یوگا، که در اصل یک مکتب عرفانی بود، بیش از ۱۵۰ سال پیش به عنوان یک ورزش در غرب معرفی شد. با گذشت زمان، توسط استعمارگران یوگا از چارچوب مذهبی خود فاصله گرفت و به عنوان یک فعالیت جسمانی و ذهنی در کشورهای غربی و سپس در شرق رواج یافت.
در ایران، یوگا نخستین بار در سال ۱۳۴۵ توسط مجید موقر، یکی از وابستگان رژیم پهلوی، معرفی شد. او “باشگاه یوگای مهر” را در تهران تأسیس کرد که مورد استقبال سیاستمداران برجستهای مانند امیرعباس هویدا و شریف امامی قرار گرفت. همچنین چندین نفر از نظامیان و مقامات دولتی آن زمان به این مجموعه پیوستند. ارتباط یوگا با سیاست در ایران و سایر کشورها نشاندهنده ابعاد گستردهتر این پدیده است.
نقد این روند:
۱. تغییر ماهیت یوگا: یوگا در سنتهای باستانی هند به عنوان یک راه معنوی و فلسفی مطرح بود، اما در روند جهانیسازی، در ظاهر بیشتر به یک ورزش جسمانی تبدیل شد. این تغییر موجب گسترش یوگا شد و برخی از جنبههای معنوی آن را کمرنگ کرد.
۲. پیوندهای سیاسی و استعمار: یوگا به سیاست و نفوذ فرهنگی پیوند خورده است. این مسئله در دوران استعمار در برخی مناطق مانند اندونزی و مالزی نگرانیهایی ایجاد کرد، بهگونهای که برخی علمای مذهبی فتوای حرام برای آن صادر کردند.
۳. مخالفت مسلمانان هند: برخی مسلمانان هند یوگا را یکی از نمادهای آیین هندو میدانند و با تلاش دولت برای اجباری کردن آن در مدارس مخالفت کردهاند. آنها معتقدند که یوگا تنها یک ورزش نیست، بلکه دارای ابعاد فرهنگی و معنوی است که ممکن است بر باورهای دینی تأثیر بگذارد.
۴. فتوای حرمت در برخی کشورها: در کشورهایی مانند اندونزی و مالزی، برخی علمای مذهبی فتوا دادند که یوگا به دلیل ارتباطش با آیینهای هندو حرام است. این نگرانیها ناشی از برخی عناصر یوگا مانند سرودهای معنوی و وضعیتهای مدیتیشن است که ریشه در باورهای مذهبی هند دارند.
یوگا هندی امروزه به عنوان یک پدیده جهانی شناخته میشود که هم جنبههای جسمانی دارد و هم با فرهنگ، سیاست و دین پیوند خورده است؛ اما باید توجه داشت همین یوگا در حال حاضر دارای آداب و مناسک پرستش بت های هندی و آئین های شرک آلود است.
نویسنده: زینب کریمی