انجمن حجتیه، از جمله جریانهای مذهبی تاثیرگذار در ایران معاصر است که با رویکردی نصگرایانه، ضد فلسفی و سیاسیگریز، در نقطهی تقابل با گفتمان اسلام سیاسی امام خمینی (ره) قرار میگیرد. انجمن حجتیه علیرغم تعطیلی رسمی، همچنان به مثابه جریانی مؤثر در برخی لایههای فکری و فرهنگی ایران فعال است و بررسی دقیق آن برای شناخت جریانهای فکری معاصر ضروری است.
انجمن خیریه حجتیه مهدویه، با هدف مبارزه با فرقه بهائیت و صیانت از عقاید شیعه امامیه، در سال ۱۳۳۲ هجری شمسی توسط شیخ محمود حلبی تأسیس شد. اما بهمرور، این انجمن به یکی از نمادهای تقابل با جریان فکری امام خمینی (ره) و انقلاب اسلامی تبدیل شد. انجمن حجتیه با تکیه بر مبانی اعتقادی خاص خود، از جمله نفی مشروعیت حکومت در عصر غیبت و فهم ایستا از انتظار و تقیه، در عمل سیاستگریزی ایدئولوژیک را ترویج کرد و فعالیتهایش با دیدگاه اسلام اجتماعی و حکومتی امام خمینی در تضاد قرار گرفت.
انجمن حجتیه تحت تأثیر افکار میرزا مهدی اصفهانی، مؤسس مکتب تفکیک در مشهد، شکل گرفت. این مکتب با هرگونه تأویل عقلانی یا فلسفی از دین مخالفت داشت و بر جدایی عقل بشری از منابع دینی تأکید میکرد (رجوع شود به: سبحانی، ۱۳۸۵). انجمن حجتیه نیز با اتخاذ همین رویکرد، با فلسفه اسلامی، عرفان نظری و حتی برخی قرائتهای عقلگرایانه از شریعت مخالفت میکرد. سه محور کلیدی در اندیشه انجمن عبارتند از:
نفی حکومت در عصر غیبت: انجمن با استناد به روایاتی مانند «کل رایه ترفع قبل قیام القائم فصاحبها طاغوت» هرگونه قیام سیاسی را مردود میدانست (حر عاملی، وسائل الشیعه، ج۱۵).
تقیه بهمثابه انزوا: در حالی که در اندیشه امام خمینی، تقیه راهبردی برای تداوم مبارزه است، در نگاه انجمن به امتناع از فعالیت سیاسی تعبیر میشد.
انتظار ایستا: برخلاف قرائت پویای امام از مفهوم انتظار بهعنوان محرک قیام و اصلاح اجتماعی، انجمن آن را به وظایف عبادی و فرهنگی محدود میکرد (ر.ک: امام خمینی، صحیفه امام، ج۲۰).
امام خمینی، انجمن حجتیه را بهعنوان یکی از موانع اصلی تحقق اسلام سیاسی در دوران معاصر معرفی میکردند. ایشان در سخنان مختلف، انتظار منفی، تقیه منفعلانه و نفی حکومت اسلامی را نقد کرده و تصریح کردند که «اسلام دین سیاست است» و «دین از سیاست جدا نیست» (صحیفه امام، ج ۱، ص ۲۷۰). در دیدگاه امام، تحقق حکومت اسلامی در عصر غیبت با اتکا به نظریه ولایت فقیه، امری ممکن و لازم بود. امام در نامهها و سخنرانیهای گوناگون، صراحتاً انجمن را به دلیل عدم همراهی با انقلاب اسلامی مورد نقد قرار داده و حتی فعالیت آنان را در مبارزه با بهائیت ناکافی و انفعالی میدانستند (صحیفه امام، ج۱۸، ص ۴۲۱).
در سال ۱۳۶۲، پس از هشدارهای علنی امام خمینی، انجمن اعلام تعطیلی کرد. با این حال، امام در واکنش فرمودند: «تعطیلی غیر از انحلال است» و آن را نوعی پنهانکاری برای بقاء در ساختار جمهوری اسلامی دانستند (صحیفه امام، ج۱۸، ص ۴۲۹). شواهدی مانند خاطرات برخی مسئولان اطلاعاتی، تحلیلهای پژوهشگران (ر.ک: رحیمپور ازغدی، ۱۳۹۰) و حتی برخی گزارشهای غیررسمی، از تداوم فعالیت اعضای انجمن در قالبهای مختلف و با نامهای جدید حکایت دارد. این فعالیتها عمدتاً در حوزههای فرهنگی، آموزشی و سیاستگذاری غیرمستقیم متمرکز شده است.
انجمن حجتیه در نوع نگاه به دین، سیاست و جامعه، با جریانهایی در داخل و خارج ایران مشابهتهایی دارد:
مکتب تفکیک (ایران): شباهت در مخالفت با فلسفه، عرفان و تأکید بر نصگرایی دینی؛ هر دو تحت تأثیر میرزا مهدی اصفهانی هستند.
سنتگرایان محافظهکار حوزوی: در اشتراک با برخی جریانهای سنتی حوزوی، انجمن به نفی مشروعیت حکومت در عصر غیبت، پرهیز از سیاست و دین فردی اعتقاد دارد.
وهابیون اولیه (سلفیه غیرسیاسی): از نظر ظاهرگرایی دینی، طرد عقلانیت و فلسفه، و پرهیز از مشارکت سیاسی پیش از ظهور «امام یا خلیفه برحق»؛ شباهت عمیق وجود دارد.
آمیلیستهای مسیحی: این جریان پروتستان مسیحی نیز حکومت را تا بازگشت مسیح باطل میداند و به انتظار صرف معتقد است؛ مشابه انتظار منفی در انجمن.
اخوانالصفا: بهلحاظ ساختار تشکیلاتی مخفی، نفوذ در قالب نهادهای فرهنگی و پوششی، انجمن حجتیه شبیه فرقههایی چون اخوانالصفا یا حتی اسماعیلیه در تاریخ اسلام عمل میکند.
این شباهتها گرچه در چارچوب اعتقادی یکسانی قرار ندارند، اما در کارکردهای اجتماعی، سیاسی و روشهای بقاء و نفوذ، نقاط مشترک روشنی دارند.
در کنار دقت تحلیلی موجود درباره مبانی فکری انجمن، چند نقطه ضعف در تحلیلهای رایج مشاهده میشود:
عدم استناد کافی به اسناد تاریخی دقیق برای برخی ادعاها مانند ارتباط با ساواک یا میزان واقعی نفوذ در نهادهای رسمی؛
نبود تحلیل از درونیات انجمن و طیفبندی فکری درون آن در دهههای اخیر؛
بیتوجهی به تحولات احتمالی در نسل جدید نیروهای همسو با انجمن.
انجمن حجتیه همچنان یکی از جریانهای فکری تأثیرگذار و چالشبرانگیز در جمهوری اسلامی ایران است.
فهم دقیق آن مستلزم بازخوانی تطبیقی مبانی اعتقادیاش با اندیشه امام خمینی و گفتمان انقلاب اسلامی است. اگرچه این جریان بهظاهر از سیاست کنارهگیری کرده، اما تحلیل شواهد تاریخی و عملکرد پس از انقلاب، از تداوم تأثیرگذاری آن در حوزههای مختلف حکایت دارد.
اشتراک ها: واکنش گسترده انجمن حجتیه به پخش زنده توصیفات خلیفه اول در صدا و سیما | سراب حقیقت
اشتراک ها: پرونده انجمن حجتیه در معاونت جاسوسی وزارت اطلاعات؛ روایت مجید تفرشی از برخوردهای امنیتی و مداخله مقام عالیرتبه | سراب حقیقت
اشتراک ها: استوری نوه سید حسین سجادی در دفاع از شیخ محمود حلبی و تبیین دوران غیبت | سراب حقیقت
اشتراک ها: واکنشهای حمایتی مرتبطین انجمن حجتیه به وقایع اخیر غزه | سراب حقیقت
اشتراک ها: هشدار نماینده کاشمر درباره احتمال نفوذ انجمن حجتیه در تجمعات مرتبط با لایحه عفاف و حجاب | سراب حقیقت
اشتراک ها: کامران غضنفری: جبهه پایداری ارتباطی با انجمن حجتیه ندارد | سراب حقیقت
اشتراک ها: واکنش سنجی فرقه ها و گروه های مختلف داخلی به حمله تجاوزکارانه رژیم صهیونی به ایران (در حال به روز رسانی...) | سراب حقیقت
اشتراک ها: واکنش جریانهای انحرافی به عزاداریهای مردمی برای شهدای ترور رژیم صهیونیستی | سراب حقیقت
اشتراک ها: انعکاس عقاید حجتیه در اظهارات داوری | سراب حقیقت
اشتراک ها: تفاوت مواضع آیت الله سیستانی و تفکر حجتیه در فاجعه غزه | سراب حقیقت