقت کنند ببینند دلیل اصلی حال موقتی خوب چیست؟
اینجا با مغالطهی «همزمانی بهجای علیت» مواجهیم. یعنی چون یوگا و حال خوب همزمان اتفاق افتادهاند، نتیجه گرفته میشود که یوگا علت آن است—در حالیکه ممکن است عوامل دیگری نقش اصلی را داشته باشند.
۲. تکنیکزدگی و تعمیم نادرست
بسیاری از مطالعاتی که از فواید یوگا سخن میگویند، تنها یک یا دو تکنیک خاص را بررسی کردهاند—مثلاً تمرین تنفس یا یک حرکت کششی ساده. اما نتایج این مطالعات به کل ساختار یوگا تعمیم داده میشود، در حالی که یوگا شامل آموزههای فلسفی، مراقبههای شبهدینی و مفاهیم شرکآلود نیز هست.
این تعمیم نارواست. نمیتوان از تأثیر مثبت یک تکنیک ساده، نتیجه گرفت که کل ساختار یوگا مفید است—بهویژه وقتی بخشهایی از آن از نظر معرفتی و اعتقادی محل اشکالاند.
۳. مرورهای سیستماتیک و اشکالات روششناختی
در سالهای اخیر، مرورهای سیستماتیک متعددی نشان دادهاند که بسیاری از مطالعات درباره تأثیر یوگا بر افسردگی، اضطراب، بیخوابی و بیشفعالی دچار اشکالات جدی هستند:
– حجم نمونهها کوچک بوده؛
– گروه کنترل نداشتهاند یا اثر تلقین (پلاسیبو) حذف نشده؛
– ابزارهای اندازهگیری غیرمعتبر بودهاند؛
– و نتایج بهصورت انتخابی گزارش شدهاند.
در یکی از مرورهای منتشرشده در ژورنال روانپزشکی آمریکا (۲۰۱۰)، ۸ کارآزمایی بالینی درباره تأثیر یوگا بر افسردگی بررسی شد و مشخص گردید که همگی دچار ضعفهای روششناختیاند و نتایج آنها قابل اتکا نیست.
۴. در نهایت یوگا بهمثابه ساختار معنوی، نه درمان علمی
حتی اگر برخی حرکات فیزیکی یوگا در کوتاهمدت احساس بهتری ایجاد کنند، این به معنای تأیید ساختار کلی یوگا نیست. یوگا یک سیستم معنوی-فلسفی است که ریشه در مفاهیم غیرتوحیدی دارد. استفاده از آن بهعنوان درمان، بدون نقد مبانی، نوعی نفوذ نرم معنویت انحرافی به ساحت سلامت و روان است.
نویسنده: زینب کریمی