بهداشت معنوی؛ پویانمایی (انیمیشن) یکی از هنرهای بصری در حوزۀ نمایش است. پیشینۀ این هنر به اوایل قرن بیستم بازمیگردد. پویانمایی ابتدا به روش سنتی و با فنون مختلف اجرا میشده و بعد از گسترش فناوریهای رایانهای و امکان خلق تصاویر با کمک رایانه، این هنر نیز از این ابزار برای به روزرسانی و توسعۀ خود استفاده نموده است.
از مهمترین مراکز تولید پویانمایی در جهان، مجموعهای است به نام Pixar، که نیمۀ دوم قرن بیستم میلادی شروع به فعالیت نموده است. این شرکت ابتدا در قالب مجموعۀ آزمایشگاه گرافیک رایانهای فعالیت خود را آغاز نمود، ولی بعدها توسط جرج لوکاس به شرکت «لوکاس فیلم» منتقل شده و تولیدات خود را در زمینۀ فناوریهای رایانهای در زمینه پویانمایی آغاز کرد. استیو جابز در سال ۱۹۸۶ این شرکت را از لوکاس خریداری کرد و بعدها به مالکیت والت دیزنی در آمد.
تولیدات پویانمایی این شرکت از سال ۱۹۹۵ با تولید مجموعۀ داستان اسباببازیها آغاز شده و تا به امروز ادامه دارد. عدهای از کارشناسان لقب شرکت خلاق را به این مجموعه دادهاند؛ چرا که تولیدات پویانمایی آن، دارای نوآوریهای فرمی و محتوایی بسیاری بوده و با استقبال عموم مردم مواجه شده است. این شرکت موفقیتهای بسیاری در جشنوارههای مختلف بینالمللی کسب نموده است.
یکی از مدیران ارشد شرکت پیکسار، پیت داکتر (Pete Docter) است که در عرصههای پویانمایی، کارگردانی، فیلمنامهنویسی و صداپیشگی فعالیت دارد. او یکی از تولیدکنندگان و مدیران خلاقی است که نقش موثری را برای این شرکت ایفا نموده است. پیت داکتر با پویانماییهای هیولاها (Monsters Inc)، بالا (Up)، درون بیرون (Inside Out) شهرت یافت. جدیدترین اثر او در سال ۲۰۲۰ با عنوان «روح» (Soul) تولید شده که با اقبال فراوانی همراه بوده است.
نکتۀ قابل توجه در این پویانماییها موضوع توجه به امور ماورائی و نحوۀ عملکرد و شناخت مسائل غیرمادی است. در این مجموعهها معمولاً به بخشی از مسائلی که انسان آن را غیرقابل دسترس و غیرملموس میداند پرداخته شده و به نحوۀ عملکرد امور غیرمادی و قابل کنترل و دسترس بودن این امور پرداخته شده است. این نکتۀ قابل توجه در دو پویانمایی اخیر؛ یعنی (درون بیرون) و (روح) به اوج خود میرسد.
در این دو مجموعه به مسائل روانشناختی و عالم مرگ به طرز ظریف و زیرکانهای پرداخته شده؛ این در حالی است که طرح مسائل این چنینی در قالب پویانمایی که در ظاهر بیشتر مخاطب آن کودکان هستند، بسیار مشکل به نظر میرسد. البته ذکر این نکته ضروری است که با گذر زمان و توسعۀ فناوریها و ایجاد جذابیتهای شکلی در پویانماییها و همچنین تولید پویانماییهای بلند با داستان های منسجم، مخاطبان این نمایشها از خردسالان فراتر رفته و اقشار بزرگسال را نیز به شدت درگیر خود کرده است. لذا رفته رفته موضوعات علمی با بیان هنری و عرفیسازی مفاهیم علمی در قالب پویانمایی و سایر انواع نمایش در افکار و تصمیمسازی افراد در اقشار مختلف مؤثر واقع میشود.
پویانمایی درون بیرون به مدل عملکرد ذهن و روان انسان میپردازد. این پویانمایی به داستان زندگی یک کودک و تولد او در خانوادهای صمیمی و شاد میپردازد که بعدها و در دوران نوجوانی دچار مشکلات اجتماعی میشود. در این فضای واقعی اجتماعی، نحوۀ عملکرد ذهن با بخشهای مختلف موجود در آن (رشته تفکر، دنیای تخیلات، احساسات مختلف و…) بررسی شده و به مخاطب نشان میدهد که در کنش و واکنشهای مختلف انسانی، ذهن انسان چگونه عمل میکند. در ضمن، این نکته از پویانمایی برداشت میشود که انسان در هنگام تولد خالیالذهن بوده و هیچ گرایش و داشتهای به عنوان فطرت در وجود او به ودیعه نهاده نشده است. از طرفی این نکته نیز که تمام وجوه انسان در واقع ورودیهای ذهن (مغز فیزیکی) وی هستند و کل عملکرد آن قابل شناخت و کنترل است، در این نمایش وجود دارد.
پویانمایی روح که به نوعی کلاس فلسفه است، مسائلی در مورد جهان بعد از مرگ و پیش از تولد مطرح میکند. در این اثر، فردی میانسال به دلیل یک اتفاق طبیعی به کما رفته و روح از بدنش جدا میشود. به این وسیله داستان وارد دنیای بعد از مرگ میشود. در آن سوی مرگ، همه چیز طوری طراحی شده که مطابق با باورهای دین خاصی نباشد و در واقع نگاه فرادینی به وجوه مختلف دنیای پس از مرگ دارد. ارواح پیش از تولد، در این دنیا باید توسط مربیانی که در واقع فرشته هستند، آموزش داده شده و استعداد (Sparkle) خود را بیابند تا اجازۀ حضور در دنیا را داشته باشند. الحاق انسان به طور کامل به دنیای مرگ به صورت منبع نوری که راهرویی طولانی به سوی آن کشیده شده است، صورت میگیرد و ارواح با ملحق شدن به منبع نور، وجود خود را از دست میدهند. این اثر نیز مانند پویانمایی Inside Out سعی در القاء این مطلب به مخاطب دارد که امکان شناخت دنیای غیرمادی از طریق علوم تجربی بشری وجود دارد و میتوان قوانین آن را جابجا کرد، همچنین امکان خطا در مأموران الهی (فرشتهها) وجود دارد و آنها نیز مانند انسان دچار خطاهای مختلف میشوند. در پردازش و گرافیک دنیای غیرفیزیکی نیز نکات جالبی وجود دارد؛ از جمله اینکه تمام موجودات، به جز ارواح، در آن دنیا به شکل دوبعدی و به صورت تلفیق خطوط میباشند و وجود سه بعدی و چند بعدی ندارند.
با در نظر گرفتن مطالب بیان شده میت وان اینگونه نتیجه گرفت که ارزشگذاریها و نوع باورهایی که تفکر نوین در صدد القای آن و ایجاد نظم نوین جهانی است، از طرق مختلفی در حال انتشار و انتقال به جامعه جهانی است و لزوم پیشرفت در عرصههای مختلف و آگاهی پیرامون شیوۀ عملکرد این تفکر، بیش از پیش میباشد.
نگارنده: علی عابدکمالی