موبد محترم، پدرام سروشپور، در اظهارات اخیر خود تأکید کردهاند که چیزی به اسم حجاب در دین زرتشتی وجود ندارد. ایشان استدلال میکنند که اگر حجاب وجود میداشت، باید حداقل یک بند از اوستا، کارنامهها، یا کتب سنتی زرتشتی به پوششی متفاوت برای زنان نسبت به مردان اشاره میکرد، حال آنکه به زعم ایشان، چنین چیزی در فرهنگ زرتشتی موجود نیست.
با این حال، بررسی دقیق متون کهن زرتشتی و نقد تاریخی وارد شده بر این اظهارات، نشان میدهد که ادعای مطلق مبنی بر «فقدان هرگونه محدودیت پوششی» در آیین زرتشت، با چالشهای جدی متنی و منطقی روبرو است.
۱. شواهد متنی علیه ادعای فقدان مطلق پوشش
موبد سروشپور فقدان حجاب را به عدم اشاره در اوستا پیوند میزنند. در مقابل، نقد وارد شده بیان میدارد که ادعای عدم اشاره به پوشش در متون زرتشتی سخنی نادرست است.
منابع معتبر زرتشتی نه تنها به بحث پوشش اشاره کردهاند، بلکه واژهی چادر نیز در این منابع دیده میشود (واژهی چادر در منبع کتاب دوازده متن باستانی / بیژن غیبی / ص ۵۱ آمده است). علاوه بر این، متون زرتشتی بر پوشش زن تأکید کرده و محدودیتهای اخلاقی و پوششی سختگیرانهای را اعمال میکنند:
• اهمیت پوشش مناسب در دینکرد: در منبع مهم زرتشتی، کتاب دینکرد ششم، ترجمه مهشید میرفخرایی، ص ۱۷۱، بر اهمیت پوشش تأکید شده است. در این متن، پوشش مناسب یکی از پنج ویژگی زن خوب و لایق (در کنار شویآرای، سورآرای، نگهبانی از خانه و تمیز بودن) ذکر شده است. در مقابل، پوشش نامناسب در زمره ویژگیهای زن بد و نالایق قرار گرفته است (در کنار بتپرستی، حرف بد زدن، روسپیگری و تمیز نبودن).
• عواقب آرایش در برابر نامحرم: محدودیتها تا آنجا پیش میرود که در متن بسیار کهن ارداویرافنامه، فصل ۷۳، بهصراحت آمده است: آرایش در برابر نامحرم شما را جهنمی میکند، و زنی که برای زیبایی خود موی سر خود را آرایش کرده و چشم مردم را به جذب خود وا میدارد، در جهنم است.
این شواهد متنی نشان میدهند که اگرچه مفهوم «حجاب» (با تعریف فقهی ادیان دیگر) ممکن است وجود نداشته باشد، اما تأکید جدی بر پوشش مناسب و ممنوعیت آرایش در حضور دیگران، بیقیدی مطلق در این حوزه را که موبد مدعی آن است، نفی میکند.
۲. نقد تاریخی روایت مخناشوار و ادعای مقاومت
موبد سروشپور، «مخناشوار» را پوششی میدانند که زنان زرتشتی برای حفظ خود در جامعه پس از ورود اعراب و به عنوان سندی از مقاومت و حفظ شادی (با انتخاب رنگهای شاد به جای سیاهپوشی) برگزیدند، و این پوشش را غیر اجباری میدانند.
نقد تاریخی وارد شده بر این دیدگاه، ابعاد دیگری از واقعیت را آشکار میسازد:
• طعنه به اسلام و خلاف واقع بودن: در نقد مطرح شده است که سخنان موبد بوی طعنه به اسلام میدهد، گویی اینکه مسلمانان ایرانی، زرتشتیان ایرانی را به حجاب اجبار کردهاند. این سخنی است که خلاف واقع تلقی میشود.
• احکام سخت داخلی زرتشتی، عامل تغییر: برخلاف روایت موبد که صرفاً بر اجبار بیرونی متمرکز است، دکتر جمشید گرشاسب چوکسی (که خود زرتشتی است) بیان میکند که زنان زرتشتی بخاطر احکام به شدت سخت زرتشتی، پیشقدم در ازدواج با مسلمانان بودند. این شواهد نشان میدهد که رهایی از احکام سخت داخلی، میتوانسته انگیزهای قویتر برای تغییرات اجتماعی و پوششی باشد تا صرفاً اجبار بیرونی.
• رنگ شاد، نماد منحصر به فرد نیست: ادعای موبد مبنی بر اینکه رنگهای شاد در مخناشوار، نماد مقاومت منحصر به فرد در برابر سیاهپوشی بوده، نیز مورد نقد قرار گرفته است. زنان مسلمان ایرانی که در روستاها زندگی میکنند (مانند زنان مازنی و بختیاری) نیز پوشش کامل و رنگهای شاد دارند و همراه مردان سختترین کارهای زندگی را هم انجام میدهند، بدون آنکه این لباسها ربطی به زرتشتیان داشته باشد.
۳. استدلال متناقض و احکام خردستیزانه در متون کهن
یکی از قویترین نقدهای وارد شده بر موبد سروشپور، استفاده از منطق خود ایشان علیه متون اصلی آیین زرتشت است. اگر عدم اشاره به حجاب در اوستا دلیل فقدان آن باشد، پس احکامی که به صراحت در اوستا آمدهاند، باید پذیرفته شوند:
• ارزش دختر از سگ آبی کمتر است: متون زرتشتی حکمی دارند که ارزش زن و دختر را زیر سؤال میبرد. در متن اوستا (کتاب مقدس زرتشتیان)، ترجمه جلیل دوستخواه، جلد دوم، صفحه ۸۲۲ ذکر شده است که اگر شخصی یک سگ آبی بکشد، برای اینکه بخشیده شود، تاوان سنگینی باید بدهد. یکی از این تاوانها، دادن دختر یا خواهر ۱۵ ساله خود به مردان پرهیزکار زرتشتی است (حتی ذکر میشود دختران، گوشواره هم در گوش داشته باشند). همچنین، در ادامه به موارد دیگری مانند پرورش ۱۴ توله سگ نیز اشاره میشود.
ازدواج محارم (خویدوده): بر خلاف ادعای برابری و آزادی زنان، در اوستا و منابع کهن زرتشتی نه تنها هیچ اشارهای به محرم و نامحرم نشده، بلکه بارها در تأیید ازدواج محارم مطلب آمده است.
• احکام علیه زنان: آیا میتوان احکام خردستیزانه علیه زنان که بارها در متون زرتشتی به آن اشاره شده (مانند احکام مربوط به عادت ماهیانه) را منکر شد؟ همچنین متون زرتشتی مینویسند زن اهریمنی است، یا کشتن زنان امری جایز شمرده است.
نتیجهگیری نهایی (جمعبندی)
اظهارات موبد پدرام سروشپور مبنی بر «عدم وجود حجاب در دین زرتشتی»، در برابر شواهد متنی مهمی چون دینکرد ششم (تأکید بر پوشش مناسب) و ارداویرافنامه (ممنوعیت آرایش در برابر نامحرم) با چالش روبرو است.
مهمتر از آن، اتکای ایشان به «فقدان اشاره در اوستا» برای انکار حجاب، منطق ایشان را در مقابل احکام سخت و خردستیزانهای قرار میدهد که به صراحت در متون کهن زرتشتی آمده است، مانند حکمی که ارزش دختر را پایینتر از تاوان کشتن یک سگ آبی قرار میدهد.
لذا، به نظر میرسد این موضعگیری موبد، تلاشی برای ارائه یک تفسیر مدرن و برابریخواهانه از آیین زرتشت و کنار نهادن احکام ناهمخوان با زمانه است، که این برداشت مدرن با حقایق و متون موجود در منابع کهن زرتشتی ناسازگار مینماید .