نقد و بررسی دوره های علیرضا حدادی

نقد و بررسی دوره های علیرضا حدادی

سوال:
سلام علیکم حاج آقا علیرضا حدادی و دوره های ایشون رو چطور ارزیابی می کنید؟
▬▬▬▬▬▬▬▬▬▬▬▬▬
پاسخ:
در ارزیابی رویکرد و دوره‌های حجت الاسلام علیرضا حدادی، با وجود نیت ایشان برای هدایت مخاطب به سمت توحید، می‌توان به چند نکته و اشکال عمده اشاره کرد. این اشکالات بیشتر به دلیل ترکیب مفاهیم اسلامی با عناصر برگرفته از جنبش‌های معنویت نوین (New Age Spirituality) و قانون خرافه جذب پدید آمده‌اند.

۱. التقاط معنویت‌گرایی نوین با آموزه‌های اسلامی

به نظر می‌رسد رویکرد کلی حاج آقا حدادی، به جای تأکید بر عبودیت و بندگی واقعی در برابر خداوند، به سمت معنویت‌گرایی نوین سوق پیدا کرده است. در دوره‌هایی مانند “در مدار عرش”، تمرکز اصلی از رسیدن به مقام عبد بودن به درگیر کردن شخص با آمال، خواسته‌ها و آرزوهای دنیایی منتقل می‌شود. این رویکرد به جای تعمیق معرفت و ایمان به هدف اصلی خلقت، یعنی تقرب الهی، بیشتر بر دستیابی به اهداف مادی و خواسته‌های فردی تأکید دارد.

۲. القای قانون جذب و نادیده گرفتن مسئولیت‌پذیری

یکی از اشکالات جدی، القاء بسیار نرم “قانون جذب” به مخاطبین است. برای مثال، وقتی ایشان می‌فرمایند: “اگر ما خودمون سرشار از انرژی منفی باشیم، حرف منفی ناشکری داشته باشیم؛ محیط خانه هم تأثیر می‌گیره؛ کافی هست که فقط خودمون رو عوض کنیم”، این برداشت را ایجاد می‌کند که مشکلات واقعی در روابط خانوادگی یا محیط، نه ناشی از رفتارها و شخصیت اشتباه افراد، بلکه صرفاً به دلیل “انرژی منفی” است. این دیدگاه می‌تواند مسئولیت‌پذیری فردی در قبال کنش‌ها و واکنش‌های اجتماعی را کمرنگ کند و راه‌حلی ساده‌انگارانه برای مسائل پیچیده ارائه دهد.

پیشنهاد خواندنی  بار پرستی (سلطه مقدس)

همچنین، استفاده از قالب “راندا برن” (نویسنده کتاب معجزه شکرگزاری) و ترویج “دفتر شکرگزاری” دربردارنده یک باور انحرافی به مخاطبین است. به این معنا که باید نعمات را ثبت کرد و در صورت عدم تحقق خواسته‌های بیشتر، خداوند را سرزنش نمود، با روح شکرگزاری حقیقی و توکل مغایرت دارد. شکرگزاری اسلامی باید حالتی از رضایت و امتنان قلبی باشد، نه ابزاری برای معامله یا تحت فشار قرار دادن خداوند برای دستیابی به خواسته‌های مادی.

۳. التقاط مفاهیم غیردینی و حتی خرافی

اشکال دیگر، تلفیق مفاهیم غیردینی و بعضاً خرافی با آموزه‌های معنوی است. به عنوان مثال، گفته ایشان که: “بچه نوزاد به شدت ارتعاش بالایی داره، اگر بتونید استفاده کنید در جذب ثروت خیلی تأثیر داره”، یک التقاط آشکار میان معصومیت طفل معصوم با بحث انحرافی ارتعاش و جذب ثروت است. این گونه ربط دادن مفاهیم به ظاهر مثبت به اهداف صرفاً مادی، نه تنها بی‌اساس است، بلکه می‌تواند باعث سوءاستفاده از باورهای معنوی شود و هدف اصلی معنویت حقیقی را منحرف کند.

علاوه بر این، پذیرش تلویحی بحث چاکراها و توصیه به عدم نیاز به کار تخصصی بر روی آن‌ها در صورت عمل به دستورات دوره “مدار عرشی”، نشان‌دهنده پذیرش ضمنی مفاهیمی است که هیچ پایه و اساس محکمی در تعالیم اسلامی ندارند و می‌تواند به مشروعیت بخشیدن ناخواسته به این باورها در ذهن مخاطب منجر شود.

۴. تقلیل جایگاه خداوند متعال

یکی از اشکالات مبنایی در گفتار ایشان، تقلیل و کوچک‌انگاری خداوند قاهر متعال به “انرژی بزرگ و بی‌انتها در عالم” است. این دیدگاه، ماهیت یگانه، متعالی و شخصی خداوند را نادیده می‌گیرد و او را به یک “نیروی کیهانی” تقلیل می‌دهد که بیشتر با دیدگاه‌های پانته‌ایستی(همه چیز خداست) یا دِئیستی(خدایی که دنیا را خلق کرده و ما را در آن رها کرده) سازگار است تا توحید ناب اسلامی! این تقلیل می‌تواند به تضعیف مفهوم توکل، بندگی، دعا و رابطه شخصی و عمیق با خداوند منجر شود.

پیشنهاد خواندنی  نقش قانون جذب در هولوکاست!

نتیجه‌:

در نهایت، با وجود تلاش حجت‌الاسلام علیرضا حدادی برای گره زدن زندگی مخاطبان با توحید و داشتن مخاطبان خوب، متأسفانه در پاره‌ای از موارد دچار خطای در تطبیق شده و معنویت انحرافی را به جای معنویت ناب اسلامی به مخاطبین خود عرضه نموده‌اند. این ترکیب نامتوازن از آموزه‌های اسلامی با مفاهیم معنویت نوین، می‌تواند منجر به برداشت‌های نادرست از دین و انحراف از مسیر صحیح معنویت شود.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *