آقای طباطبائی: بسم الله الرّحمن الرّحیم. عرض سلام خدمت شما بینندگان عزیز شبکهی جهانی ولایت. برنامهی ناگفتههای ادیان را تقدیمتان میکنیم. در خدمت جناب استاد شمشیری از مدیران نجات از حلقه، انجمن نجات از حلقه که ان شاالله در برنامهی امروز در خدمتشان خواهیم بود و مباحثی را در مورد فرقهی عرفان حلقه تقدیم شما خواهیم کرد. ما در برنامهی گذشته ماهیّت فرقهی عرفان حلقه را مورد بررسی قرار دادیم. در خدمتشان و استفاده کردیم از محضر جناب استاد شمشیری و مباحثی را در این زمینه تقدیم شما کردند. در برنامهی امروز به ادامهی مباحث خواهیم پرداخت. عرض سلام خدمت شما جناب استاد شمشیری و سپاسگذارم از حضورتان.
حجت الاسلام شمشیری: متشکرم. بسم الله الرّحمن الرّحیم. خدمت حضرتعالی و بینندگان عزیز شبکهی جهانی ولایت عرض سلام دارم امیدوارم بتوانیم برنامهی خوبی را داشته باشیم امروز.
آقای طباطبائی: ان شالله. همانطوری که عرض کردم ما در برنامهی گذشته ماهیّت عرفان حلقه را در خدمت شما بودیم و بررسی کردید و مباحثی را ارائه فرمودید.
حجت الاسلام شمشیری: خواهش میکنم.
آقای طباطبائی: در ادامهی مباحث ما در خدمت شما هستیم تا ببینیم این فرقه از چه روشهایی استفاده میکند برای اینکه مخاطبان خودش را جذب بکند.
حجت الاسلام شمشیری: بله بزرگوارید. ما در جلسهی گذشته در مورد ماهیّت این فرقه صحبت کردیم و یک نموداری را ارائه دادیم اگر بینندگان عزیز به خاطرشان باشد که آن نمودار سه تا گام را داشت، در گام اوّل اعضای عرفان حلقه و سران عرفان حلقه دین را حذف میکردند و آموزههای دینی را. در گام دوّم اتّصال و لوازمات اتّصال را جایگزین آن میکردند به جای دین، و در گام سوم میرسیدند به چیزی به نام مذهب اشتراکی که ما بایستی به این بپردازیم که این منجر میشود به تأسیس یک دین جدید که آداب و رسوم خودشان را دارند و برداشتهای خودشان را دارند و تحمیل میکنند. اگر اجازه بفرمائید آن گام اوّل را، یعنی حذف دین و آموزههای دینی را به آن بپردازیم.
آقای طباطبائی: تقاضا میکنم.
حجت الاسلام شمشیری: زنده باشید. قبل از اینکه به این مسئله بپردازم بد نیست به طور خیلی مختصر به جایگاه دین و اهمیّت دین در اسلام اشاره بکنم. متکلمین و بزرگان خُب اینطور تعریف کردهاند دین را: مجموعهی دستورالعملها و قوانینی که عمل به آنها و پذیریش آنها منجر به هدایت فرد در دو سَرا میشود. یعنی دین ناظر به دنیا نیست فقط، ناظر به هر دو سَراست. خُب این دستورالعملها و قوانین چه هستند؟ اعتقادات هستند که در علم کلام مورد واکاوی قرار میگیرند و اساسِ هر دینی هستند. حتّی ما اگر دین را هم بشری بپنداریم آنچنانی که قرآن اشاره میکند به برخی که دین بشری داشتند نه الهی.
آقای طباطبائی: بله.
حجت الاسلام شمشیری: حتّی آنها هم اعتقادات، لُبّ و مغز و جانِ دین بشریشان است. چه برسد به دین الهی که اعتقادات جایگاه ویژهای را دارد. بعد از اعتقادات، آداب و اخلاقیّات و احکام و حقوق، اینها این مُرکّب دین را تشکیل میدهند و تشخیص هر مرکبی مُتفرّع بر شناخت فروع آن است.
آقای طباطبائی: بله.
حجت الاسلام شمشیری: پس این دین میشود، تعریف دین. حالا وقتی خداوند میخواهد با بندهاش ارتباط برقرار بکند و بنده هم همچنین با خداوند [میخواهد ارتباط برقرار بکند] یک سازوکاری خدا طراحی کرده است. یعنی خداوند یک معمار بازنشسته نیست که خلق کرده باشد و کنار کشیده باشد.
آقای طباطبائی: آن طوری که یهود معتقد است «یَدُ اللَّهِ مَغْلُولَهٌ»[۱].
حجت الاسلام شمشیری: دقیقاً. و عرفان حلقه هم اتفاقاً همین را قائل است که شبکهی شعور کیهانی را جایگزین آن خدا کرده است و آن خدا را بازنشسته کرده است اصلاً. یک معمار بازنشستهای شده [است خدا]. خداوند از دو طریق با بندهاش ارتباط برقرار میکند. هدایت تکوینی و هدایت تشریعی. البته این فقط مُختصّ انسانها نیست. موجودات را هم خداوند اینجوری با آنها ارتباط برقرار میکند. در هدایت تکوینی مثلاً زنبور عسل را به او به شکل غریزی نشان میدهد به او که چطور تغذیه بکند، چطور دنبال غذا بگردد. همهی موجودات را [این نحو از هدایت تکوینی را برای آنان] دارد. ولی برای انسان، هدایت تکوینی او به این نحو است که یک چیزی را در نَهاد و سرشت او قرار داده که میل به خدایابی و خداجویی دارد. در نَهاد او این فطرت، تعبیر میشود از آن به فطرت، وجود دارد. و هدایت تشریعی که هدایتی است که از راه ارسال رُسُل و انزال کُتُب انجام میگیرد. یعنی خداوند به واسطهی پیامبران و کتب آسمانی که میفرستد با بندهاش ارتباط دارد و راههای هدایت را به او نشان میدهد. اما در عرفان حلقه نسبت به هدایتِ تشریعی بی تفاوت هستند. البته اعضای محترم عرفان حلقه این را مَد نظر داشته باشند که جایی ممکن است که آقای طاهری بگویند که نَه شریعت و دین را هم به کار برده، ما به آنها میرسیم در مذهب اشتراکی.
آقای طباطبائی: بله.
حجت الاسلام شمشیری: ولی خُب اگر دوستان لطف بفرمایند و این تصویر را به نمایش بکشند در عرفان حلقه دین و آموزههای دینی تأثیری ندارند در این گامها. در دریافت ماورائی، در دریافت آگاهی، در تحوّل و کمال پذیری انسان.
آقای طباطبائی: یعنی بدون دین هم میشود به کمال رسید.
حجت الاسلام شمشیری: بله. واصلا دین تأثیری ندارد، این واژه را تکرار کردن ایشان، بنیان گذار این فرقهی انحرافی، تحوّل و کمال پذیری انسان در صراط مستقیم قرار گرفتن، در اتّصال و ارتباط با خداوند و بهره مندی از روزی آسمانی، یعنی همان معنویت. که اینها تعبیرِ از آگاهی هم دارند نسبت به آن. و استفاده از همین حلقههای رحمانی که وصل میشوند به شبکه شعور کیهانی و آنجا از چیزی به نام رحمت عام الهی بهره مند میشوند.
آقای طباطبائی: از صراط مستقیم هم بهره مند میشوند. در صراط مستقیم هم قرار میگیرند.
حجت الاسلام شمشیری: بدون دین.
آقای طباطبائی: منتها صراط مستقیمی که خارج از دین است و خیلی جالب است.
حجت الاسلام شمشیری: [صراط مستقیمی] که خودشان تعریف میکنند. دقیقاً. تعریف خودشان است.
آقای طباطبائی: چیزی تحت عنوان صراط مستقیم که خود دین آن را تعریف کرده. اینها اقتباس کردند و آمدند [و] گفتند که نه ما یک چیزی خارج از دین هم به اسم صراط مستقیم هم داریم.
حجت الاسلام شمشیری: دقیقاً. و دریافت از ماوراء، حتّی یک کسی که آتئیست و خداناباور باشد اما از ماوراء دریافت داشته باشد، خُب این که خدا را قبول ندارد. این یک پارادوکس است دیگر.
آقای طباطبایی: بله.
حجت الاسلام شمشیری: خُب حالا اگر اجازه بفرمائید تک تک این موارد را فوری ما بررسی بفرمائیم با اَسناد خود این فرقه.
آقای طباطبائی: خواهش میکنم.
حجت الاسلام شمشیری: در اساسنامهشان آنها اشاره دارند به اینکه عرفان کیهانی نوعی سیر و سلوک عرفانی است که هر کسی، همهی انسانها، صَرف نظر از نژاد و ملّیت و دین و مذهب و عقاید شخصی میتوانند جنبهی نظری آن را بپذیرند و جنبهی عملیاش را مورد استفاده قرار بدهند. باز اسناد...
آقای طباطبائی: ولی «وَ اعْتَصِمُوا بِحَبل اللَّهِ جَمِیعاً وَ لاَ تَفَرَّقُوا» را به کار بردهاند.
حجت الاسلام شمشیری: این آیه را میآیند و استناد میکنند به آن، در صورتی که ابتدای آیه اشاره میکند که مخصوص مؤمنین است.
آقای طباطبائی: بله.
حجت الاسلام شمشیری: یعنی آمدهاند یک تِکّه از آیه را هم بُرِش زدند [و] گذاشتهاند اینجا که به هر حال اَذهان را دور کنند از اینکه فرقهشان مثلاً اسلامی نیست. در صورتی که آیه اشاره میکند به اهل ایمان که اعتصام پیدا کنید و متفرق نشوید.
آقای طباطبائی: یعنی «جَمِیعاً»، «بِحَبل اللَّهِ جَمِیعاً»، را دلالت بر آن آئین اشتراکی گرفتند.
حجت الاسلام شمشیری: دقیقاً. ایشان می گویند که همه میتوانند بیایند و استفاده کنند.
آقای طباطبائی: در واقع یک نگاه پلورالیستی و تَکثُّر گرایانه ی خیلی بزرگ در حد جهانی [دارند].
حجت الاسلام شمشیری: ابتدایش با پلورالیسم شروع میشود.
آقای طباطبائی: ادّعای یک دین در واقع جهانی که همه میتوانند از همهی نژادها و ملّیتها و آئینها، و اینها بیایند و این اختلاف ادیان، اختلاف ملّیتها و نژادها هم هیچ تأثیری در آن ندارد.
حجت الاسلام شمشیری: دقیقأ با پلورالیسم شروع میشود ولی منحصر در پلورالیسم نیست [و] خود این هم زیر پا میگذارد، میرسد به مذهب اشتراکی. در مذهب اشتراکی کسی اگر رد کند، متقلّب است و بدعت گذار است و فریب کار است و عواقب آسمانی هم نصیب او میشود. اگر بخواهد یک چیزی اضافه کند به این سخن بنیان گذار فرقهی حلقه. باز در اَسناد دیگر داریم که نوع تفکّرات و اعتقادات هیچ گونه تاثیری در دریافتهای ماورائی ندارد. یعنی آن فرد دریافتی که از ماوراء و غیب دارد که تعریف آنها هم از ماوراء و غیب وآگاهی اینجا با شیعه اشتراک دارد، اما هیچ گونه تأثیری ندارد. باز در سند دیگری بهتر اشاره کردند که موارد زیر که تفکّرات و اعتقادات از آنها هستند هیچ گونه تاثیری باز در استفاده از شبکهی شعور کیهانی و دریافت آگاهی ندارد.
آقای طباطبائی: آن ریاضت و ورزش و نوع تغذیه و اینها تأثیر آن هم ندارد منظورشان [این است؟]
حجت الاسلام شمشیری: اینها می گویند که ما یک پلهی عقل و یک پلهی عشقی داریم که در این پلهی عقل و عشق ابزار معنا ندارد روی این پلهی عشق. یعنی اگر کسی بخواهد به خودسازی برسد، کسی که بخواهد به سیر و سلوک حتّی کسی بخواهد به باطنِ ذکر برسد این طور نیست که بیاید ذکر بگوید، این طور نیست که هیچ گونه تلاش و کوششی جا داشته باشد اصلاً. بعد وصل میشوند به شبکهی شعور کیهانی یک سری بینشها هم تغییر میکند تبعاتش میشود خودسازی، درمان و عرفان. یعنی یک عرفان بسیار، برای تنبلها است.
آقای طباطبائی: و راحت و آسان.
حجت الاسلام شمشیری: دقیقاً.
آقای طباطبائی: حتّی اگر که مثلاً یک اشتراکاتی درون آن بحث حالا نفی مثلاً اینکه حالا اعتقاد به خداوند مثلاً تاثیری دارد به اعتقاد دین و اینها یک نوع اشتراکاتی حالا با بعضی از ادیان شرقی دارد در این حال از آنها هم پا را فراتر گذاشته آنها می گویند حالا باید با ریاضت و یا مثلاً با ورزشهایی مانند یوگا و غیره خود را بعد در واقع تمرین داد، پرورش داد نفس را باید بالا برد اینها می گویند نه اصلاً به همانها هم نیازی نیست.
حجت الاسلام شمشیری: آنها نیاز نیست بلکه اختلال هم ایجاد میکند.
آقای طباطبائی: بله.
حجت الاسلام شمشیری: در واقع آنها نتنها رسمیت ندارند بلکه اختلال هم.
آقای طباطبائی: ولی در بخش قبلش با آنها مشترکاند به تعابیری و در آن نفی اینکه حالا به قول معروف خدای خارج از
حجت الاسلام شمشیری: بله
آقای طباطبائی: وجود انسان وجود دارد و اینها در نفی اینها تقریباً با ادیان شرقی میشود گفت در ادیان بودیسم و هندوئیسم.
حجت الاسلام شمشیری: معنویتهای نوظهور.
آقای طباطبایی: بله، یک مقدار معنویات از این نظر مشترک است.
حجت الاسلام شمشیری: بله اشتراکاتی وجود دارد حتّی ما میتوانیم بیش ازدهها مورد اشتراکات که فقط با جریان ریکی مثلاً دارند را اشاره کنیم یا همین موجودات غیرارگانیک را از عرفان ساحری کارلوس کاستاندا گرفتند و حتّی در کلاسهای ایشان در دورهی مَستری یک کسی اشاره میکند این مواردی که شما دارید اشاره میکنید تماماً مواردی است که یکی از جریانات نوظهور دارد میگوید. یکی از همین نحلههای عرفانی در کشورهای دیگر و بَعد دیگر حالا بنیان گذار نمیتواند چیزی بگوید بنیان گذار این فرقه.
آقای طباطبائی: آقای طاهری.
حجت الاسلام شمشیری: بله.
آقای طباطبائی: بله.
حجت الاسلام شمشیری: باز اشاره میکنند تفکّرات و اعتقادات هیچگونه تاثیری ندارد در این مرام و مذهب. و باز اشاره میکنند در کتاب انسان و معرفت یکی از ویژگیهای رحمانیت خداوند در روزی رسانی آسمانی، نگفته است روزی رسانی زمینی یعنی همین خوراکی که حتّی به کفار هم خداوند میدهد، میتواند برای همه جاری باشد هیچ کدام از این خصوصیات که یکی از آنها مذهب است، اعتقادات است، اخلاق است بر آن تأثیر گذار نیست. بنابراین بهره بندی از نتایج اتّصال و ارتباط با خداوند برای هر کسی امکان پذیر است و هر کسی در این اتّصال قرار بگیرد از رحمت فراگیر او بی نصیب نخواهد بود. حالا اینها یک قانون بازتابی هم دارند که مرتبط است با بحثی به نام رحمانیت و رحیمیتشان که دقیقاً برعکس رحمانیت و رحیمیت اسلامی است یعنی ما اگر می گوییم در رحمانیت الهی خداوند فقط به مؤمنین و کسانی که در زیر دامنه ایمان آمدند توجّه دارد در اینجا می گویند که نخیر اینطور نیست یک فرد بی دین هم میتواند با ماوراء در ارتباط باشد و این اشکال کمی نیست واقعاً.
آقای طباطبائی: بله.
حجت الاسلام شمشیری: که به هر حال در این فرقه به آن ملتزم هستند و اینجا دیگر به صراحت در کتاب فرادرمانیشان، در کتاب انسان از منظری دیگر در قسمت فرادرمانی، صفحهی صد و بیست و پنجم به صراحت اشاره میکنند که داشتن ایمان و اعتقاد برای حضور در حلقهی وحدت لازم نیست تنها شرط، شاهد بودن است. یعنی تسلیمِ در مقابل آقای طاهری. حالا ممکن است عزیزان عرفان حلقه بگویند که نخیر تسلیمِ در مقابل خداوند است. ما با یک استدلال در جای خودش، جایی که به لوازمات اتّصال میپردازیم اثبات میکنیم تسلیم در مقابل بنیان گذار این فرقه است و آنجاست که فجایعی متاسفانه اتفاق افتاده به خاطر این تسلیم شدنهایشان، بله، باز اسنادی دیگری وجود دارد در جزوهی دورهی سوم آنها، اینجا یک آقایی سؤال میپرسد و باز آقای طاهری همون حرفها را به قول معروف تاکید میکند. منابع بسیارند در این مورد در عرفان حلقه که به هر حال دین و اعتقادات را نقد میکند. اگر اجازه بفرمایید پیامدهای نامطلوب این قضیه را هم بررسی کنیم که حالا یک کسی ممکن است سؤال بپرسد خُب یک کسی میخواهد با ماوراء ارتباط برقرار کند چه نیازی به دین هست آقای طاهری هم حرف بدی نزدند.
آقای طباطبائی: بله.
حجت الاسلام شمشیری: ما در یک نموداری این پیامدهای نامطلوب را بررسی میکنم.
آقای طباطبائی: البته این نکته را هم حالا لازم است در پرانتز عرض کنیم خدمت بینندگان عزیزی که ممکن است بگویند حالا این هم نکتهای که فرمودید که به هر حال بدون دین داری هم کسانی با ریاضتهای خاص مثلاً با عالم ماوراء در ارتباط بودهاند مهم این است که ایشان میگوید که به صورت رحمانی میشود در ارتباط بود، وگرنه بهصورت شیطانی اگر بگوید با عالم ماوراء و یا بدون دینداری میشود بهطور شیطانی و یا به کمک شیاطین و اجنه ارتباط برقرار کرد، خب کسی متعرض او نمیشود قاعدتاً.
حجتالاسلام شمشیری: بله، آن ریاضتها ممکن است یک سری قدرتها را بدهد، ولی در عرفان حلقه آن قدرتها نفی میشوند، یعنی کسی که حتّی کرامت داشته باشد مثل بزرگان شیعه، ائمهی ما و حتّی پیامبران، اگر غیبگویی کنند، عرفان حلقه، غیبگویی را مطلقاً ولو برای پیامبرش باشد، جزء جنود شیطانی میدانند. و آنها مدّعی هستند با این سازوکار میشود از غیب آگاهی گرفت، آگاهی که کمال بخش باشد نه مثل آگاهیای که مثلاً مرتاضها دارند.
آقای طباطبائی: شیطانی باشد.
حجتالاسلام شمشیری: بله، خُب، چه پیامدهایی دارد؟ این نمودار را اگر دوستان لطف بفرمایند و نشان بدهند، چند تا پیامد وجود دارد که روش سیر و سلوکی حلقه، این تالی فاسدهای نامطلوب را ایجاد میکند برای فرد، ممکن است برخی از اینها تکرار نیز باشند در این نمودار که ما برای تأکید بیشتر میخواهیم بررسی کنیم.
اولین آنها این هست که ناکارآمد نشان میدهد دین را، وقتیکه ما بتوانیم بدون هدایت تشریعی، وصل بشویم به شبکهی شعور کیهانی و به تزکیه برسیم، به نماز به سبک آنها، به معنویت به سبک آنها برسیم، پس دین بیهوده است در واقع و این دارد ناکارآمدی دین را نشان میدهد. هرچند که در مذهب اشتراکی خواهیم پرداخت که اصلاً اینها اتّصال به شبکهی شعور کیهانی را زیربنا میدانند، دین را روبنا میدانند که اصلاً مهم نیز نیست، و زیربنا مهم است، حتّی جایی اشاره میکنند که، یک لائیک، یک مسیحی، یک مسلمان، میتوانند بیایند، لائیک را دقیقاً ایشان به کار بردهاند کلمهاش را، در زیربنا بایستی، واجب است، ضروری است به اشتراک برسند، در روبنا هیچ مهم نیست، وقتی میرود بیرون، برود به کلیسا، برود مسجد، برود هرجایی که دوست دارد، ولی در زیربنا که مذهب اشتراکی و شبکهی شعور است، بایستی با ما، همهشان به توافق برسند، در روبنا خیر، میتوانند آزاد باشند، خُب این ناکارآمدی دین است در واقع.
آقای طباطبائی: بله.
حجتالاسلام شمشیری: در گام دوّم ارائهی معنویتِ منهای دین است، یعنی فرد میتواند باز به معرفت و معنویت برسد، البته خُب تعریف اینها از معنویت هم خاصّ خودشان است، یک معنویتِ حداقلی را قائل هستند، همینکه اعضای عرفان حلقه به یک آرامشی برسند، در زندگیشان خوب باشند، این را معنویت میدانند خیلی از آنها. و افرادی هم که متأسفانه جذب این عرفان واره میشوند، خُب تفکراتشان قبل از ورود به این جریان، تفکراتی نیست که کاملاً متأسفانه اسلامی باشد فلذا میبینیم که مَسترهای اینها به درجهی بالا رسیدند اما مُلتزم به حجاب نیستند و نمونههایی از اینها هست، بیش از چند مورد.
مورد بعد که سریع بررسی میکنیم، عَبث نشان دادن فعل خداوند است، خب خدا آمده است، هدایت با بشر را در دو قالب تعریف کرده، هدایت تشریعی و هدایت تکوینی، اگر میشد بدون هدایت تشریعی به معنویت و عرفان و خداوند رسید و این حسّ خداجویی را پاسخ داد، خداوند کار عبثی را انجام داده بود العیاذ بالله که هدایت تشریعی را فرستاده داده بود، همان هدایت تکوینیِ درونی، کفایت میکرد.
آقای طباطبائی: و خداوند بهتر از ما بلد بود، اگر که قرار بود به این شکل برسیم.
حجتالاسلام شمشیری: دقیقاً.
آقای طباطبائی: خداوند بهتر از ما بلد بود، خالق ما است.
حجتالاسلام شمشیری: بله. سازندهی ماست.
آقای طباطبائی: بالاخره این را قبول دارند، آنها الله بودن خدا و خالق بودنش را قبول دارند، از همین آیاتی که استفاده میکنند در بیاناتشان و بیانیه هاشان، نشان میدهد که آنها بههرحال الوهیت خداوند را، خلاقیتش را قبول دارند، لااقل در الوهیت و خالقیت خداوند، قائل به شرک نیستند، حالا اگر در ربوبیت دچار شرک شدند، آن حرف دیگری است، ولی در الوهیت و خالقیت دچار شرک نشدند، و بنابراین وقتی قائل به خالقیت هستیم، خداوندی که خلق کرده ما را، اگر که قرار بود از غیر شریعت برسیم، حتماً او این کار را میکرد، نعوذبالله بخیل نبود خداوند که بخواهد بُخل بورزد و ما را محروم کند از چیزی که بعداً شما بیایید کشف کنید و بعد بگویید خداوند این کار را نکرد و ما برای شما طراحی کردیم.
حجتالاسلام شمشیری: بخواهید این طراحی را به هم بریزید، کاملاً صحیح است حرف شما، حق با شما است. مورد بعد منجر میشود به نفی خاتمیت و اکمل بودن دین، خُب خداوند در روز غدیر، آیه نازل کردند و آنجا اکمال دین را بیان کرد، این دین در این روزگار برای ما کفایت میکند، حالا ما میتوانیم بگوییم که بله کاراکتر دین زرتشت یا دین مسیحیت و یهودیت برای روزگار ما پاسخگوی یک جوان نیست، ولی اسلام اینجوری نیست، آیات قرآن اشاره میکند [که] دین کامل است، دین اکمل است، ولی بنیانگذار این فرقه وقتی زیربنا را شبکهی شعور قرار میدهد و دین را روبنا قرار میدهد، در واقع دارد خیلی مستقیم میگوید که نخیر این [دین] کامل نیست و یکچیزی ماورای این هست.
باز مسئلهی دیگر و اشکال و پیامد نامطلوب دیگری که وجود دارد این است که مُنجر به تأسیس یک دینِ انسانی میشود در واقع نه یک دین الهی. خُب یک فردی که آمده است آن مواردی را که خداوند در نظر گرفته است را کنار میزند و با بیتفاوتی تمام یک تعریف دیگری از نذر دارد، یک تعریف دیگری از ذکر دارد، یک تعریف دیگری از دین و عرفان دارد خُب این یک دین انسانی است دیگر، یک دین بشری است و هیچ گاه یک دین بشری و انسانی نمیتواند انسان را به کمال برساند. مورد آخِر هم که باز تاکید کنندهی موارد بالاتر است این است که طراحی الهی در باب هدایت به هم میخورد، یعنی اویی که ما را میشناسد نسبت به ماها از دیگران آگاهتر است، سازندهی انسان است یک طرحی را ارائه داده که عرفان حلقه دارد این طرح را با روش خودش متاسفانه به هم میزند. این پیامدهای نامطلوبی بود که در اثر ردّ دین و تأثیر نداشتنِ دین عرفان حلقهایها با آن مواجه میشوند.
آقای طباطبائی: بسیار عالی حالا اگر که، میخواهم یک مقدار وارد روشهای اینها بشویم، روشهای عرفان حلقه و اینکه از چه روشهایی استفاده میکنند وقتی این همه ایرادهای واضح دارند.
حجت الاسلام شمشیری: بله.
آقای طباطبائی: ایرادهایی که به هر حال کسی اگر منطق و عقل [را] به کار ببندد و تفکّر و تدبّر داشته باشد به راحتی میتوانند به آن برسد و در عین حال اینها میبینیم افرادی جذبشان میشوند و مخاطبان خاصّ خودشان را دارند از چه روشهایی استفاده میکنند؟
حجت الاسلام شمشیری: بیشترین عامل جذب عرفان واره ی حلقه خُب بحث درمان است که ما در جلسات قبل اشاره کردهایم که دام درمانی را پَهن میکنند بعد افراد که میآیند میخواهند اعتقاداتشان را به هدم و نابودی بکشانند، بیشترش به خاطر همین بحث درمان است. عدّهی بسیار کمی به خاطر بُعد عرفانِ عرفان واره ی حلقه جذب این جریان میشوند چون به هرحال جریانات رقیبی برای عرفان حلقه هست که در بُعد عرفان میتواند این افراد را جذب کنند. بیشتر ناظر بر بحث درمان است جذب عرفان حلقه و دست روی یک چیزی گذاشتهاند که بههرحال همه را در بر میگیرد. همهی ما با سطوحی از بیماریها مواجه میشویم و بیشتر اینها به خاطر، بعد از بُعد درمانی، به خاطر آن روحیاتی هست متاسفانه که دارند جذب این جریان میشوند. مثلاً ملتزم به حجاب نیستند اگر اینها را قبل از ورود به عرفان حلقه و بعد از ورود به عرفان حلقه بررسی کنیم تازه بعد از ورود به عرفان حلقه بدحجابتر و بی حجاب تر هم شدهاند. اگر آن خانم مستر در ایران یک پوششی داشت الان که خارج از کشور رفته پوشش را کنار گذاشته. دو مستر اینها که در رأس هستند امروزه پوششی ندارند در حجاب، خانم هستند. و بنیانگذار این فرقه هم اشاره میکند که عرفان ختم به خانمها میشود. با این مسائل خانمها را وسط میکشند، ۹۵ درصد از کلاسهای اینها را متاسفانه خانمها تشکیل میدهند. و لذا عرفانشان این مدلی است.
آقای طباطبائی: و به یک تعابیری میشود گفت که از آیینهای یونانی گنوسیسم و هِلِنیسم و اینها هم یک چیزهایی در آن در واقع رسوخ کرده همین که ختم به در واقع به جنس مؤنث میشود.
حجت الاسلام شمشیری: بله.
آقای طباطبائی: یا الهههایی که به هرحال اینها سردمداران دین بودهاند و در واقع جنس مؤنث در واقع خیلی
حجت الاسلام شمشیری: بله.
آقای طباطبائی: ویژگی خاصی داشته در هِلِنیسم و گنوسیسم و عرفانها و ادیان یونانی به تعبیری در اینها هم یعنی اقتباسی از چیزهای مختلف است. حالا این نکته اخیرتان را من اینجور تحلیل میکنم که کسانی که در واقع خیلی متشرع نیستند حالا به تعبیر حضرتعالی و شریعت را بههرحال نتوانستهاند بربتابند حالا یا از سر تنبلی یا بههرحال چون بخشی از آن هم اینها باید عادت کنند از کودکی خیلی از چیزهایی تقیّداتی که وجود دارد پذیرفتنش به تنهایی کافی نیست یعنی باید عادت هم وجود داشته باشد. آن وقت یک خلأیی را در خودشان حس میکنند، یعنی احساس میکنند از خدا دور شدهاند، احساس میکنند ناراحتند، احساس میکنند آرامش ندارند، به خاطر اینکه تقیّدات و تشرعات الهی را نپذیرفتهاند. بعد یکدفعه احساس میکنند یک جایی پیدا شده که آنها را به خدا وصل میکند بدون
حجت الاسلام شمشیری: به شکل راحت هم.
آقای طباطبائی: بله، به همان راحتی و بدون پایبندی به تقیّدات، میگویند خب خیلی خوب است این به روحیهی ما میسازد، در واقع ما عادت نکردهایم به این تقیّدات
حجت الاسلام شمشیری: به این راحتی.
آقای طباطبائی: ولی از بی خدا بودن رنج میبریم، اینجا ما را با خدا میکنند و ما را در واقع با معنویت پیوند میزنند، بدون آن تقیّدات و تشرعات
حجت السلام شمشیری: بله حق با شماست.
آقای طباطبائی: این چیزی است که به نظرم بیشتر…
حجت الاسلام شمشیری: دقیقاً همین است یعنی در جریان عرفان کیهانی حلقه یک جریان التقاطی است، از هر گوشهای آمدهاند یک چیزی برچیدهاند. از اسلام، از تصوّف مثلاً، از آیینهای شرقی حتّی فرقههای سرخ پوستی، فرقههای آمریکایی عرفانی، از آنها جمع کردند یک التقاطی را کنار هم قرار دادند از آن طرف سختیها وکُلفَت ها را کنار زدهاند.
آقای طباطبائی: بله.
حجت الاسلام شمشیری: در صورتیکه این محدودیتها و سختیها ارزشی است در اسلام و این طور نیست که ما بگوییم هر محدودیتی بد است، خیلی از محدویت ها ارزشی هستند، مثل حجاب برای یک خانم.
آقای طباطبائی: بسیار خب اجازه بفرمایید که ما
حجت الاسلام شمشیری: خواهش میکنم.
آقای طباطبائی: تلفنهایی هم داریم شنونده باشیم
حجت الاسلام شمشیری: در خدمتتان هستم.
آقای طباطبائی: این تلفنهایی که بینندگان عزیز آماده هستند که مطرح کنند سوالاتشان را بعد در خدمت شما خواهیم بود.
آقای طباطبائی: تلفنهایی هم داریم، شنونده باشیم این تلفنهایی که بینندگان عزیز آماده هستند که مطرح کنند سوالاتشان را بعد در خدمت شما خواهیم بود. عرض سلام خدمت شما بینندهی عزیز، میشنویم صحبت شما را. سرکار خانم رضایی از اصفهان در خدمتتان هستیم.
خانم رضایی: الو، سلام عرض میکنم خدمت شما مجری محترم و کارشناس برنامه.
آقای طباطبائی: علیکم سلام.
خانم رضایی: میخواستم ببینم که سوالم این است که اگر کسی قدرت درمانگری داشته باشد و درمان کند، دلیل میشود که عارف هم باشد؟
آقای طباطبائی: سؤال خوبی است، تشکر میکنم، باز هم سؤال دیگری دارید یا به پاسخ بپردازیم؟
خانم رضایی: ممنون.
آقای طباطبائی: خواهش میکنم، تلفن بعدی را میشنویم، خانم عسگری از کرج، سلام علیکم بفرمایید.
خانم عسگری: سلام خدمت کارشناس محترم برنامهتان و مجری برنامه، میخواستم بدانم که اساسیترین مشکل عرفان حلقه چیست و چه چیزی باعث شده است که شما با آقای طاهری مخالفت کنید؟ آیا ایشان حق ندارند که نظر بدهند؟
آقای طباطبائی: بسیار خب پاسخ خواهیم دادان شااللّه. تلفن بعدی را هم بشنویم، جناب آقای عباسی از تهران، سلام علیکم آقای عباسی بفرمایید.
آقای عباسی: سلام عرض میکنم خدمت شما دوستان گرامی. از کارشناس محترم برنامه سوالی داشتم.
آقای طباطبائی: متشکرم از اینکه ارتباط برقرار کردید، بفرمایید.
آقای عباسی: ببینید شما کبرای بحث و آن محور و اساس و شاخصهی بحثتان را روی مطالبی بنا کردید که انتصابش به آقای محمد علی طاهری محل شک و تردید است.
آقای طباطبائی: یعنی ایشان اینها را رد میکنند؟
آقای عباسی: ببینید ایشان بارها تکرار کردند که فقط و فقط کتاب انسان از منظری دیگر و عرفان حلقه یا همان عرفان کیهانی و کتاب بینش انسان و نهایتاً فیلمهای کلاسها را برای مناظره و گفتگو مورد استناد میدانند.
آقای طباطبائی: آهان یعنی آن کتابهای دیگرشان رو نفی میکنند؟ منظور این است که آن کتابهای دیگرشان را نفی میکنند؟
آقای عباسی: ببینید حالا شما سوالی که من دارم این است که چطور با استدلال به کتاب انسان و معرفت و یا صوتهایی که معلوم نیست مرتبط به کدام جلسه است دارید این عرفان را نقد میکنید؟ حالا من ممنون میشوم اگر برای این سؤال پاسخی دارید بفرمایید.
آقای طباطبائی: سپاسگزارم، دست شما درد نکند.
آقای عباسی: خواهش میکنم.
آقای طباطبائی: خُب تلفن دیگری هم داریم جناب آقای ناصری از تهران، جناب آقای ناصری سلام علیکم.
آقای ناصری: سلام علیکم، صدای من را دارید؟
آقای طباطبائی: بله بفرمایید.
آقای ناصری: سلام عرض میکنم خدمت شما، کارشناس برنامهتان [و] بینندگان. من تقاضا دارم جناب کارشناس حقایق را بگویند آقا. کجا استاد طاهری دیگران را فریبکار و متقلّب خوانده، بنده اصلاً در صحبتهای ایشان چنین ادبیاتی را ندیدم به نظر من بیشتر جنبهی تهمت دارد، شما در برنامهای هم که آسیب دیدهها را آورده بودید باز هم این حرف را تکرار کردید. ایشان همیشه میگویند حتی دشمنان خودتان را دوست داشته باشید از طرفی همینطور هم که خودتان هم میدانید آقای طاهری مطلق نمیدانند چیزی را و این را در کتاب بینششان هم شرح دادند. قصد من این بود که بگویم منصفانهتر به آثار استاد طاهری نگاه کنید.
آقای طباطبائی: بسیار عالی، متشکرم از شما جناب آقای ناصری. خُب خدمت شما هستیم جناب استاد شمشیری.
حجت الاسلام شمشیری: زنده باشید. خواهش میکنم.
آقای طباطبائی: تقریباً پنج تلفن بود دیگر، تلفن اول را پاسخ بفرمایید.
حجت الاسلام شمشیری: در چه موردی بود تلفن اول اگر…
آقای طباطبائی: مورد اول خانم عسکری از کرج بودند که گفتند که در کجا ایشان این مطالب را نقل کردند و شما، ایشان را اجازه بدهید که اظهارنظر داشته باشند، آیا اظهارنظر کردن، صرفاً اظهارنظر کردن اشکال دارد یا خیر؟
حجت الاسلام شمشیری: ببینید اظهارنظر کردن اشکال ندارد. ما در برنامهی قبل هم عرض کردیم که هر کسی میتواند اظهار نظر بکند و اصلاً فضای اندیشه همین است که ما نمیتوانیم جلوی اندیشیدن یک کسی را بگیریم اما عرض کردیم در آن جلسه آقای طاهری باشد، یک عالمِ دینی باشد و هر کسی که باشد میتواند اظهار نظر بکند این هیچ فرقی ندارد، اما وقتی که میخواهیم بررسی کنیم بایستی بر یک شاخصهای آن را به هر حال عرضه بکنیم آن شاخصه چیست؟ قرآن است و عترت. یعنی ما مخالف اندیشیدن کسی نیستیم اما قبول بفرمایید نمیشود بدون شاخصه چیزی را بررسی کرد و پذیرفت.
مشکل اساسی ما با عرفان حلقه یعنی مشکلی که دین با عرفان حلقه دارد همین است که شاخصه گریز است و این شاخصهها را زیر پا میگذارد، ستیز با آموزههای دینی دارد. خُب ما وقتی میآییم بررسی میکنیم. مثلاً در اسلام فرموده است که همه جا شما ذکر بگویید؛ استثنایی هم ندارد. بسیاری از جاها انسان ذکر میگوید. بعد اشاره هم میکند خدا را کثیرا یاد کنید. ولی عرفان حلقه میآید اشاره میکند که.
آقای طباطبائی: وذکروا ذکرا کثیرا.
حجت الاسلام شمشیری: دقیقاً. عرفان حلقه اشاره میکند که ذکر در اتّصال به شبکهی شعور کیهانی اختلال ایجاد میکند. خّب این منطقی نیست. یا موارد دیگری که وجود دارد.
آقای طباطبائی: سبح به حمد ربک، یا، سبح به حمد ربک العظیم، سبح به حمد ربک الاعلی؛ پروردگار اعلای خودت را تسبیح کن، ذکر بگو.
حجت الاسلام شمشیری: همهی موجودات اصلاً تسبیح می گویند.
آقای طباطبائی: در همه موارد، در همهی جاها ذکر بگو. جالب اینجاست حالا بنده یک نکتهای را در بین فرمایشات شما عرض کنم خدمت بینندگان عزیز که اسلام در بسیاری از ساعات و ایّام و روزهای سال و هفته و ماه، ذکرها و دعاهایی را قرار داده که انسان با این ذکر وصل بشود به خدا حالا اسم آن را چه مثلاً معنویت بگذاریم یا وصل به آسمان بگوییم یا خداوند یا هر چیزی حالا ما خیلی روی آن اصرار نداریم که اسم آن را چه بگذاریم با آقای طاهری هم با الفاظ و اسامی که به کار میبرند مشکل نداریم. بحث این است که این ذکرها نفی میشود. خداوند گفته ذکر بگویید یک نفر میآید میگوید نه این ذکر مشکل ایجادمیکند. این جور اظهار نظر کردن است که ایجاد مشکل میکند. نه اینکه کسی آیا حق دارد اظهار نظر کند یا حق ندارد اظهار نظر کند. اظهار نظر کردن که اشکالی ندارد. اظهار نظر کردن وقتی اشکال دارد که در واقع اختلالی ایجاد میکند در آن چه خداوند فرموده و کسی خودش را، شعور خودش را حالا اسم آن شعور را شعور کیهانی بگذارد یا چیز دیگر؛ شعور خودش را بالاتر از شعور خداوند میداند خداوندی که حکیم است و عقل و شعور و حکمت و همه این چیزها را خلق کرده در واقع و خودش در اعلا درجهی این در واقع صفات قرار دارد.
آن وقت کسی حالا میآید همه اینها را نفی میکند و میگوید اینها در اتّصال به آن شعور کیهانی اختلال ایجاد میکند؛ و جالب اینجاست که اگر اسلام آمده برای اینها ثواب هم تعیین کرده که اگر مثلاً فلان ذکر را بگوید چقدر ثواب دارد، بحث ثواب نیست، در واقع ثواب بهانه است. خداوند این بهانه را، این جایزه را قرار داده برای اینکه شما اتّصال به خداوند پیدا کنید.
حالا در آن عبارات دعای امام سجاد (علیه السلام) یا ائمه معصومین (علیهم السلام) داریم که: وَ اَنِر اَبصارَ قُلوبِنا به ضیاء نَظَرِها اِلَیکَ حَتَّی تَخرِقَ اَبصارُ القُلوبِ حُجُبَ النّورِ، آن حجابهای نور را پاره کنم من همهی حجابها را کنار بزنم و اتّصال پیدا کنم به آن در واقع شعور مطلق که خداوند است. آیا شعور کیهانی وجود دارد که از شعور مطلق که خداوند هست برتر باشد، بالاتر باشد!؟ این نکتهای است که واقعاً قابل تأمل است.
حجت الاسلام شمشیری: بله دقیقاً. حق با شماست. پس ما با اندیشهها کار داریم و آن اندیشه را میسنجیم. با اشخاص ما کاری نداریم. هرکسی میتواند نظر بدهد. اما عرفان حلقه راهی نیست با این مسائلی که بیان میکند که بتواند انسان را به خدا برساند و این به نظر نمیآید صحیح باشد، حتّی یک نمونهی بسیار ساده. اینها می گویند که شما آیات قرآن را از دیوارها، تابلوهای قرآنی را و حتّی کتاب مفاتیح را، کتاب قرآن را، آیاتی که تکّه تکّه هستند را دور کنید. بعد استدلالی که ایشان میآورند این است که مثل این است که چشم را از کاسهی سر بیرون بیاورید و این خیلی زشت است. حالا ما میپردازیم در بحث ذکر به شکل مفصل.
آقای طباطبائی: بله.
حجت الاسلام شمشیری: خُب شما همین یک نمونه را بیایید با دین بررسی کنید. حرف عرفانی ثقیلی هم نیست که کسی بگویید حالا با شک و تردید نگاه کنیم. نه خیلی واضح است که یک ارتباطی با خدا میخواهد انجام بگیرد و در آن ارتباط، ذکر اختلال ایجاد میکند؛ این تابلوها موجودات غیر ارگانیک جذب میکنند. اینها منطقی به نظر نمیآیند.
پس ما مشکلی که هست با آقای طاهری این حرفهاست در واقع که با دین سر ستیز دارد.
آقای طباطبائی: نه اینکه ایشان صرفاً ایشان بخواهد بیاید اظهار نظر کند.
حجت الاسلام شمشیری: بله. آن را که همه حق دارند، اصلاً نمیشود جلوی اندیشه را گرفت.
آقای طباطبائی: خُب بسیار عالی بینندگان اجازه بفرمائید که خدمت بینندگان عزیز و حضرتعالی باشیم در دقایقی دیگر همراه ما خواهند بود بینندگان عزیزان شالله برای پاسخ به سؤالات.
بینندگان عزیز شبکهی ولایت، برنامهی ناگفتههای ادیان را مشاهده میکنید. در خدمت جناب استاد شمشیری پاسخگوی سؤالات شما نیز خواهیم بود. جناب استاد شمشیری یک سؤالی که خانم رضایی از اصفهان داشتند اولین تلفن ما بود در واقع فراموش کردیم به آن پاسخ بدهیم این بود که آیا کسی که درمانگری میکند از این طریقِ فرادرمانی آیا لزوماً نشانهای از عارف بودن او است؟ نشانهای بر اینکه عرفان هم دارد هست یا خیر؟
حجت الاسلام شمشیری: ببینید، ما در مورد ماهیت عرفان حلقه عرض کردیم که یک بُعد درمان دارند یک بُعد عرفان. ما بایستی هر دوی اینها را، چون ماهیت این فرقه این است دیگر، اینها در هم تنیدهاند امکان جدایی یکی دونِ دیگری نیست. ما وقتی بررسی میکنیم درمان و عرفان اینها را شاخصهای دارد تا برسیم انشاءالله به پاسخ سؤال.
آقای طباطبائی: بله.
حجت الاسلام شمشیری: برای بُعد عرفانی آنها، بایستی با قرآن و عترت سازگاری داشته باشد عرفانشان و مخالف عقل هم نباشد حداقل آن این است. یعنی یک عرفانی باشد که با قرآن و سنت بسازد، سَرِ ستیز نداشته باشد، با عقل هم منافاتی نداشته باشد.
آقای طباطبائی: و آن وقت هر اظهار نظری در این حیطه میخواهد بکند اشکالی ندارد.
حجت الاسلام شمشیری: بله.
آقای طباطبائی: این که آن دوست عزیزمان گفتند مگر اظهار نظر کردن اشکال دارد نه آن وقت هر اظهار نظری در حیطهای که خلاف حرف خداوند نیست بزند هیچ اشکالی ندارد.
حجت الاسلام شمشیری: بله این شاخصه برای تشخیص هر عرفانی است. در بُعد درمان هم اگر متخصصین این فن تأیید کردند. یعنی کارایی عملی آن اثبات شد و روشهای درمانی آن در دورههای آکادمیک و در دانشگاهها مورد تأیید بود خُب ما مشکلی نداریم با این جَرَیان. اما یک نکته را دقت بفرمایند بینندگان عزیز وَلو اینکه یک عرفانی آمد مثل عرفان حلقه و تأیید هم شد قوهی درمانگری آنها که در عرفان حلقه چنین چیزی اصلاً نیست.
آقای طباطبائی: بر فرض که تأیید بشود.
حجت الاسلام شمشیری: ما فرض میگیریم دیگر. تأیید کردند و آوردند پنجاه نفر را مثلاً پروندهی قبل از اتّصال آنها مشخص بود، بعد از اتّصال هم پرونده داشتند. مشخص شد که بله عرفان کیهانی مثلاً آنها را درمان کرده. با این فرض که عرفان حلقه هنوز نتوانسته چنین چیزی را هم اثبات بکند با این فرض اگر یک عرفانی وجود داشته باشد باز دالِّ بر صحّت عرفان نیست.
آقای طباطبایی: دلیل بر صحّت درمان آن است.
حجت الاسلام شمشیری: دقیقاً نهایتاً اثبات میشود که یک جَرَیانی است، این فرد میتوانند درمان بکند حالا با هر روشی.
آقای طباطبائی: حالا با روش هیپنوتیزم یا روشهای دیگر.
حجت الاسلام شمشیری: بله. دقیقاً. حتّی به کمک جنّیان یا حتّی با روشهای دیگری. مگر یک پزشک آتئیست، یک پزشک شیطان پرست، یک پزشک مسیحی، اگر یک فردی را درمان کرد آن فرد بایستی برود و مسیحی یا آتئیست بشود. خُب ما پزشکهایی را مراجعه میکنیم ممکن است دین هم نداشته باشند اصلاً.
آقای طباطبایی: یا شیطان گرا باشند.
حجت الاسلام شمشیری: ما بایستی آیا دینمان، دین آنها بشود این منطقی نیست. نهایت میتوانند درمان کنند. کرامات، هیچ جا که دالِّ بر عرفان نیست.
آقای طباطبائی: همانطور که درمان کردن و پزشک بودن دالِّ بر عرفان و عارف بودن نیست.
حجت الاسلام شمشیری: دقیقاً. این شاخصهی معرفت شناسی و اپیستمولوژی اگر برای بینندگان عزیز جا بیفتد که اصلاً بدانند با چه عینکی بایستی به عرفان حلقه یا هر مکتب دیگری توجّه بفرمایند دیگر مشکلات حل میشود. اگر کسی را هم خود عُرفا هم گفتهاند کسی روی آب راه میرفت، دلیل بر حق بودن او نیست. کسی کرامتی داشت دلیل بر حق بودن او نیست. هرچند که کسی اگر راه درست را برود بله کرامتها را دارد. ولی در عرفان حلقه اینجوری نیست و شاخصهی اصلی خُب خیلیها تماس میگیرند یا خیلیها با انجمن ما در ارتباط هستند می گویند که ما را درمان کردند و ما خوب شدیم در صورتی که درمانهای اینها هم در اوج آن موقّتی است ولی این شاخصهی خوبی نیست برای اینکه ما دینمان را به اینها بدهیم که به هَدم و نابودی بکشانند.
آقای طباطبائی: آن کسی که من را درمان کرده من میخواهم اعتقادات آن را بپذیرم خُب…
حجت الاسلام شمشیری: بله خب این واقعاً سازگاری ندارد.
آقای طباطبائی: نکته دقیق و منطقی نیست. خب ما سؤال دیگری داشتیم از بیننده گرامی جناب آقای عباسی از تهران که نکتهای را فرمودند نکته قابل قبولی هم هست البته در این در واقع اینکه نکات دیگری که فرمودید و گفته شد در این برنامه را در موردش چیزی اظهار نظر نکردند که به هرحال این مطالبی که در این کتابها هست کتابهایی که ذکر کردید و غلط بودنش محرز شد آیا ایشان پذیرفتند یا نه ولی گفتند چرا شما فقط از این کتابها استفاده میکنید؟ شما کتابهای دیگری هم هست مثل مثلاً انسان و معرفت یا کتابهایی که یا مطالبی که در جلسات حضوری گفتند و جناب آقای طاهری آن مطالبی که در جلسات حضوری گفتند را بیشتر مثلاً برای مناظرات و اینها شاخص دانستند و گفتند بر اساس آنها بیایید مناظره کنیم و چیزهایی از این قبیل دو تا بخش دارد البته این حرف یکی اینکه آن کتابهای دیگری که نوشتند را ایشان مثلاً رد کرده خودش یعنی خود ایشان کتابهای خودش را گویا رد کرده حالا در این زمینه صراحتاً نگفتند من مفهوم مخالف فرمایش ایشان را میگیرم اینکه مثلاً ما میآییم به کتابی از فرض کنید ابن تیمیه مثلاً یا محمد بن عبدالوهاب مثلاً استناد میکنیم که این اعتقاد فاسد است ولی ایشان می گویند این کتاب را بگذارید کنار می گویند یک کتاب دیگری من دارم به آن کتاب استناد کنید این کتاب را بگذارید کنار یعنی اینکه پس بالاخره یک اعتقادات اشتباهی دارد دیگر من خواستم یک در واقع نصف جوابی داده باشم حالا لااقل در مورد آن بخش اوّل فرمایش ایشان. جناب آقای عباسی از تهران ما پاسخ سؤال شما را از جناب آقای شمشیری میشنویم.
حجت الاسلام شمشیری: متاسفانه دو سه هفته است بعد از اینکه کارگروهی در انجمن نجات از حلقه که مرتبط است با آسیب دیدگان این فرقه از سال نود راه اندازی شده این کارگروه آمدند از مدتها قبل یک اسنادی را کار کردند و فعالیت بسیار داشتند برای اولین بار یک سری اسناد را از همهی کُتب و جزوات این فرقه بیرون کشیدند و اینها را علنی کردند. بعد از این اصحاب عرفان حلقه آمدند و استناد کردند، دوستان اگر نشان دهند یک تصویری در کانالهایشان و سایتهایشان منتشر کردند که بنیانگذار این فرقه در قسمتی از دفاعیاتشان ببینید مشخص است دیگر در سایتها و کانالهای اینها وجود دارد گفتند که این صوتهایی که شما پخش میکنید مورد استناد نیست کتابهای مورد استناد من انسان و معرفتی نیست که آقای کارشناس شما دارید اینجا به آن استناد میکنید در صورتی که ما بیشتر از انسان از منظری دیگر و همین عرفان کیهانی مستنداتی را پخش کردیم اما آیا واقعاً ببینیم این جَرَیان که راه انداختن حقیقت دارد یا نه؟ متاسفانه یک تصویر دیگری وجود دارد اگر دوستان ببینند این جوایزی است که آقای طاهری بعد از اینکه از زندان، بار اول خارج شدند، ایشان رفتند ارمنستان و یک جایزهای از یک دانشگاه، دکتری افتخاری گرفتند ایشان دیپلم هم ندارد، دانشگاه سوختهای فسیلی به ایشان دکتری افتخاری در زمینهی عرفان داده است بعد کتابی که دست ایشان هست و عکس انداختند ببینید بینندگان عزیز این انسان و معرفت است. اینجا این آیه به ذهن من میآید که یک عدهای که دروغ می گویند مصداق این آیه هستند «هَلْ أُنَبِّئُکُمْ عَلَى مَنْ تَنَزَّلُ الشَّیَاطِینُ تَنَزَّلُ عَلَى کُلِّ أَفَّاکٍ أَثِیمٍ» خب شما از یک طرف رد میکنید این تصویری هست که در کانالهایشان هست در اینترنت سرچ کنند میآید این انسان و معرفتی است که با آن عکس میاندازید از طرفی چون در انسان و معرفت مبانی عرفان نظری و عملییشان وجود دارد مثلاً کار به جایی میرسد که می گویند نکیر و منکر سمبلیک است کار به جایی میرسد که پرسش کنندهای در قیامت وجود ندارد یک چرخه جهان دو قطبی را ارائه کردهاند که یک بنده خدایی مثل آیسان علی بابایی برای رسیدن به آن چرخه خودش را از طبقه هفتم به پایین پرتاب میکند سال گذشته در برنامه نجات [از حلقه] به آن پرداختیم پس خُب ما چه چیزی را باور کنیم از یک طرف در اثر فشار و تلاش محققین شما رد میکنید کتابهای خودتان را و من اینجا می گویم، عرض میکنم خدمت بینندگان عزیز، حتّی ممکن است تمام این صوتها و تصاویر و کتب pdf که در کانالهایشان قرار دادند را به زودی حذف کنند مثل کاری که وهابیت دارد انجام میدهد.
آقای طباطبائی: بله.
حجت الاسلام شمشیری: و خُب اگر این انسان و معرفت و صوتها و تصاویر را خودتان در کانالها و سایتهایتان قرار دادید با کتاب هم عکس میاندازید بعد منکر میشوید در اثر نقد منتقدین نه اینجوری نمیشود واقعاً.
آقای طباطبائی: بسیار عالی، جناب آقای ناصری از تهران فرمودند که ایشان، جناب آقای طاهری هرگز کسی را فریبکار و متقلب نخواندهاند اینکه شما فرمودید کسانی که سخنان به هر حال این آقای طاهری را به عنوان رئیس عرفان حلقه نفی کنند و رد کنند اینها به عنوان فریبکار و متقلّب خوانده شدهاند.
حجت الاسلام شمشیری: بله.
آقای طباطبائی: این سخن درستی نیست. البته باز من به جناب آقای ناصری و دوستان دیگری که اینطور فکر میکنند من این توصیه را میکنم که وقتی صحبتی میشود و بحثی میشود حالا چه این بحث چه هر بحث دیگری فرقی نمیکند، در مسائل اجتماعی، در مسائل سیاسی ما اگر که فقط یک زاویه را نگاه کنیم حالا تا جناب استاد شمشیری این نکته را پاسخ میدهند، ما نمیخواهیم پاسخ آن را از به قول معروف پاسخش فرار کنیم فقط این نکته را میخواهم بگویم ما اگر فقط یک زاویهی بحث را نگاه کنیم و مدام یک گوشهی بحث را بگیریم و برویم جلو به هیچ جا نمیرسیم، وقتی شما یک پازلی را تمام مهرههایش را دارید میچینید اگر که مثلاً فرض کنیم که ۲۰ تا مهره داشته باشه، ۱۹ تا مهرهی این را اگر پذیرفتید، یک دانه مهره هم اگر این وسط اشکال داشت، اشکال ندارد آن اشکالتان را مطرح کنید و جوابش را هم بگیرید. ولی فراموش نکنید که ۱۹ تا مهرهی دیگر هم داریم. این که شما همهی حرفهای ما را نادیده میگیرید و فقط مثلاً می آئید به این نکته توجّه میکنید که ایشان هرگز کسی را فریبکار و متقلّب نخوانده. حالا خواهیم شنید که آیا ایشان گفته یا نگفته با سند و انشاالله مستند ارائه خواهند داد. منتها به فرض هم اگر نگفته بود یادمان باشد همهی این حرفهایی که تا الان زدیم باید مورد تحلیل قرار بگیرد نه اینکه فقط یک جمله مورد تحلیل شما قرار بگیرد در خدمتتان هستیم جناب استاد.
حجت الاسلام شمشیری: بله حالا این دوست بزرگوار که این مطلب را بیان کردند بدانند که ما بَنایمان بر این است که در این برنامهها هر سخنی را که می گوئیم با سند باشد. و مطالبه داشته باشند عزیزان بیننده هم. من از اینجا از آنها میخواهم ورود پیدا بکنند در بحثها و اثبات کنند آیا اینکه شاید ما اشتباه میکنیم در واقع.
آقای طباطبائی: بله.
حجت الاسلام شمشیری: ولی خُب ببینید در کتابِ اساس نامهشان، یعنی عرفان حلقه یا عرفان کیهانی هم هست اسمش. آنجا هم اشاره میکنند که شعور الهی به هیچ مکملی نیاز ندارد، قابل اثبات است، کسی هم بخواهد چیزی به آن اضافه بکند رسوا میشود، بدعت گذار است، متقلب است هیچ گونه بدعتی پذیرفته نیست. خُب آقای طاهری ما اگر مطابق این مرام شما با خودش ما برخورد بکنیم چه میشود؟ خُب شما هم دارید یک چیزهایی را می گویئید که مناسب دین نیست.
آقای طباطبائی: این خود رسوا کنندهی بدعت گذاران و متقلبان خواهد بود که در دل این رابطه برای تشخیص حق از باطل وجود دارد.
حجت الاسلام شمشیری: بله باز جاهای دیگری اتفاقاً خُب یکی از اینها، مَسترهایشان در خارج از کشور یک حلقهی جدیدی را ارائه داده است. خُب او هم بدعت گذار است.
آقای طباطبائی: بله.
حجت الاسلام شمشیری: یا جای دیگری اشاره میکند که هیچکس حق، سند هم بدهم که اگر مراجعه کردند، صفحهی نود و یکم کتاب انسان از منظری دیگر، بخش فرادرمانی.
آقای طباطبائی: همین انسان از منظر دیگری که…
حجت الاسلام شمشیری: مورد تائید خود ایشان است.
آقای طباطبائی: مورد تائید خود ایشان است.
حجت الاسلام شمشیری: دقیقاً. حالا ممکن است در چاپ بیژن یا چاپهای دیگر، یکی دو صفحه اختلاف داشته باشد. این یکی دو صفحه را بینندگان در نظر داشته باشند. آنجا اشاره میکند، کسی حق ندارد معرفی دیگری از این داشته باشد غیر از معرفی آقای طاهری، این کار فریب است، دیگران را به «من دون الله» سوق میدهد، مَنیّتش را میخواهد مطرح کند آن فرد. اینجا این را بیان میکند. باز…
آقای طباطبائی: در واقع باز اینجا هم بحث منیّت را مطرح کرد هم بحث این که کسی که این کار را بکند متقلّب است.
حجت الاسلام شمشیری: دقیقاً. اینجا هم باز این سند. باز باقیست، سندهایی هست، انسان از منظری دیگر صفحهی صد و بیست و هشتم آنجا اشاره میکنند باز به بدعت، متقلّب، هیچ گونه بدعتی پذیرفته نیست. این هم یک سند دیگر. باز سند آخِر را هم من ارائه میدهم. البته اینها چیزهایی نیست که ما قبلاً به اینها نپرداخته باشیم. اینها را دوستان در کانال انجمن نجات از حلقه، سایت انجمن نجات از حلقه میتوانند ببینند. این صحبتهایی که دوستان عرفان حلقهای داشتند چیزهایی است که ما بارهاتوضیح دادیم.
آقای طباطبائی: علّت اینکه ما به اجمال از آن رد میشویم همین است.
حجت الاسلام شمشیری: بله اینجا دیگر اشاره میکنند، حتّی بیان میکنند مدیون است کسی اگر این کار را انجام بدهد، خیانت در امانت کرده، چهرهی زشت خودش را نشان داده است، صَرف نظر از آن عواقب آسمانی. یعنی بنده اگر اشاره کردم که کسی بخواهد به مذهب اشتراکی یا شبکهی شعور چیزی بیفزاید متقلّب است اینجا سندهایش را ارائه کردم.
آقای طباطبائی: یک لحظه این را برگردانید حالا سریع رد میشویم ممکن است بینندگان عزیز فرصت نکنند. چند تا در واقع عبارت بیشتر از آن چیزی هم که فرمودید و جناب آقای ناصری هم پرسیدند داشت. فقط فریبکار بودن و متقلب بودن را شما فرمودید. اینجا بدعت گذار بودن، فرصت طلب بودن و خیانت در امانت داشتن و چهرهی زشت خود را نشان دادن، اینها هم اضافه شد به آن نکتهای که اشاره فرمودید.
حجت الاسلام شمشیری: و دقیقاً از جانب خدا هم حرف زدن، [گفته است] عواقب آسمانی دارد. باز اسناد دیگری هم وجود دارد. البته این ۴ سندی که ارائه دادم مرتبط با سخن بنده بود و اما توهینهای دیگری هم در این فرقه وجود دارد که حالا من خدمت بینندگان…
آقای طباطبائی: در واقع این فرمایش جناب آقای ناصری بهانهای شد که حالا توهینهای دیگر را هم یک نگاهی به آن بیاندازیم.
حجت الاسلام شمشیری: بله. متاسفانه اینطور است. ببینید یک جایی اشاره میکند ایشان که یک عدّهای اِبن مُلجم هستند. یک عدّهای عمروعاص هستند. در کتاب انسان و معرفت، همین کتابی که میخواستند رد کنند.
آقای طباطبائی: بله.
حجت الاسلام شمشیری: یک عدّهای یهوداها هستند. باز اسناد دیگری وجود دارد من تقدیم میکنم.
آقای طباطبائی: جالب است حالا این «یهودا» هستند هم در واقع «یهودا» یک، از جانب آنها یک توهین حساب میشود.
حجت الاسلام شمشیری: بله.
آقای طباطبائی: و توهینشان را بر اساس آئین اسلام مطرح نکردهاند چون می دانید که یهودا در واقع از نگاه اسلامی و آئین اسلام و بر اساس روایاتِ ما اصلاً خائن نبود، خیانت به مسیح نکرد. این در نگاه مسیحیت بخصوص مسیحیتِ صهیونیسم است که یهودای اسخریوطی کسی بود که از حواریون بود و خیانت کرد به حضرت عیسی علی نبینا و آله و علیه السلام و اینها بر اساس آن خیانتی که در واقع یعنی این نشان میدهد به اعتقادات اسلامی هم اینها خیلی آشنایی ندارند.
حجت الاسلام شمشیری: و من سخن شما ….
آقای طباطبائی: و از نگاه اسلامی یهودای اسخریوطی کسی بود که ایثار کرد اتفاقاً به خاطر همان مشابهتی که به حضرت عیسی علی نبینا و آله و علیه السلام داشت و هم لباسش را با حضرت عیسی عوض کرد که آنها نشانهای که به هر حال چون جلساتشان مخفی بود و یهودیان آزار میدادند مسیحیان را. در آن جلسات در واقع مخفی حضرتِ مسیح، لباسش را آمد با حضرت مسیح عوض کرد که آنها وقتی حمله میکنند به این جلسهی مخفی به جای حضرت مسیح، یهودا را بگیرند. یهودا در اعتقادِ اسلامی ما فرد ایثارگری بود که به صلیب آویخته شد و در اعتقاد یهودیان و مسیحیان البته کسی بود که خیانت کرد به مسیح و باعث شد مسیح گرفته بشود و به صلیب آویخته بشود و این نشان میدهد که این بزرگواران حتّی این اعتقادات را کامل نمیدانند و آگاهی به آن ندارند.
حجت الاسلام شمشیری: و ای کاش به اینجا ختم میشد. پولس که یک کسی است که در روایات شیعی، چندین روایت ما داریم که مذموم است جزء دوازده نفریست که در یک چاهیست در جهنم، بدترین عذابها را دارد از دید عرفان حلقه یک فرد الگوست. یک فردیست که رسول است.
آقای طباطبائی: پُلوسی که البته آنها در واقع مسیحیان هم او را رسول میدانند ولی به هر حال بر اساس روایات و اینها کاملاً مشخص است.
حجت الاسلام شمشیری: ولی آقای طاهری دفاع میکنند.
آقای طباطبائی: دارید شما سند این را؟ که پُلوس را رسول تعریف کرده باشند؟
حجت الاسلام شمشیری: بله میتوانم پیدا بکنم الان برایتان. بعد از این من تقدیم خواهم کرد.
آقای طباطبائی: تا شما این را پیدا میکنید من یک توضیحی هم بدهم در این زمینه برای بینندگان عزیز که پُلوس کسی بود که در واقع در مقابل پطرس که جانشین حضرت عیسی مسیح بود آمد قد علم کرد و البته کسی بود که از قبل مسیحیان را میکشت و آنها را آزار و اذیت میکرد و بعد گفت که من به تعبیری خواب نما شدهام یا رؤیایی دیدهام و در آن رؤیا مسیحِ مصلوب از من درخواست کرده که شما بیا و مسیحی شو و من مسیحی شدم و بعد هم بعد از همهی آن جنایتهایی که کرده بود آمد به ظاهر به تعبیری مسیحی شد و ادّعای کم کم رسالت کرد از جانب خداوند و بعد متاسفانه به خاطر این تحریفاتی که صورت گرفته است [در] آیین مسیحیت آنها هم پذیرفتند که او رسولیست از جانب خداوند و همهی آن جنایتهای او را نادیده گرفتند و البته اینها اسنادش هم وجود دارد و مناظرانی که در این زمینه اندیشمندان اسلامی با مسیحیان انجام دادند و حتّی خود مسیحیانی که مستبصر شدهاند به این اعتقاد در واقع ایمان دارند و اعتراف دارند که پُلوس انسان جنایتکاری بود که بعدها به ظاهر در واقع ادّعای مسیحیت کرد. خُب اگر هست سندش و پیدا شده.
حجت الاسلام شمشیری: بله من پیدا کردم این سند را. حالا در قالب یک مقالهای بنده روی سایت انجمن هم این را قرار دادهام. انجمن نجات از حلقه.
آقای طباطبائی: بله.
حجت الاسلام شمشیری: در کتاب انسان از منظری دیگر صفحه ۲۲، دورهی چهارم صفحه ۶۹، دورهی پنجم صفحه ۲۲۳، دورهی ششم صفحه ۳۳ و باز موارد دیگری ایشان اشاره کردهاند به این که مثلاً یک نمونهاش را من در این مقاله، قالب این مقاله خدمت شما ارائه بدهم. بازتاب بلند مدّت، اشاره میکنند که دو نوع بازتاب دارند در عرفان حلقه و پولس یا پُلوس هر دو صحیح است.
آقای طباطبائی: بله.
حجت الاسلام شمشیری: به خاطر این بازگشت و انسانِ به هر حال توبه کنندهای شد و از شکنجه گری دست کشید. باز ایشان اشاره میکنند در کسری از ثانیه انسان میتواند متحوّل شود مثل حُر، مثل پُلوس شکنجه گر در اثر چه چیزی؟ در اثر همین رحمانیت. باز جاهای دیگری هم اشاره دارد. من استناد میدهم به این مقالهای که در سایت وجود دارد، فردی به نام پولس که طاهری او را رسول میداند کیست و نسبتش با عرفان حلقه و جایگاهش. آنجا منابع را برسی کردیم. اگر در قالب سند هم فرصتی باشد بعد از این سؤال پاسخ خواهم داد و به نمایش خواهم کشید.
آقای طباطبائی: بسیار عالی فرصت ما رو به پایان است البته این نکته را من عرض کنم ما وقتی که می گوئیم پُلوس چنین و چنان بود حالا علاوه بر در واقع ماخذ و منابع خود مسیحیان که قبول دارند که او شکنجه گر و جنایتکار بود، ما مخالف این نیستیم و منکر این نیستیم که انسان میتواند در هر مرحلهای توبه بکند و حتی فرعون هم اگر قبل از غرق شدن توبه میکرد، راه توبه برای او باز بود. منتها اینکه کسی در این حد جنایتکار، پس از توبه بیاید و ادعای رسالت از جانب خداوند بکند، یعنی آنقدر قحط الرجال باشد که خداوند از بین انسهای مختلف جنایتکاری که انسانهای بی گناهی را شکنجه کرده است و به قتل رسانده است را و بعد ایشان را به عنوان یک رسول انتخاب بکند اینها به هر حال ادعاهایی است که در واقع از این نکتهی منطقی و عقلانی هم که بگذریم ما روایاتمان را نمیتوانیم از انها بگذریم به شدت این قضیه را نفی میکنند و در واقع معارف اسلامی این نکات را برای ما بیان کردهاند. بسیار سپاسگذاریم از شما که تا پایان برنامهی ناگفتههای ادیان با ما همراه بودید، همچنین از شما جناب استاد شمشیری
حجت الاسلام شمشیری: البته اسنادی
آقای طباطبائی: پاسخگوی شنوندگان عزیز بودید، ان شالله در برنامههای آتی در خدمتتان خواهیم بود و اسناد بیشتری را در این زمینه ارائه خواهید داد.
حجت الاسلام شمشیری: زنده باشید. خواهش میکنم.
آقای طباطبائی: باز هم از شما سپاسگذاریم بینندگان عزیز شبکهی ولایت و در همین جا با شما خداحافظی میکنیم. التماس دعا و خدا نگهدار.
۱- وَ قَالَتِ الْیَهُودُ یَدُ اللَّهِ مَغْلُولَهٌ غُلَّتْ أَیْدِیهِمْ وَ لُعِنُوا بِمَا قَالُوا بَلْ یَدَاهُ مَبْسُوطَتَانِ یُنْفِقُ کَیْفَ یَشَاءُ وَ لَیَزِیدَنَّ کَثِیراً مِنْهُمْ مَا أُنْزِلَ إِلَیْکَ مِنْ رَبِّکَ طُغْیَاناً وَ کُفْراً وَ أَلْقَیْنَا بَیْنَهُمُ الْعَدَاوَهَ وَ الْبَغْضَاءَ إِلَى یَوْمِ الْقِیَامَهِ کُلَّمَا أَوْقَدُوا نَاراً لِلْحَرْبِ أَطْفَأَهَا اللَّهُ وَ یَسْعَوْنَ فِی الْأَرْضِ فَسَاداً وَ اللَّهُ لاَ یُحِبُّ الْمُفْسِدِینَ؛ و یهود گفتند: «دست خدا (با زنجیر) بسته است.» دستهایشان بسته باد! و به خاطر این سخن، از رحمت (الهى) دور شوند! بلکه هر دو دست (قدرت) او، گشاده است؛ هر گونه بخواهد، مىبخشد! ولى این آیات، که از طرف پروردگارت بر تو نازل شده، بر طغیان و کفر بسیارى از آنها مىافزاید. و ما در میان آنها تا روز قیامت عداوت و دشمنى افکندیم. هر زمان آتش جنگى افروختند، خداوند آن را خاموش ساخت؛ و براى فساد در زمین، تلاش مىکنند؛ و خداوند، مفسدان را دوست ندارد. (مائده؛ ۶۴)