در حالی که گزارشهای رسمی عامل اصلی آتشسوزیهای هیرکانی را بیاحتیاطی گردشگران میدانند، امرداد با نادیده گرفتن این واقعیت و انتشار مقایسههای بیسند، روایتی سیاسیمحور و یکطرفه از بحران ارائه کرده است.
خبرگزاری امرداد در گزارشهای اخیر خود درباره آتشسوزی جنگلهای هیرکانی، مجموعهای از عوامل همچون کاهش بارش، افزایش دما، چرای دام، راهسازی و ضعف مدیریت را بهعنوان دلایل اصلی نابودی این میراث طبیعی برشمرده است.
هرچند بخشی از این عوامل واقعیت دارند، اما چینش جهتدار و یکسویه این ادعاها، روایتی نامتوازن ایجاد کرده که بیش از آنکه در خدمت تحلیل زیستمحیطی باشد، به سیاهنمایی سیاسی نزدیک میشود.
۱. حذف عامدانه مهمترین متهم: گردشگران بیاحتیاط
گزارشهای رسمی سازمانهای امدادی و اطفای حریق بهروشنی نشان میدهد که بخش عمده آتشسوزیهای اخیر منشأ انسانی دارد، نه ساختاری؛ از روشن کردن آتش در ارتفاعات گرفته تا رها کردن زبالههای قابل اشتعال.
با این حال، در روایت امرداد، کوچکترین اشارهای به مسئولیت گردشگران نشده و تمام بارِ تقصیر متوجه نهادهای دولتی معرفی شده است. این حذف سیستماتیک، نه از سر بیاطلاعی، بلکه انتخابی برای ساختن یک تصویر تکبُعدی است؛ تصویری که بر نقش شهروندان پرده میکشد تا تمرکز صرفاً به سمت تخریب نهادهای رسمی منحرف شود.
۲. مقایسههای بدون سند با الگوهای خارجی
امرداد در گزارش خود از «جنگلداری در ژاپن، آلمان و ترکیه» بهعنوان الگوهای موفق نام برده؛ اما بدون ارائه حتی یک منبع معتبر، نه آمار، نه سند، نه گزارش دانشگاهی.
این نوع مقایسهها وقتی بدون داده و زمینهسازی اقلیمی، اقتصادی و فرهنگی مطرح شوند، فاقد ارزش کارشناسی هستند و بیشتر نقش چاشنی تبلیغاتی پیدا میکنند.
واقعیت این است که سیاستهای جنگلداری در ایران قابل نقدند، اما نقدِ جدی با استناد و تحلیل انجام میشود، نه با شعار و ارجاعهای بیپایه.
۳. جهتگیری سیاسی آشکار زیر پوشش دغدغه زیستمحیطی
لحن گزارشهای امرداد – عباراتی مانند «سیاهترین دوران»، «نبود مدیریت»، «فروپاشی زیستمحیطی» – بیش از آنکه واکاوی علمی باشد، بار سیاسی آشکار دارد.
در یک گزارش زیستمحیطی حرفهای انتظار میرود:
• آسیبشناسی دقیق
• ارائه راهکار
• تفکیک مسئولیت میان مردم، دستگاهها و عوامل طبیعی
اما در این روایت، تمام گزارهها با هدف القای یک تصویر واحد پیش میروند: دولت مقصر مطلق است و جامعه هیچ نقشی ندارد. این همان نقطهای است که گزارش از نقش رسانهای فاصله میگیرد و به ابزار فشار سیاسی تبدیل میشود.
جمعبندی
انتقاد از مدیریت جنگلهای هیرکانی ضروری است، اما انتقاد باید مستند، متوازن و بدون انگیزههای پنهان سیاسی باشد.
امرداد با حذف نقش گردشگران، ارائه مقایسههای بیسند و استفاده از زبانی احساسی و تخریبی، نه تنها کمکی به حل بحران نمیکند بلکه با ایجاد یأس و بیاعتمادی عمومی، مانع مشارکت مردمی در حفاظت از جنگلها میشود.
رسانهای که مدعی دغدغه محیطزیست است، باید اطلاعرسانی دقیق، بیطرف و مسئولانه را در اولویت بگذارد؛ نه روایتسازی سیاستزده و یکطرفه.

