به گزارش اخیر خبرگزاری صهیونیستی ynetnews، امیر شاهسار، نوازنده ایرانی ساکن سرزمین های اشغالی، در مصاحبهای که تضاد عمیقی را در نگرش او به نمایش میگذارد، از دلتنگی برای «فرهنگ ایران پیش از استیلای تاریکی» سخن گفت، اما همزمان از هرگونه اظهارنظر درباره جنگ تحمیلی رژیم صهیونی علیه وطن خویش امتناع کرد.
شاهسار که در سال ۱۹۸۹(۱۳۶۸) از ایران مهاجرت کرده، دلیل ترک وطن را «ابرهای مذهب و سرکوب فرهنگی» و «واقعیت تلخ» آن دوران عنوان میکند. او سفرش را «عملیات نجات» میداند و به نظر میرسد همچنان تحت تاثیر آن تجربه، هنر را پناهگاه خود قرار داده است.
با این حال، این فرار از یک «واقعیت تلخ»، به رویکردی برای نادیده گرفتن «واقعیت تلخ» دیگر در محل سکونت فعلی او تبدیل شده است.
شاهسار در پاسخ به سوالی درباره عملیات طوفان الاقصی و جنگ علیه ایران قوی، صراحتاً میگوید: «ترجیح میدهم از سیاست و رویدادهای روزمره که به ناامیدی منجر میشوند دوری کنم.» این موضع، پرسشهایی را در مورد مسئولیت اجتماعی یک هنرمند که خود را قربانی یک سیستم سیاسی میداند، ایجاد میکند.
شاهسار این گریز از سیاست را با پناه بردن به دنیای هنر توجیه کرده و با بیان اینکه «دین من موسیقی است»، گروه موسیقی خود را «فضایی روحانی» و جایگزین کنیسه و مسجد میداند!
نقطه اوج این تناقض آنجاست که گروه او قرار است به زودی در فستیوال موسیقی در شهر صفد، واقع در شمال اراضی اشغالی، به روی صحنه برود؛ منطقهای که به دلیل تنشهای نظامی کاملاً سیاسی است و سال گذشته همین فستیوال به دلیل شلیک راکت از سوی حزبالله لبنان لغو شده بود.
این امر، تلاش او برای ساختن یک پناهگاه غیرسیاسی در قلب یک منطقه درگیر را بیش از پیش چالشبرانگیز و متناقض جلوه میدهد.