انتشار گزارش جدید گزارشگر ویژه سازمان ملل درباره وضعیت حقوق بشر در ایران، بار دیگر نام جامعه یارسان را به تیتر رسانههای بینالمللی بازگرداند؛ اما فاصله میان آنچه در گزارشها روایت میشود و واقعیت زیست یارسانیان در داخل کشور، پرسشهای جدی درباره انگیزهها و منابع این ادعاها ایجاد کرده است.
در پی انتشار گزارش اخیر گزارشگر ویژه سازمان ملل متحد درباره وضعیت حقوق بشر در ایران، ضروری است میان «واقعیتهای میدانی در داخل کشور» و «روایتسازیهای سیاسی در عرصه بینالمللی» تمایز روشنی قائل شد؛ تمایزی که در بسیاری از گزارشهای رسمی نهادهای بینالمللی نادیده گرفته میشود.
در حالی که بند ۳۴ گزارش مجمع عمومی سازمان ملل (سند A/74/188) با اتکا به گزارشهای جریانات خارجنشین، تصویری بحرانی و ملتهب از وضعیت جامعه یارسان ارائه میدهد، شواهد عینی و میدانی از مناطق محل سکونت یارسانیان، حکایت از تداوم زندگی عادی و پایدار پیروان خاندانهای سنتی این آیین دارد. یارسانیان اصیل، با حفظ هویت آیینی و فرهنگی خود، همواره مسیر تعامل قانونی، آرام و درونزا را بر جنجالسازی رسانهای ترجیح دادهاند.
با این حال، اگر امروز چالشهایی در حوزه رفاه، معیشت و دسترسیهای اقتصادی جامعه یارسان – همچون سایر اقشار ملت ایران – مشاهده میشود، ریشه آن را باید نه در سیاستهای داخلی، بلکه در تحریمهای ظالمانه و تروریسم اقتصادی دولتهای سلطهگر جستوجو کرد؛ تحریمهایی که با هدف قرار دادن کل جمعیت ایران، حقوق بنیادین شهروندان در دسترسی به منابع مالی، دارویی و معیشتی را نقض کردهاند.
جامعه یارسان، با مرزبندی روشن میان خود و جریانهای حاشیهساز مقیم خارج از کشور، بر این نکته تأکید دارد که مطالبات مدنی و اجتماعی نباید به اهرمی برای فشار سیاسی بر حاکمیت ملی و استقلال ایران تبدیل شود. تجربه سالهای اخیر نشان داده است که هزینه اصلی چنین فشارهایی، نه بر دوش دولتها، بلکه بر دوش مردم ـ فارغ از مذهب، آیین و قومیت ـ تحمیل میشود.
از این منظر، هوشیاری جامعه یارسان در برابر مصادره مطالبات واقعی و تبدیل آن به ابزار جنگ رسانهای، نهتنها یک انتخاب عقلانی، بلکه نشانهای از بلوغ اجتماعی و مسئولیتپذیری ملی این جامعه ریشهدار است.

