پستی در شبکههای اجتماعی، از کانال “یک ایرانی زرتشتی”، دست به مقایسهای عجیب و مغرضانه زده است: تلاش برای نشان دادن سوءتغذیه کودکان در اصفهان و سیستان و بلوچستان به عنوان وضعیتی “بدتر” از غزه. این قبیل مقایسهها، که با لحن توهینآمیز و فرقهگرایانه (“مسلمانان زنارزاده”) همراه شده، نه دلسوزی برای کودکان است و نه آگاهیبخشی! جای تعجب است که چگونه یک کانال باستانگرا که خود را پیرو دین زرتشت میخواند، میتواند چنین محتوای آکنده از نفرت و بیتوجهی به رنج بیگناهان را منتشر کند؛ محتوایی که آشکارا با اصول نیکاندیشی و همزیستی در زرتشت در تضاد است.
این کانال که مدعی “زرتشتی” بودن و “باستانگرایی” است، چگونه با آمار و ادبیات، به توهین و تفرقهافکنی مشغول است؟
آماربازی با جان کودکان، برای تحقیر و تفرقه:
استفاده از آمارهای گزینشی و بدون جزئیات دقیق (سال، جامعه آماری، و متدولوژی) صرفاً برای وارونه جلوه دادن واقعیت و تحقیر بخش بزرگی از جامعه است. آیا آمار “دانشآموزان” اصفهان را میتوان با “کودکان” غزه، که تعریف و شرایطشان کاملاً متفاوت است، مقایسه کرد؟ این نوع بازی با آمارها، زمانی که پای سلامت و زندگی کودکان در میان است، غیرقابل بخشش است.
نادیده گرفتن فاجعه غزه: توهین به درد بیگناهان:
غزه سالهاست تحت شدیدترین محاصره و حملات نظامی است، با زیرساختهای ویران و کمبودهای فاجعهبار انسانی. مقایسه این بحران انسانی بیسابقه با مشکلات اقتصادی و سوءتغذیه در ایران (که البته خود باید جدی گرفته شوند)، نه تنها غیرمنصفانه، بلکه توهینآمیز و بیتوجهی آشکار به عمق درد و رنج بیگناهان در آن منطقه است.
باستانگراییِ مغایر با اصول زرتشتی: نفرتپراکنی به نام “نیکاندیشی”!
کانالی که خود را “زرتشتی” مینامد و بر میراث باستانی ایران تاکید دارد، چگونه میتواند چنین ادبیات تند و توهینآمیزی را (مانند “مسلمانان زنارزاده”) به کار گیرد؟ این رویکرد نه تنها با تعالیم والای انسانی و اخلاقی در تضاد است، بلکه با آموزههای محوری دین زرتشت درباره “پندار نیک، گفتار نیک، کردار نیک” و احترام به کرامت همه انسانها، فارغ از دین و نژادشان، کاملاً در تعارض است.
باستانگراییِ افراطی که به ابزار توهین به دیگران، تفرقهافکنی و نادیده گرفتن رنج بشری (از جمله کشته شدن افراد بیگناه) تبدیل شود، خود ریشه تباهی و انحراف از مسیر راستی است.
بله، سوءتغذیه کودکان در هر کجای ایران دردناک است و باید برای آن چارهای اندیشید. اما این مشکلات با تحریف واقعیت، توهین، و مقایسههای مغرضانه حل نمیشوند. کانالهایی از این دست، به جای روشنگری، تنها به دنبال تحریک احساسات و دامن زدن به اختلافات هستند.
برای کودکانمان و آینده ایران، به همبستگی نیاز داریم، نه فریب، نفرتپراکنی و تحریف ارزشها!