واکنش سریع و هماهنگ تشکیلات بهائی به حمله تروریستی به یک مراسم یهودی در سیدنی، در نگاه نخست اقدامی انسانی به نظر میرسد؛ اما بررسی دقیق محتوای تولیدشده در فضای مجازی و بیانیه رسمی بهائیان استرالیا نشان میدهد این واکنش، فراتر از همدردی، در راستای یک بهرهبرداری سیاسی و رسانهای هدفمند صورت گرفته است.
پس از حمله تروریستی به مراسمی یهودی در شهر سیدنی استرالیا، کاربران و رسانههای وابسته به جریان بهائیت با انتشار گسترده اخبار این حادثه، به محکومیت آن پرداختند. این واکنشها در ظاهر، در چارچوب همدردی با قربانیان و محکومیت خشونت قابل ارزیابی است؛ اما محتوای منتشرشده نشان میدهد اهداف دیگری نیز در پس این موج رسانهای دنبال شده است.
بررسی پیامها و مطالب منتشرشده از سوی فعالان بهائی، حاکی از تلاش برای پیوند دادن این حادثه با ایران، بهرهبرداری از تنشهای سیاسی میان تهران و کانبرا، بزرگنمایی و داستانسرایی درباره ابعاد حادثه، و استفاده هدفمند از هشتگهایی نظیر «یهودستیزی»، «تروریسم» و «حمله سیدنی» است. در این میان، نقش خشم عمومی جهانی نسبت به سیاستها و جنایات رژیم صهیونیستی بهطور کامل نادیده گرفته شده است.
همچنین برخی از این محتواها، از حادثه رخداده بهعنوان فرصتی برای معرفی آیینها و مناسبتهای یهودی به مخاطبان استفاده کرده و با تمرکز یکسویه بر «مظلومیت یهودیان»، تلاش کردهاند روایت غالبی همسو با گفتمان صهیونیستی شکل دهند.
اهمیت این واکنشها زمانی پررنگتر میشود که محفل ملی بهائیان استرالیا تنها یک روز پس از حادثه، در ۲۴ آذر، بیانیهای رسمی با عنوان «جامعه بهائی استرالیا در همبستگی با جامعه یهودی استرالیا» منتشر کرد. در این بیانیه، حادثه «ویرانگر» توصیف شده و اندوه عمیق بهائیان نسبت به آن ابراز شده است.
در این بیانیه، علت حادثه «یهودستیزی» عنوان شده؛ در حالی که بسیاری از تحلیلگران مستقل و حتی برخی کارشناسان صهیونیستی، چنین حملاتی را واکنشی به جنایات گسترده رژیم صهیونیستی در غزه و دیگر مناطق دانستهاند.
نکته قابل تأمل آن است که تشکیلات بهائی در برابر کشتار گسترده مردم فلسطین، از جمله زنان و هزاران کودک بیگناه در غزه، و همچنین جنایات صورتگرفته در لبنان، سوریه و دیگر مناطق، نهتنها موضعگیری رسمی نداشته، بلکه در مواردی به توجیه اقدامات رژیم صهیونیستی نیز پرداخته است.
این رویکرد دوگانه نشان میدهد که از نگاه تشکیلات بهائی، قربانیان مسلمان و غیر یهودیِ خشونتهای سازمانیافته رژیم صهیونیستی، واجد اهمیت لازم برای محکومیت نیستند، اما کشته شدن چند شهروند یهودی – که اصل آن نیز محکوم است – بلافاصله با واکنشی رسمی، گسترده و هماهنگ مواجه میشود.
چنین برخورد گزینشی و نامتوازن، بیش از آنکه ریشه در دغدغههای انسانی داشته باشد، از وجود پیوندی عمیق و راهبردی میان تشکیلات بهائی و رژیم صهیونیستی حکایت دارد؛ پیوندی که این جریان را وادار میکند در بزنگاههای رسانهای، بهسرعت و آشکارا در راستای منافع این رژیم موضعگیری کند.

