معرفی فرقه مدعی دروغین یمانی

معرفی فرقه مدعی دروغین یمانی

بسم الله الرحمن الرحیم

معرفی

این فرقه توسط فردی به نام «احمد بن اسماعیل بن صالح بن حسین بن سلمان بن داوود همبوشی بصری سَلَمی»[۱] تأسیس شده است. او در حدود سال ۱۹۷۰ میلادی مصادف با ۱۳۴۹ شمسی در روستای «همبوش» واقع در منطقه «هُوَیر» شهرستان «المُدَینَه» از توابع استان «بصره» و از عشیره «بنی سلیمی» قبیله «صیامره» متولد شده است. این فرقه توسط فردی به نام «احمد بن اسماعیل بن صالح بن حسین بن سلمان بن داوود همبوشی بصری سَلَمی»[۱] تأسیس شده است. او در حدود سال ۱۹۷۰ میلادی مصادف با ۱۳۴۹ شمسی در روستای «همبوش» واقع در منطقه «هُوَیر» شهرستان «المُدَینَه» از توابع استان «بصره» و از عشیره «بنی سلیمی» قبیله «صیامره» متولد شده است. به همین جهت به او «احمد بصری»، «احمد هنبوشی» و «احمد بوسُوَیلَمی» نیز می‌گویند. وی در سال ۱۹۹۲م از دانشکده مهندسی دانشگاه بصره در رشته مهندسی عمران فارغ التحصیل شده [۲] و در سال ۱۹۹۹م وارد حوزه علمیه نجف اشرف و مدرسه مرحوم آیت الله محمد صادق صدر; شد. وی کمتر از دو سال در آنجا ماند. از آنجایی که مدرسه آیت الله صدر تحت برنامه نبوده و هر شخصی با هر نحوی که می‌خواست و می‌توانست در آن تحصیل می‌کرد چهار مدعی مهدویت به صورت همزمان از آن برخواست که عبارتند از احمد اسماعیل، «احمد کاظم الکرعاوی»[۱][۳]، «محمود صرخی»[۲][۴]، «حیدر مشتت»[۵]. احمد اسماعیل در این حوزه با «حیدر مشتت چاسب القحطانی آل منشد»[۳] معروف به «حیدر المنشداوی» یا «حیدر المشتت» آشنا شد و ادعایش را با وی مطرح کرد و او را در جایگاه «یمانیت» و «وزارت امام دوازدهمQ» قرار داد. پس از آن با زیر سئوال بردن نیابت عامّه فقهاء و ادعای فساد مالی در حوزه‌های علمیه و ناکارآمدی دروس حوزوی، از ادامه تحصیل در حوزه علمیه انصراف داده و با هدف نشر عقاید و تجهیز قوای نظامی‌خود،‌ خانه‌ای را به عنوان مکتب «امام احمد الحسن» و «یمانی موعود» در محله «صریفه» در منطقه «سهله» در نظر گرفته و در آنجا سکونت یافتند. وی اولین سفر تبلیغ اش را از «العماره» آغاز کرده و با توجه به مخالفت شدید نیروهای محمود صرخی  با اتباع احمد بصری در کربلا و نجف به بغداد رفته و با کمک «ضیاء عبدالزهره الکرعاوی» موسسه و نشریه «القائم» را جهت تبلیغ «احمد بصری» تشکیل داد.خود احمد نیز در بصره با انتشار نشریه «الصوت الحق الاسبوعیه الّتی تروّج للفکر المهدوی» اقدام به گسترش دعوت انحرافی خود نمود. وی با همراهی «عیسی المزرعاوی» در سال ۱۳۷۹ش وارد ایران شد و در شهر مقدس قم پس از دیدار با شخصی به نام «حسن راضی الکعبی» دعوت را شروع کرد. او پس از دیدار با «آیت الله سید صادق روحانی» و «شیخ علی کورانی» و نامه‌ای را در ۸ بند در راستای تبلیغ جریان «احمدبصری»، خطاب به ۲۴ تن از مراجع تقلید و فضلا تنظیم کردند، که در نهایت نامه‌نگاری‌هایشان با شکست مواجه شد. آنان تبلیغ خود را علنی کردند و از حرم حضرت معصومه <تا مسجد مقدس جمکران را کفن‌پوشان و با جمعیتی بالغ بر۵۰ نفر و با شعار «ظهر المهدیQ» پیاده‌روی کردند که موجب بازداشت عده‌ای از این افراد از جمله «حیدر مُشَتَّت» شد[۴]. وی متحمّل شش ماه زندان در ایران شد که پس از آن به عراق بازگشت. این فرقه توسط فردی به نام «احمد بن اسماعیل بن صالح بن حسین بن سلمان بن داوود همبوشی بصری سَلَمی»[۱] تأسیس شده است. او در حدود سال ۱۹۷۰ میلادی مصادف با ۱۳۴۹ شمسی در روستای «همبوش» واقع در منطقه «هُوَیر» شهرستان «المُدَینَه» از توابع استان «بصره» و از عشیره «بنی سلیمی» قبیله «صیامره» متولد شده است. معرفی

پیشنهاد خواندنی  روانشناسی مثبت ارتباطی به قانون جذب و راز ندارد

همچنین بخوانید :

پنج عامل اصلی گرایش افراد به سمت فرقه‌های انحرافی از دیدگاه حجت الاسلام و المسلمین علیرضا روزبهانی

این همکاری بین «حیدر مشتت» و «احمد بصری» دیری نپایید و پس از دو سال بین آندو اختلاف عدیده ای افتاد. در سال۱۳۸۴هـ.ش هر کدام اقدام به انتشار بیانیه های متعدد علیه یکدیگر کرده و هرکدام دیگری را «دجّال» و خود را «یمانی موعود» و فرستاده «امام مهدی Q» نامیدند[۵]، حتی در حرم حضرت ابالفضل العباسG با یکدیگر مباهله نیز کردند که باعث دستگیری حیدر شد. وی با جدا شدن از احمد بصری گروهی دیگر را تأسیس کرد و سقوط صدام این فرصت را به او و احمد بصری برای تبلیغ و گسترش فرقه شان فراهم کرد. امّا حیدر بعد از چند بار سوء قصد در مرکز تبلیغش، بعد از آزادی از بازداشت در مسیر نجف به بغداد در منطقه «زیونه» با اسلحه به طرز مشکوکی کشته شد. مرگ حیدر مشتت در شارع حیفاء بغداد، فرصت مناسبی برای ترویج و گسترش ادعاهای احمد بصری مهیا شد و با ساماندهی تشکیلات وسیعی در شهرهای نجف، کربلا، ناصریه و بصره و… شبکه تبلیغی خود را در عراق و کشورهای دیگر راه‌اندازی کردند.[۶] معرفی

پس از اینکه این فرد، ادعای خـود را در عـراق آشـکار کـرد و بـا کمـک گروهـی از پیروانش، جزوات و کتابهایی را منتشر سـاخت، بـرای گـرفتن بیعـت از مراجـع تقلیـد و علمای عراق اقدام نمود. علما و بزرگان حوزه، پس از بررسی ادعاهای این فـرد، مخالفـت خود را با این جریان اعلام و کتابهای متعددی در بیان انحرافات و رد ادعـای او منتشـر کردند. [۷] همین امر موجب شد تا احمد بصری به تخریب چهره آنان همـت گمـارد تا جایی که عالم مجاهدی مانند آیت اﷲ سیستانی را که زعامت شیعیان را بـه عهـده دارد، بـه دلیـل شرکت در انتخابات عراق، عالم آمریکایی معرفی می‌کند. دلیل آن هم این است که پس از رد شدن ادعاهای احمد بصری توسط علما، آیت الله سیستانی دستور دادند که موکب‌های این جریان در مسیر پیاده‌روی اربعین جمع آوری شود. لذا «احمد» ادعا کرد مصداق «دجال سجستانی»، «آیت‌الله سیستانی» است.[۸] به همین علت او آموزش نظامی را برای اعضای خود لازم دانـسته عناصر خـود را با همکاری «ضیاء عبدالزهره الکرعاوی» در باغ‌های مناطق «العماره» و «الفاس» و «التیره» عراق با انواع سلاح‌ها آشنا و تجهیز ‌کرد. یکی از مراکز آموزش آن ها در منطقه «صفوان» در مزرعه «صابر زایر شمال آلبورحمه» ونیز منطقه «الهویر قرنه» بود.[۹] او با تأسیس پادگانی در منطقه الزرگه واقع در ۱۳ کیلومتری شمال نجف اشرف، در روز یکشنبه ۹ محرم ۱۴۲۹ق برابر با ۲۸ دی سال ۱۳۸۶ش و ۳ فوریه ۲۰۰۸ م در صدد ترور مسلحانه «حضرت آیت الله سیستانی» و دیگر مراجع عراق برآمدند. این اقدام قبل از آغاز، با اطّلاع و مداخله قوای امنیتی عراق با شکست رو‌به‌رو شد. در این درگیری، تعداد ۳۴۳ نفر کشته و ۱۰۸۹ نفر دستگیر شدند که دویست نفر از کشته‌شدگان از اتباع «احمد بصری» من جمله «الکرعاوی»[۶] بودند.

معرفی

با سرکوب شورش مسلحانه گـرعاوی در منطقه الزرگه نجف، «احمد بصری» تصمیم گرفت در عاشورای سال ۱۴۲۹هـ ق دست به شورش دیگری بزند. اما یک ماه پیش از وقـت مـقرّر با دستگیری چهل نفر از پیروانش در نـجف، توانایی‌اش کـاهش یافت و نـتوانست در نـجف و کـربلا در مراسم روز عاشورا اقدامی انجام دهـد. این گـروه تصمیم داشت روز تاسوعا قیام کند و زائران حرم امام حسین و حرم حضرت عـباسFرا قتل‌عام کرده دو حرم مقدس را بـه اشغال درآورد. سپس با رهـبری میدانی«سید حـسن الحـمامی»[۷] – شـخصی که دارای سابقه همکاری با حزب بعث بود – به‌سوی نجف حرکت کند و مراجع دینی را ترور نماید. سپس با شخصی به نام «ابن بـثینه» به‌عنوان امام مهدی بیعت کنند و دامنه فعالیت‌هایشان را به‌سوی بصره و ناصریه بکشانند. البته در آن زمان و طی حمله به مقر شرکت نفت جنوب عراق و حمله به مقر تیپ واکنش سریع منطقه بصره، توانستند چندین نفر بی‌گناه و نظامی از جمله فرمانده تیپ فوق‌الذکر و فرمانده اطلاعات آن را به قتل برسانند. اما نهایتاً غائله آنها با ورود پلیس به منطقه و دستگیری و کشتن حدود ۶۰ تن از آنها سرکوب شد. «احمد بصری» نیز پس از آن ناپدید گردید[۱۰] و حادثه مذکور در اخبار شبکه تلویزیونی «الفرات» عراق و نیز پایگاه خبری «العربیه دات نت» گزارش شد.[۱۱] معرفی

پیشنهاد خواندنی  بازخوانی اندیشه انحرافی غفار عباسی

پس از این سرکوب، و از آن زمان تاکنون اعضای این فرقه و طرف دارانشان فاز نظامی را کنار گذاشتند و با تأسیس مکتب نجف اشرف و ورود در عرصه تبلیغ و نیز با سایت‌ها و شبکه‌های ماهواره‌ای و انتشار کتاب‌ها و مجله‌ها و نشریه‌های متعدد، اقدام به تبلیغ و عضوگیری در عراق و کشورهای دیگر کرده‌اند که شامل ایران و پاکستان و افغانستان و مراکش(مغرب) و استرالیا و آلمان و آذربایجان و تایلند و مالزی و اندونزی و برخی کشورهای دیگر آفریقایی می‌شود. البته خود احمدالحسن تحت تعقیب است و اطلاعاتی از مکان اختفایش در درست نیست. چند روز بعد از این حادثه، پایگاه خبری «ملف پرس» از خبرگزاری‌های عراق در خبری عنوان کرد که «احمد بصری» بعد از حادثه بصره وناصریه ، به کشور امارات متحده عربی گریخته، و در دبی اقامت گزیده است.[۱۲]

این فرقه با اختلافات درونی عدیده بین اتباع خود اکنون به چندین شاخه تقسیم شده که مهمترین آنها شاخه «مکتب نجف» و «رایات السود» است که بیشترین و گسترده‌ترین فعالیت‌ها را دارند. در عراق علاوه بر این دو، شاخه «جیش الغضب الالهی» نیز در بصره هستند که فعالیت چندانی ندارند. شاخه‌های بعدی این فرقه عبارتند از: «احلاس»، «زلیخا»، «احمد تلگرام». نماد این فرقه ستاره شش پر منتسب به حضرت داوودG است که با اسامی خداوند در اطراف و احمد بصری در مرکز تکمیل کرده است[۸]. در مورد هرکدام از این شاخه در آینده توضیحات بیشتری داده خواهد شد. معرفی

۱- احمد اسماعیل سرکرده فرقه مدعی دروغین یمانی

معرفی فرقه مدعی دروغین یمانی

۲- عکسی که از احمد اسماعیل در روز فارغ التحصیلی وی در دانشکده مهندسی بغداد گرفته شده است

معرفی فرقه مدعی دروغین یمانی

۳- احمد کاظم الکرعاوی

معرفی فرقه مدعی دروغین یمانی

۴- محمود صرخی

معرفی فرقه مدعی دروغین یمانی

۵- حیدر مشتت

معرفی فرقه مدعی دروغین یمانی

۶- عکس جسد کرعاوی

معرفی فرقه مدعی دروغین یمانی

۷- سید حسن حمامی بعد از دستگیری توسط نیروهای امنیتی عراق

معرفی فرقه مدعی دروغین یمانی

۸- نماد فرقه مدعی دروغین یمانی

معرفی فرقه مدعی دروغین یمانی

[۱]. «احمد کاظم کرعاوی» معروف به «ضیاء عبدالزهره الکرعاوی»، متولد حله در سال (۱۳۴۹ هـ.ش) و فارغ التحصیل از دانشکده هنرهای زیبای بغداد است. وی در سال (۱۳۶۹ هـ.ش) وارد حوزه علمیه «شهید سید محمد صادق صدر;» شد و در سال (۱۳۷۲ هـ.ش) مدعی مهدویت شده و خود را «علی بن ایبطالبG» دانسته و سپس اقدام به تاسیس سازمان ترور یستی جند السماء کرد.

[۲]. «محمود حسین صرخی»، در سال (۱۳۴۳ هـ.ش) در کاظمین متولد شده و در سال (۱۳۶۶ هـ.ش) از دانشکده مهندیس راه و ساختمان دانشگاه بغداد فارغالتحصیل شد. وی در سال(۱۳۷۳ هـ.ش) وارد حوزه «شهید سید محمد صادق صدر;» شده و سپس به عضویت «جیش المهدیQ» (تحت فرماندهی مقتدی صدر) در آمد و در سال (۱۳۸۴ هـ.ش) از آنان جدا شده واقدام به تاسیس گروهکی مستقل و مسلح کرد. معرفی

پیشنهاد خواندنی  حجت السلام و المسلمین علیرضا روزبهانی بروجردی مدیر مسئول موسسه مطالعات فرقه شناسی معراج

[۳]. «حیدر» فرزند «مشتت» از «آل منشد»؛ متولد شهر کاظمیه بغداد در سال (۱۳۵۵ هـ.ش) بوده و دوران زندگی خود را در شهر العماره عراق گذرانده است. وی بعدها نام خود را به «ابوعبدالله الحسین القحطانی» تغییر داده و «احمد بصری» را دجال نامید.

[۴]. حیدر مشتت در تار یخ ۲۱/۹/۸۱ هـ.ش دستگیر شد. معرفی

[۵]. احمد اسماعیل که تا آن زمان خود را «شیخ احمد» معرفی می‌کرد بعد از اختلاف با مشتت و ادعای سفارت و نیابت امام عصرQ خود را سیداحمد الحسن نامید. یکی از مستنداتی که اشاره به دروغ بودن سیادت احمد بصری دارد، نامه ای از حیدر مشتت است که در ابتدای ادعاهای احمد بصری در حمایت از او نگاشته است. این دو با یکدیگر تبانی نمودند تا یکی از آنها ادعای نیابت از حضرت مهدیQ را مطرح کند و فرد دیگر از او حمایت کند. حیدر نیز در تاریخ۶جمادی الثانی۱۴۲۴با صدور بیانیه ای، حمایتش از احمد اسماعیل را اعلام کرده و او را فرستاده امام زمان خوانده و مدعی شد که با ارسال شیخ احمد به عنوان فرستاده امام زمان و شیخ حیدر به عنوان شاهد و گواه او،حجت بر مردم تمام شده است!. در پایان نامه نیز نام خود را چنین نگاشت:خادم المهدی الشیخ حیدر!.

[۶]. مکتب جنف االشرف، مکتب بغداد، مکتب قضاء بلد، مکتب البصره، مکتب کربلاء المقدسه، مکتب الناصر یه، مکتب الکــوت، مکتب الحله، مکتب احلــی، مکتب المسیب، مکتب میسان، مکتب السماوه، مکتب کرکوک، مکتب الزبیدیه، مکتب الدیوانیه، مکتب تلعـــفر و مدرسه انصار االمام المهدیQ للعلوم الدینیه، معهد الدراسات العلیا الدینیه و اللغو یه.

[۷]. مانند:دعوه احمد الحسن بین الحق و الباطل، به قلم نویسندهای با عنوان مستعار»طالب الحـق«همچنـین الرد القاصم لدعوه المفتری علی الامام القائم، به قلم شیخ علی آل محسن.

[۸].  این در حالی‌که می‌دانیم ایشان، اهل مشهد است و نه سیستان و انتصاب ایشان به سیستان، به این جهت است که جد ایشان، شیخ‌الاسلام سیستان بوده است، وگرنه نه آیت‌الله سیستانی و نه پدر و یا جد ایشان، اهل سیستان نمی‌باشند. معرفی

[۹]. سال ۱۴۲۸ قمری ، در منطقه الزرگه کوفه بود . در آن عملیات حدود ۲۰۰ نفر از جماعت یمانی کشته شدند . جالب این جاست ، با این که ادّعاهای عقیدتی الگرعاوی با گروه یمانی تضاد دارد ، اوّلی وجود امام زمان(عج) را منکر می شده وخود را قائم آل محمد می‌دانسته، ودومی خود را فرزند ووصیّ امام زمان (عج) می‌داند ! ، از نظر فعالیت نظامی بر علیه دولت شیعی عراق وحوزه های علمیه به صورت مشترک در یک عملیات وارد شدند ، و سرکوب گردیدند ! این امر حاکی از این است ، که هر دو جریان از پشت پرده توسط رهبری واحدی اداره می شدند ، وادّعاهای عقیدتی آن ها غیر واقعی بوده است. معرفی

[۱۰]. اسنادی وجود دارد که می‌گوید او در همان سال به استرالیا گریخت و در آنجا به‌همراه سه نفر دیگر، شرکتی برای واردات و صادرات قطعات خودروهای سنگین راه انداخته است. اخیراً هم یکی از این شرکا با احمدالحسن به مشکل مالی برخورد و از همین رو اسناد احمدالحسن ـ از جمله پاسپورت او ـ را منتشر کرد. قرائن بیانگر این است که احتمالاً احمد بصری، امتیاز نام خود را واگذار کرده است و الان هیچ ارتباطی با این جریان ندارد و هم‌اکنون این شیوخ مکتب نجف ـ و یا سه شاخه‌ی فرعی این مکتب ـ هستند که عهده‌دار این جریان شده‌اند.

[۱۱]. زکاوت صفت،محمد، بررسی و رد ادعاهای احمد اسماعیل “احمد الحسن یمانی”، شکوفه یاس، اول، قم۱۳۹۳ش به نقل از پایگاه خبری «العربیه دات نت».

[۱۲]. مقاله «بررسی جریان جدید مدعی یمانی (احمد الحسن)»، حیدری آل کثیری، محسن، حیدری چراتی، حجت، نشریه علمی تخصصی انتظار موعود، شماره ۳۴، بهار ۱۳۹۰ ش، صص ۱۹۳ و ۱۹۴.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *