تغییر نام جیش العدل به «جبهه مبارزین مردمی» و ادغام چند گروهک ریز بلوچ در آن، بیش از آنکه نشانهای از قدرتگیری باشد، یک تلاش آشکار برای بازسازی چهره و خروج از انزوای سیاسی و رسانهای است. این گروه که طی سالهای گذشته بارها با حملات خونین علیه نیروهای سپاه، بسیج و انتظامی، چهرهای کاملاً تروریستی از خود ساخته بود، حتی در میان بخشهایی از جامعه بلوچ نیز به دلیل تلفات غیرنظامی و روشهای خشن، جایگاهی پایدار نداشت. انتخاب نامی با ظاهر «مردمی» تلاشی است برای فاصله گرفتن از این سابقه و نزدیک شدن به ادبیات جنبشهای ملیگرایانه.
ادغام چند گروه کوچک و کماثر نظیر پادا بلوچ، حرکت نصر یا مسلحین ناشناس بلوچ نیز بیش از آنکه نشانهای از وحدت باشد، بیانگر پراکندگی و ضعف جریان مسلحانه سلفی – بلوچ در سالهای اخیر است. این گروهها عملاً شبکههایی کوچک و محلی بودند و فعالیت مؤثری نداشتند. پیوستن رسمی آنها به یک تشکیلات واحد میتواند دو معنا داشته باشد؛ یا تلاش برای تجمیع نفرات برای افزایش توان عملیاتی (که با توجه به فشار اطلاعاتی و امنیتی سنگین ایران چندان واقعبینانه نیست)، یا یک نمایش رسانهای برای بزرگنمایی «اتحاد» و ارسال پیام به حامیان خارجی در منطقه (هند، امارات متحده عربی، عربستان سعودی و رژیم صهیونیستی) و غرب؛ پیام اینکه هنوز ارزش سرمایهگذاری و حمایت دارند.
در عمل، بعید است این تغییر نام تأثیر چشمگیری بر صحنه امنیتی شرق کشور بگذارد. جیشالعدل طی دو سال گذشته تقریباً هیچ عملیات موفقی نداشته و آخرین اقدام جدی آنها ـ حملات چابهار و راسک در فروردین ۱۴۰۳، با شکست کامل و تلفات سنگین خودی همراه شد. بنابراین، تغییر عنوان و جذب چند گروهک حاشیهای بیشتر شبیه تقلایی برای بقا در میدان رسانهای و جذب نیروهای جوان ناراضی است تا نشانهای از رشد واقعی. برای جمهوری اسلامی، این اتفاق چیزی فراتر از ادامه همان تهدید فرسوده با پوستهای جدید نیست.
امین رضایینژاد؛ کارشناس شبهقاره

