گزارشی جدید از یهودیان ایران: زندگی در «سکوت» و ترس از ارتباط با اسرائیل؛ افزایش فشار پس از جنگ تحمیلی

یهودیت، حمله به ایران

 

به تازگی و بر اساس گزارشی از The Media Line(خبرگزاری آمریکایی متمرکز بر اخبار منطقه غرب آسیا)، جامعه یهودیان ایران، بزرگترین جامعه یهودی در منطقه غرب آسیا خارج از اسرائیل، با واقعیتی دشوار و پر از ملاحظه زندگی می‌کند.
در این گزارش ادعا شده که سکوت، استراتژی اصلی برای حفظ امنیت آن‌هاست؛ آن‌ها باید همواره مراقب باشند که مبادا به صهیونیسم متهم شوند، چرا که حتی بر زبان آوردن کلمه «اسرائیل» می‌تواند به بازداشت منجر شود. اگرچه این افراد می‌توانند به صورت علنی به عنوان یهودی زندگی کنند، اما امنیتشان مشروط است و همواره تحت نظارت دقیق مقامات قرار دارند.

بنابر این گزارش، چالش بزرگی برای یهودیان ایرانی خارج از کشور ایجاد شده که همچنان با خانواده یا آشنایان یهودی خود در ایران در ارتباط هستند.
گزارش ادعا دارد: به دنبال «تحقیر اخیر» ایران توسط اطلاعات اسرائیل در درگیری‌های اخیر، گزارش ها حاکی ست که جمهوری اسلامی، به دنبال یافتن «جاسوس» در میان جامعه یهودی ایران است.

یک رِبی یهودی که در سن ۱۴ سالگی و در جریان انقلاب اسلامی از ایران گریخته و اکنون در آمریکا زندگی می‌کند، از ترس‌هایی سخن گفت که دانشجویان یهودی‌اش در ایران ابراز می‌کنند. او می‌گوید: «اونا می‌ترسن چون همه چیز شنود می‌شه.» او ادعا کرد که اگر دانشجویانش از سیاست صحبت کنند یا حتی «خدای نکرده، درباره اسرائیل»، بلافاصله دستگیر خواهند شد.

این ربی ایرانی تبار احساس می‌کند که ترس عمیق‌تری پس از درگیری نظامی اخیر ایران و رژیم صهیونی، جامعه را فرا گرفته است. او می‌گوید: «قبل از جنگ، همه چیز خوب و آروم بود، تا جایی که ممکن بود.» و اضافه می‌کند: «خیلی یهودیا رو اذیت نمی‌کردن.» اما اکنون لحن دانشجویانش تغییر کرده است. او می‌گوید: «من فقط می‌پرسم حالشون چطوره، و خیلی وقتا فقط به ما می‌گن: “لطفاً از همه بخواید برامون دعا کنن.”» این رِبی، عدم اطمینانی را به یاد می‌آورد که خانواده‌اش را وادار کرد تا او را تنها به آمریکا بفرستند؛ آن‌ها از رشد اسلام‌گرایان و آزار و اذیت یهودیان بیم داشتند.

این گزارش در بخش پایانی خود، به روایت‌های شخصی و ادعاهای برخی افراد می‌پردازد:
«استر» (نام مستعار)، که در سال ۲۰۰۹ برای دستیابی به آزادی بیشتر به اسرائیل مهاجرت کرد، از کودکی خود در محله‌ای یهودی‌نشین در طبقه متوسط صحبت کرد که در آن یهودیان و مسلمانان در کنار هم زندگی می‌کردند. او به خبرگزاری مدیا لاین گفت: «بعضی از مغازه‌دارا یهودی‌ستیز بودن، اما بازم به یهودیا می‌فروختن. ما همدیگه رو تحمل می‌کردیم.» استر هرگز هویت یهودی خود را پنهان نکرد، حتی در دانشگاه که اغلب تنها یهودی بود، اما تأکید کرد: «ما باید خیلی روشن می‌کردیم که یهودی هستیم، نه صهیونیست!»

تصمیم او برای ترک ایران نه به خاطر آزار و اذیت یهودیان، بلکه به دلیل «غیرقابل تحمل شدن زندگی در ایران» بود. استر می‌گوید: «ایران جای زندگی نیست. رهبرا برای مردم نیستن.» او به اعتراضات گسترده(فتنه) سال ۱۳۸۸ پس از انتخابات ریاست‌جمهوری اشاره می‌کند که سرکوب معترضان به خشونت مرگبار کشیده شد. استر که از قبل قصد ترک ایران را داشت، می‌گوید: «این یه بازی کثیف بود. تو زندگی‌ات رو می‌کنی، هرچقدرم که محتاط باشی، و اونا بازم می‌تونن تو رو بی‌دلیل بکشن.» او اکنون در سرزمین های غصب شده فلسطین زندگی می‌کند و تقریباً نمی‌تواند با خواهر یا برادر خود در ایران صحبت کند.

«یاسمین» (نام مستعار)، که زندگی خود را بین ایران و آمریکا تقسیم کرده است، دوران نوجوانی خود در تهران را «عادی» توصیف می‌کند، اما به «لایه‌ای اضافه از ترس پلیس اخلاقی» اشاره دارد. یاسمین می‌گوید: «آه، من به خاطر همه‌چی دستگیر شدم. به خاطر اینکه با یه پسر بودم. به خاطر اینکه با یه گروه دوست دختر در پارک نشسته بودم.» او حتی یک بار به خاطر فریاد «مرگ بر روسیه» در یک اعتراض ضد صهیونیستی دستگیر شده بود و پس از ۲۴ ساعت بازداشت آزاد شد.

یاسمین توضیح می‌دهد: «مردم واقعاً شکنجه و کشته می‌شن چون یه وبلاگ می‌نویسن و می‌گن این دولت تبلیغات و چرندیاته. من هیچ‌کدوم از این کارا رو نمی‌کنم. من هیچ‌کس نیستم.» مادر یاسمین نیز اکنون قصد ترک ایران را دارد. یاسمین می‌گوید نیازی به احتیاط هنگام صحبت تلفنی با مادرش احساس نمی‌کند: «شاید ما رو شنود کنن، اما من فکر می‌کنم ما اونقدر بی‌اهمیتیم — می‌دونی این رژیم چند تا دشمن داره؟ ما هیچی نیستیم.»

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *