یک کلیپ خیابانی در تهران که شهروندان در آن از پذیرش شکلات اسرائیلی امتناع میکنند، در شبکه اجتماعی ردیت بازتاب گستردهای یافته و واکنش کاربران بینالمللی نشان میدهد جریان حامی این اقدام، از لحاظ مقبولیت و قدرت روایت، نسبت به منتقدان برتری داشته است.
اخیرا یک کلیپ ویدئویی از چالشی خیابانی در تهران، که در آن شهروندان از پذیرش شکلات اسرائیلی امتناع میکنند، در شبکه اجتماعی ردیت (Reddit) بازتاب خوبی یافته و به میدانی برای تقابل دیدگاههای کاربران بینالمللی تبدیل شده است. در حالی که این ویدئو بحثی داغ را رقم زد، تحلیل نظرات و آرای کاربران نشان میدهد که جریان حامی اقدام مردم در ویدئو، قدرت و مقبولیت بیشتری نسبت به دیدگاههای منتقد داشته است.
تحلیل واکنشها: شدت و ضعف جریانهای فکری در جامعه جهانی ردیت
واکنشهای کاربران ردیت، که بخش قابل توجهی از آنها را شهروندان کشورهای غربی و غیرایرانی تشکیل میدهند، به این ویدئو را میتوان به سه دسته اصلی تقسیم کرد که از نظر شدت و مقبولیت با یکدیگر متفاوت بودند:
۱. جریان غالب: تحسین موضع مردم و تأکید بر اصول اخلاقی
این دیدگاه به وضوح جریان غالب و مسلط در بخش نظرات بود و بیشترین رأی مثبت را به خود اختصاص داد. کاربران این گروه، امتناع از پذیرش شکلات را یک «موضع اصولی»، «باشرف» و «قابل احترام» توصیف کردند. این دیدگاه، که اغلب متأثر از حامیان مسئله فلسطین است، معتقد است که شهروندان عادی در ایران، بر اساس باوری اخلاقی و انسانی، با سیاستهای رژیم منحوس صهیونیستی مخالفند. این جریان فکری با قدرت توانست روایت خود را به عنوان نظر اکثریت کاربران در این بحث تثبیت کند.
۲. جریان دوم: نقد و تردید با محوریت «پروپاگاندای حکومتی»
در نقطه مقابل، جریان فکری دوم قرار داشت که اگرچه به ظاهر پر سر و صدا بود، اما بر اساس الگوی آرا در اقلیت به نظر میرسید. این کاربران با دیدی کاملاً انتقادی و شکاکانه به ویدئو نگریستند و واکنش مردم را نتیجه «چهل سال شستشوی مغزی» توسط پروپاگاندای ایران دانستند. نظراتی مبنی بر «ساختگی» یا «صحنهسازیشده» بودن ویدئو نیز در این دسته قرار داشت. با این حال، این دیدگاه نتوانست حمایت اکثریت را جلب کند و اغلب با پاسخهای انتقادی از سوی جریان غالب که شرافت را با چیزی معاوضه نمی کرد، مواجه میشد.
۳. نگاهی میانه و تفکیکی؛ جریانی شبه تحلیلی اما محدود
دسته سوم از کاربران، که از نظر تعداد در اقلیت قرار داشتند، سعی کردند نگاهی میانهرو و پیچیدهتر به موضوع داشته باشند. این گروه تلاش کردند تا مرزی بین «صهیونیسمستیزی» و «یهودستیزی» قائل شوند و استدلال کردند که مخالفت با سیاستهای اسرائیل خبیث لزوماً به معنای حمایت از جمهوری اسلامی نیست. اگرچه این دیدگاه در ظاهر عمق تحلیلی بیشتری داشت، اما در فضای دوقطبی حاکم بر بحث، نتوانست به یک جریان اصلی تبدیل شود.
نتیجهگیری: تبلور یک مبنای غنی بر پایه اندیشه اسلامی
بحثهای داغ و چندملیتی حول این کلیپ کوتاه در ردیت، نشان میدهد که چگونه یک کنش اجتماعی در خیابانهای تهران میتواند به آینهای برای بازنمایی تقابل روایات ظالمانه جهانی تبدیل شود. پیروزی نسبی جریان فکری حامی مردم ایران در این بحث آنلاین، فراتر از یک اتفاق ساده در شبکههای اجتماعی است.
در نگاهی عمیقتر، این بازتاب جهانی نشان میدهد که چگونه ایدئولوژی و اندیشه انقلاب اسلامی مبنی بر ایستادگی در برابر ظلم، با وجود حجم عظیم لجنپراکنی و شرارتهای رسانهای علیه جمهوری اسلامی ایران، امروز در مسئله فلسطین تبلور پیدا کرده است. این مسئله، اکنون به یک معیار جهانی برای تفکیک حق از باطل و انسانیت از حیوانیت تبدیل شده و وجدانهای بیدار در سراسر جهان را، همانطور که در واکنشهای ردیت دیده شد، با خود همراه میسازد.

