در حالی که رسانه رسمی تشکیلات بهائی از «استقبال گسترده سیاستگذاران اروپایی» از کارگاه اخیر این فرقه در بروکسل خبر داده، تحلیل محتوای نشست نشان میدهد این برنامه بیش از آنکه رویدادی مدنی برای ترویج برابری نژادی باشد، بخشی از راهبرد کلان بهائیت برای بازتعریف هویت جوانان غربی و نفوذ در نهادهای تصمیمساز اروپا است.
سرویس خبری تشکیلات بهایی ۸ آبان با انتشار مطلبی تحت عنوان «به رسمیت شناختن جوانان به عنوان مشارکتکنندگان حیاتی در ترویج هماهنگی نژادی»، مدعی شد کارگاهی که با مشارکت واحد ضد نژادپرستی کمیسیون اروپا و دفتر بروکسل جامعه بینالمللی بهائی در ماه گذشته برگزار شده با استقبال زیاد سیاست مداران و فعالان اجتماعی اروپا روبرو شده است.
این منبع رسمی بهایی ۱۵ مهر با انتشار خبر برگزاری کارگاه آن را اقدامی علیه نژادپرستی عنوان کرده بود.
سرویس خبری تشکیلات بهایی همچنین برنامه فوق را حاصل هماهنگی و مشورت های نمایندگان ملی و اتحادیه اروپا با برگزار کنندگان رویداد فوق معرفی کرده است.
تشکیلات بهایی تلاش دارد با انتشار چنین مطالبی جایگاه و نقش خود را در اتحادیه اروپا و کشورهای غربی پررنگ جلوه داده و فرقه را به عنوان جریان اثر گزلر در اروپا معرفی کند.
هرچند رابطه نزدیک و صمیمانه تشکیلات بهایی با اروپا و سیاستمداران آن به صورت تعاملی دو طرفه کاملا آشکار است اما بهائیت می کوشد میزان تاثیر گزاری فرقه بر نظام های اروپایی و اتحادیه اروپا را بسیار زیاد عنوان کند.
هدف فرقه از چنین ادعایی را می توان تاثیر گزاری بر روابط فرقه با دیگر ساستمداران و نظام های حاکمیتی در کشورها و قاره های دیگر دانست. بهائیت می کوشد با غلو نمایی در رابطه خود با اروپا دیگر کشورها را به قبول ارتباط با این تشکیلات تشویق کند.
نمایندگان این تشکیلات همچون نازیلا قانع درسازمان ملل، دیان علایی در آسیا و کمال آبادی در آفریقا و … به استفاده از چنین فضایی به دنبال ارتباط هایی بیشتر و نزدیک تر با سران کشورهای مختلف و نفوذ در نظام های سیاسی و اجتماعی آن ها هستند.
در نگاه نخست، این نشست تلاشی انساندوستانه بهنظر میرسد که هدف آن تقویت نقش جوانان در مبارزه با نژادپرستی است. سخنرانان بر ارزشهای همزیستی، عدالت و وحدت انسانی تأکید کردهاند. استفاده از واژگانی چون خدمت، وحدت واقعی، خانوادهی بشری و درک مشترک از هویت انسانی، ظاهری اخلاقی و صلحطلبانه به این برنامه داده است.
با این حال، انتخاب برگزارکنندگان، ساختار جلسه و نوع واژهگزینی نشان میدهد که این کارگاه بیش از آنکه صرفاً آموزشی یا مدنی باشد، در خدمت نوعی بازتعریف هویت اجتماعی جوانان در چارچوب گفتمان بهائی است.
تحلیل لایههای پنهان و اهداف جهتدار
الف. مهندسی هویت از مسیر جوانان:
تأکید مکرر بر «جوانان بهعنوان کاتالیزور تغییر» نشان میدهد که جامعه بهائی در حال تلاش برای شکلدهی به نسل تازهای از کنشگران اجتماعی است که باور به جهانوطنی و حذف مرزهای دینی–ملی را ارزش میدانند. این جهتگیری، عملاً هویت دینی و ملی را به نفع یک هویت جهانی مبهم به حاشیه میبرد.
ب. نفوذ در نهادهای سیاستگذار اروپایی:
مشارکت کمیسیون اروپا در کنار دفتر BIC، سطحی از مشروعیت سیاسی به فعالیتهای این نهاد بهائی میبخشد. حضور نمایندگان رسمی اتحادیه اروپا در چنین برنامهای میتواند به معنای تلاش تدریجی بهائیان برای تبدیل شدن از یک اقلیت مذهبی به یک بازیگر مدنی تأثیرگذار در فضای تصمیمسازی قاره اروپا باشد.
ج. استفاده از واژگان انسانی برای مشروعیتبخشی دینی:
در این نشست، مفاهیم کلیدی آیین بهائی مانند «خدمت»، «وحدت عالم انسانی» و «عدالت اجتماعی» در پوشش اصطلاحات مدنی و آموزشی عرضه شدهاند. چنین رویکردی باعث میشود آموزههای دینی در ظاهر فعالیتهای مدنی ادغام شود و از حساسیت عمومی نسبت به تبلیغ دینی کاسته گردد.
هـ. شبکهسازی اجتماعی و نفوذ نرم:
ایجاد پروژههایی مانند «رهبران جامعه جوانان» در جزایر قناری یا طرح «امواج یک دریا» در هلند، الگویی از کار تشکیلاتی بهائی در سطح اجتماعی است؛ الگویی که از فعالیت فرهنگی شروع میشود اما در نهایت شبکهای از کنشگران همفکر را در سطوح مختلف جامعه میسازد.
نتیجهگیری راهبردی
نشست بروکسل، هرچند در ظاهر پاسخی به دغدغههای ضدنژادپرستی است، در عمق خود بخشی از راهبرد جهانی جامعه بهائی برای نفوذ فرهنگی و نرم در گفتمان هویتی و اجتماعی جوانان غربی به نظر میرسد.
در این راهبرد، دو هدف اساسی دنبال میشود:
• نخست، تضعیف مرزهای دینی، ملی و فرهنگی در ذهن نسل جدید و جایگزینی آن با مفهوم «انسان جهانی».
• دوم، تثبیت جایگاه نهادهای بهائی بهعنوان شرکای مشروع در گفتوگوهای سیاسی و فرهنگی اروپا، تا از مسیر این اعتبار، نفوذ فکری و اجتماعی خود را گسترش دهند.
به همین دلیل، این نشست را باید نه صرفاً بهعنوان یک رویداد آموزشی، بلکه بهعنوان حرکتی نرم و حسابشده در مسیر اجتماعیسازی آموزههای بهائی در سطح سیاستگذاری اروپا ارزیابی کرد؛ حرکتی که اگر بدون نقد و آگاهی دنبال شود، میتواند به بازتعریف هویت فرهنگی و معنوی نسل آینده اروپا، و در بلندمدت به مشروعیتبخشی فراملی برای بهائیت بینجامد.

