گاهی از حقت بگذر ( سعید عزیزی )
روی سخنم این بخش کلیپ است ۰۱:۲۷
آقای عزیزی جذاب صحبت میکند، بیان شیوا و گیرایی دارد و با مخاطبانش به خوبی ارتباط برقرار میسازد. رسانه و تریبون در اختیار دارد و بیشک سخنانش، نکات اخلاقی و انسانی قابل قبولی نیز یافت میشود. خدا را شکر که چنین ظرفیتهایی در خدمت انتقال پیامهای مفید و سالم قرار گرفته است. اما این پایان ماجرا نیست؛ اینجا دقیقاً جایی است که یک «اما»یِ بزرگ خودنمایی میکند.
یکی از بزرگترین آسیبها برای افرادی که در حوزههای حساسی مانند «معنویت» و «دیانت» فاقد تحصیلات و تخصص لازم هستند، این است که با رسانهای شدن و تبدیل به یک «چهره»، ناخواسته به بازتولید و ترویج یک «معنویت التقاطی» دامن میزنند.
در آغاز، ممکن است از مفاهیم ساده روانشناسی و اخلاق عمومی سخن بگویند، اما به تدریج و برای پاسخ به نیاز عمیق مخاطب برای معناجویی، به عرصههایی پا میگذارند که از بنیاد با اعتقادات دینی صحیح در تضاد است.
نمونه بارز این مسئله، استفاده غیرنقادانه از مفهوم «کارما» است. کارما (Karma) مفهومی است فراگیر در عرفانهای نوظهور و ادیان هندی، به ویژه هندوئیسم و بودیسم، که به طور جداییناپذیری با آموزه «تناسخ» گره خورده است. در این نظام فکری، کارما قانونی است که تعیین میکند چگونه اعمال یک فرد در این زندگی، شرایط تولدهای بعدی او را در چرخه سامسارا مشخص میکند.
ورود این مفهوم به گفتمان یک سخنران تاثیرگذار — که خود تاکید دارد متخصص روانشناسی نیست — و در عین حال، متخصص علوم دینی نیز محسوب نمیشود، یک اقدام شبهه ساز و التقاطگرایانهای است. این کار، بیآنکه مخاطب آگاهی داشته باشد، ذهن او را با مفاهیمی آشنا میسازد که در تقابل کامل با جهانبینی اسلامی — که بر محوریت توحید، نبوت، معاد و عدل الهی استوار است — قرار دارد.
ایشان را دعوت به مسئولیتپذیری بیشتر میکنم .
نکته اینجاست که جذابیت کلام و گستردگی مخاطب، هرگز نمیتواند جایگزین «تخصص» و «مسئولیتپذیری» شود. انتقاد از این منظر، برای تخریب نیست، بلکه برای ارتقای سلامت سطح محتواست.
از ایشان تقاضا میشود تا با کسب دانش تخصصیتر در حوزههای دینی و روانشناسی، و همچنین با گوش سپردن دلسوزانه به نقدها، بتوانند خدمتی پایدارتر، عمیقتر و خالی از آفتهای انحرافی ارائه دهند.
پی نوشت :
۱.نقد، سنگری برای حفاظت از مخاطب است .
هر انسانی، در هر جایگاهی، امکان خطا دارد. هدف از این نقدها، شخصی نیست، بلکه هشداری است اجتماعی. وقتی یک چهره تاثیرگذار، حتی به صورت غیرعمد، مفاهیمی بیگانه را ترویج کند، ممکن است جمع کثیری از مخاطبانش در دام جریانات کاذب معنوی گرفتار شوند. نقد، سپری در برابر این آسیب است.
۲. ابهام زدایی لازم است:
با قرائن به نظر میرسد منظور ایشان از کارما، لزوماً همان مفهوم کامل و فلسفی آن در متون شرقی نباشد و شاید مقصودی نزدیک به قانون علت و معلول و بحث تاثیر و تاثر را در ذهن داشته باشند. با این حال، حتی استفاده لفظی از این واژههای معنوی نوظهور، بدون ارائه تعریف دقیق و تعیین مرزهای آن با باورهای اسلامی، خود عاملی برای برداشتهای انحرافی مخاطب است.
در گفتمان عمومی، لفظ به اندازه مفهوم قدرتمند است. امروز مخاطب عمومی از زبان ایشان کارما را میشنود و بعدا تفسیر و تحلیلش را در فضای مجازی از زبان دیگری تکمیل میکند .
مهدی نعمتی
پژوهشگر معنویتهای نوپدید

