اعتقاد به تناسخ، یا باززایی روح در کالبدی دیگر پس از مرگ، تاریخی طولانی و پرفراز و نشیب در میان فرهنگها و ادیان مختلف جهان دارد. این باور که روح پس از مرگ به جسمی جدید، اعم از انسان، حیوان یا حتی گیاه منتقل میشود، از دوران باستان تا به امروز ذهن بسیاری را به خود مشغول کرده است.
خاستگاه و تاریخچه
ریشههای اعتقاد به تناسخ به طور دقیق مشخص نیست، اما شواهد نشان میدهد که این باور در تمدنهای باستانی مختلفی از جمله هند، مصر و یونان وجود داشته است.
- هند: قدیمیترین و مدونترین شکل باور به تناسخ را میتوان در آیین هندو یافت. این اعتقاد ارتباط تنگاتنگی با مفهوم «کارما» یا قانون عمل و عکسالعمل دارد. بر اساس این باور، اعمال هر فرد در این زندگی، سرنوشت او را در زندگیهای بعدی رقم میزند. این چرخه زایش و مرگ که «سَمساره» نامیده میشود، تا زمانی که روح به رهایی کامل (موکشا) دست نیابد، ادامه خواهد داشت.آیینهای دیگری که از هند سرچشمه گرفتهاند، مانند بودیسم نیز به نوعی به تناسخ باور دارند.
- یونان باستان: به برخی از فلاسفه یونانی مانند فیثاغورث و افلاطون اعتقاد به تناسخ نسبت داده شده است. هرودوت، تاریخنگار یونانی، خاستگاه این باور در یونان را مصر میدانست، هرچند شواهد محکمی در این زمینه در دست نیست.
- سایر فرهنگها: اعتقاد به تناسخ در میان برخی از بومیان قاره آمریکا و استرالیا و همچنین در برخی از فرقههای انحرافی عرفانی و باطنی در ادیان مختلف، از جمله در اسلام، مسیحیت و یهودیت، نیز دیده میشود. برای مثال،گروههایی مانند، اهل حق (یارسان) و دروز به تناسخ اعتقاد دارند.
با همه این تفاسیر نقد های جدی به این اعتقاد وارد است که در ادامه به بررسی این نقدها می پردازیم.
نقدهای علمی
از منظر علمی، تناسخ با چالشهای جدی روبرو است و شواهد قابل قبولی برای اثبات آن وجود ندارد. منتقدان علمی به موارد زیر اشاره میکنند:
- فقدان شواهد تجربی: با وجود تحقیقاتی مانند پژوهشهای «ایان استیونسون» که به بررسی خاطرات زندگی گذشته در کودکان پرداخته است، هیچ مدرک قطعی و قابل تکراری برای اثبات تناسخ ارائه نشده است. بسیاری از این خاطرات را میتوان با توضیحات روانشناختی مانند «کریپتومنزیا» (حافظه پنهان) یا تأثیرات فرهنگی و اجتماعی تبیین کرد.
- مشکل هویت شخصی: یکی از چالشهای اصلی فلسفی و علمی در برابر تناسخ، مسئله «هویت شخصی» است. اینکه چه چیزی باعث میشود فردی در یک زندگی، همان فرد در زندگی دیگر باشد، سوالی است که پاسخ روشنی برای آن وجود ندارد.
- مغایرت با قوانین زیستشناسی: تناسخ با درک کنونی ما از زیستشناسی و وراثت در تضاد است. ویژگیهای جسمی و روانی افراد تا حد زیادی توسط ژنتیک و محیط تعیین میشود و ایدهی انتقال یک «روح» مجزا با تمام خاطرات و ویژگیهایش به یک بدن جدید، با مبانی علمی همخوانی ندارد.
نقدهای الهیاتی
ادیان ابراهیمی، یعنی یهودیت، مسیحیت و اسلام، به طور کلی تناسخ را رد میکنند و آن را با اصول اعتقادی خود در تضاد میدانند.
- در اسلام: قرآن کریم به صراحت بازگشت انسان به دنیا پس از مرگ را رد میکند. در آیاتی از سوره مومنون آمده است که پس از مرگ، انسانها وارد عالمی به نام «برزخ» میشوند و تا روز قیامت در آنجا باقی میمانند. حَتَّى إِذَا جَاءَ أَحَدَهُمُ الْمَوْتُ قَالَ رَبِّ ارْجِعُونِ ﴿۹۹﴾ لَعَلِّی أَعْمَلُ صَالِحًا فِیمَا تَرَکْتُ کَلَّا إِنَّهَا کَلِمَهٌ هُوَ قَائِلُهَا وَمِنْ وَرَائِهِمْ بَرْزَخٌ إِلَى یَوْمِ یُبْعَثُونَ ﴿۱۰۰﴾
عالمان مسلمان، اعتقاد به تناسخ را کفر و انکار معاد و روز قیامت میدانند. آنها استدلال میکنند که اگر قرار بود انسانها برای جبران اعمال خود دوباره به دنیا بازگردند، دیگر نیازی به بهشت و جهنم و حسابرسی در روز قیامت نبود.
- در مسیحیت و یهودیت: اگرچه در تاریخ این ادیان، فرقههای کوچکی به تناسخ باور داشتهاند، اما جریان اصلی الهیات مسیحی و یهودی، مفهوم رستاخیز و زندگی پس از مرگ در بهشت یا جهنم را به جای تناسخ پذیرفتهاند.
- تناسخ ملکوتی: برخی از عرفا و فلاسفه اسلامی، مفهومی به نام «تناسخ ملکوتی» را مطرح کردهاند که با تناسخ مصطلح متفاوت است. تناسخ ملکوتی به معنای انتقال نفس از بدن دنیوی به بدنی اخروی است که متناسب با ملکات و صفات اکتسابی فرد در این دنیاست. این مفهوم در واقع تجسم اعمال انسان در عالم آخرت است و به معنای بازگشت دوباره به زندگی دنیوی نیست.
در نهایت، تناسخ با وجود جذابیتهای فلسفی و معنوی که برای برخی دارد، از نظر علمی و الهیات ادیان ابراهیمی با نقدهای جدی و بنیادین روبرو است و به عنوان یک باور پذیرفته شده در این حوزهها جایگاهی ندارد.
علی سنجابی شیرازی