مقدمه: ویترین «روز سلامتی» و پروژه سیاسی پشت پرده
اخیراً، شارونا نظریان، شهردار یهودی ایرانیتبار بِوِرلی هیلز آمریکا، با افتخار تصاویری از رویداد «روز سلامتی» در شهر خود منتشر کرد؛ رویدادی مملو از زومبا(تناسب اندام با رقص)، یوگا، مدیتیشن و حمامهای صوتی. در نگاه اول، این یک حرکت مثبت و مناسب برای ارتقای سلامت شهروندان به نظر میرسد. اما این یادداشت تحلیلی نشان میدهد که این «روز سلامتی»، فراتر از یک رویداد اجتماعی، یک پروژه سیاسی و فرهنگی کاملاً حسابشده است؛ پروژهای که در آن، از ابزارهای «معنویتهای نوظهور» برای «معنویتشویی» یک ایدئولوژی سیاسی سخت و خشن استفاده میشود.
الف. «عرفان کاذب» به مثابه یک برند سیاسی: ساختن چهرهای مترقی و صلحطلب
یوگا، مدیتیشن و حمامهای صوتی، کلیدواژههای اصلی «عرفان کاذب» و معنویت بدون دین هستند. این مفاهیم، نماد «صلح درونی»، «آگاهی» و «ذهن باز» تلقی میشوند. شارونا نظریان با ترویج فعالانه این مفاهیم، در حال ساختن یک برند سیاسی برای خود و جریان همسویش است.
او با این کار، خود را نه به عنوان یک سیاستمدار حامی یک ایدئولوژی نظامیگر، بلکه به عنوان یک رهبر مترقی، مدرن و صلحطلب معرفی میکند که دغدغهاش «سلامتی» و «آرامش» شهروندان است. این ویترین زیبا و فریبنده، یک سرمایه سیاسی ارزشمند است که به او اجازه میدهد در محافل لیبرال و مترقی کالیفرنیا، چهرهای قابل قبول و موجه از خود به نمایش بگذارد.
ب. «معنویتشویی»: تطهیر یک ایدئولوژی خشن با ابزار آرامش و توجیه ظلم
خطرناکترین بخش این پروژه، استفاده ابزاری از این برند «صلحطلب» برای تطهیر یک ایدئولوژی خشن است. شارونا نظریان، همان فردی که برای شهروندانش «یوگا» و آرامش تجویز میکند، یکی از سرسختترین حامیان رژیم صهیونیستی و از چهرههای کلیدی در سناریوی اخیر استرالیا علیه ایران بود.
این یک تناقض بنیادین و یک ریاکاری آشکار است. این ریاکاری زمانی به اوج خود میرسد که به قلب فلسفه یوگا نگاه کنیم. بنیاد بظاهر اخلاقی یوگا، بر اصلی به نام «آهیمسا» (Ahimsa) استوار است: این اصل به ظلم پذیری و سکوت در برابر جنانیات جنگی ماشین کشتار صهیونی ختم می شود. این همان «ظلمپذیری» است که در لباس معنویت پنهان شده است: در برابر جنایات رژیم سفاک صهیونیستی سکوت کن، مبادا که با درگیر شدن در این مسائل، «کارمای بد» برای خود رقم بزنی و آرامشت به هم بخورد!
اینجاست که مفهوم «معنویتشویی» معنای عمیقتری پیدا میکند: استفاده از زبان و نمادهای معنویت، نه تنها برای شستن لکههای خون از دامن یک ایدئولوژی آپارتاید، بلکه برای توجیه نظری انفعال و بیتفاوتی در برابر ظلم. نظریان با برگزاری «روز سلامتی»، تلاش میکند تا چهره واقعی خود به عنوان یک پروپاگانداچی لابی خونخوار صهیونیسم را در پشت نقاب یک استاد معنویت پنهان سازد.
نتیجه
در نهایت، «روز سلامتی» شارونا نظریان، نه یک دغدغه انسانی برای سلامت شهروندان، که یک عملیات روانی پیچیده است. این یک نمایش سیاسی است که در آن، از ابزارهای «عرفان کاذب» برای ساختن یک ویترین فریبنده و تطهیر یک ایدئولوژی خشن استفاده میشود. این پروژه، نمونهای کامل از چگونگی کارکرد پروپاگاندای مدرن است که در آن، زبان «صلح» و «آرامش»، به خدمت ماشین جنگ، اشغال و توجیه ظلمپذیری در برابر آپارتاید درمیآید.