شمولی بوتیک، حاخام سلبریتی که هویت رسانهای خود را با تبدیل شدن به مشاور معنوی ستاره پاپ در غرب، مایکل جکسون و ایجاد روابط نزدیک با سیاستمدارانی چون سناتور کوری بوکر بنا نهاد – دوستیهایی که در استفاده ابزاری از آنها برای اهداف سیاسی لحظهای تردید نکرده است – بار دیگر نشان داد که برای پیشبرد اهدافش، حقیقت اولین و آسانترین قربانی است.
این چهره رسانهای، که از قضا تباری ایرانی دارد، شهرت خود را مدیون شکستن تابوهای دینی برای جلب توجه است. او پیش از این نیز با انتشار کتاب جنجالی «عیسای کوشر» خبرساز شده بود؛ اثری که در آن تلاش کرد تا هویت متعالی حضرت عیسی (علیه السلام) را به یک ناسیونالیست یهودیِ ضد رومی تقلیل دهد و خشم بسیاری را برانگیخت. حال، این چهرهی حامی صهیونیسم افراطی، با همان رویکرد تحریفگرانه، صحنه دیگری از نمایش تبلیغاتی خود را به اجرا گذاشته است.
ویدیوی اخیر او در فضای مجازی، نمایشی مضحک و در عین حال خطرناک از همین رویکرد است. ادعاهای بیاساس او آنچنان گزاف و دور از واقعیت است که حتی واکنش انتقادی برخی کاربران شبکههای اجتماعی را نیز به همراه داشته است. حال این سناریوی ناشیانه را کالبدشکافی می کنیم:
۱. دروغ بزرگ و فاقد منبع:دستگیری ۷۰۰ یهودی!
بوتیک با قیافهای نگران، از دستگیری ۷۰۰ یهودی در ایران خبر میدهد. این ادعا نه فقط دروغ، بلکه یک توهین به شعور مخاطب است. خبری با این ابعاد، اگر ذرهای حقیقت داشت، تیتر یک تمام رسانههای جهان با سوگیری خاص علیه ایران اسلامی و بیانیههای فوری تمام سازمانهای مدعی حقوق بشر را به خود اختصاص میداد. سکوت کرکننده رسانههای بینالمللی ، دولتهای معاند با جمهوری اسلامی و حتی نهادهای رسمی جامعه کلیمیان ایران، مهر تأییدی بر جعلی بودن این ادعای هالیوودی است. او یک داستان خیالی را به عنوان فکت مطرح میکند، بدون آنکه حتی به خود زحمت ارائه یک منبع یا شاهد را بدهد.
۲. سوءاستفاده بیشرمانه از احساسات مخاطب
هنر بوتیک در دروغگویی نیست، بلکه در بستهبندی کردن آن در لفافهای از احساسات است. او با مقایسهای مغرضانه و سخیف، این داستان ساختگی را به گروگانگیری حماس گره میزند تا تمام بار خشم، ترس و وحشت ناشی از آن واقعه را به نفع پروپاگاندای خود مصادره کند. جملاتی مانند «نمیدانیم شکنجه میشوند یا نه» اوج فرصتطلبی رسانهای است؛ او با ایجاد ابهام، به خیالپردازیهای وحشتناک مخاطب دامن میزند تا آنها را از لحاظ عاطفی خلع سلاح کرده و آماده پذیرش دروغهای بعدی کند.
۳. افشای هدف نهایی: بحرانسازی برای فشار سیاسی
پس از اجرای این نمایش، پرده آخر بالا میرود و هدف اصلی آشکار میشود: «فشار سیاسی آمریکا و اروپا باید اعمال شود.»
بوتیک یک بحران انسانی خیالی خلق میکند تا از آن به عنوان اهرمی برای تشدید فشارهای سیاسی و دیپلماتیک علیه ایران مقتدر استفاده کند. این ویدیو فریادی برای نجات یهودیان ایران نیست؛ بلکه یک بیانیه سیاسی محاسبهشده برای پیشبرد دستورکار تندروانه صهیونیستی است که در آن، جان و امنیت جامعه کلیمیان ایران، ابزاری بیارزش برای بازیهای سیاسی اوست.
در نهایت، شمولی بوتیک با این نمایش، بیش از هر چیز به تبار و ریشههای خود پشت میکند و نشان میدهد که در بازار مکاره سیاست و رسانه، حاضر است برای جلب توجه، حتی همکیشان و همتباران خود را نیز به ابزاری برای داستانسراییهای دروغین تبدیل کند.