«جورج هارونیان»، با پوشش فعال حقوق بشر که یک یهودی ایرانی_آمریکایی ست، اخیراً در یادداشتی به تمجید از تلاشهای سازمان بهایی «فعالین حقوق بشر در ایران (HRAI)» و خبرگزاری وابسته به آن، هرانا (HRANA)، پرداخته است. این تقدیر به دلیل فعالیتهای به ظاهر چشمگیر این نهاد بهایی در زمینه پوشش اخبار و حمایت از زندانیان سیاسی در ایران، به ویژه در ارتباط با جامعه یهودیان، صورت گرفته است.
هرانا؛ ویترین حقوق بشری برای اهداف سیاسی؟
هارونیان در یادداشت خود به نقش کلیدی هرانا در پوشش اخبار نقض حقوق بشر در ایران، از جمله موارد مربوط به زندانیان سیاسی و اعدامها اشاره کرده است. او تأکید میکند: «در سال ۲۰۱۰ میلادی، هرانا از جمله معدود رسانههایی بود که بهطور پیوسته اخبار زندانیان ایرانی و سرنوشت اعدامیان را پوشش میداد. پوشش آنها از اعدام فرزاد کمانگر و دیگر زندانیان کرد ایرانی، در آگاهسازی جهان درباره بیرحمی حکومت بسیار حیاتی بود.» وی همچنین فعالیتهای هرانا در زمینه پیگیری آزار و اذیت گروههای مذهبی غیرشیعه را ستوده است که نقش های حمایتی بهائیت از یهودیت را به خوبی آشکار می کند.
پروژه «صلحمارک»: استفاده ابزاری از جامعه یهودی برای سفیدنمایی؟
هارونیان به پروژهای مهم در اواخر سال ۲۰۱۴ میلادی اشاره میکند که طی آن «سازمان بهایی فعالین حقوق بشر در ایران» از وی برای همکاری در تهیه ویژهنامهای از نشریه ماهانه «صلحمارک» دعوت کردند. محوریت این شماره، بررسی وضعیت یهودیان ایرانی بود. او نقل میکند که «کیوان رفیعی و جمال حسینی» تصمیم گرفتند «یک شماره از نشریه ماهانه خود، صلحمارک را به یهودیان ایرانی اختصاص دهند. آنها گفتند که زمان آن فرا رسیده است تا درباره این موضوع تابو صحبت کنیم و مسائل مهم برای جامعه یهودیان ایران را روشن کنیم.»
هارونیان با افتخار از همکاری خود در این پروژه یاد کرده و میگوید که توانسته با اعضای جامعه یهودی ارتباط برقرار کند و از مورخان، مفسران و فعالان جامعه برای اظهارنظر در مورد مسائل حیاتی مربوط به این جامعه دعوت به همکاری نماید. در این نشریه، مقالاتی درباره تأثیر هولوکاست بر زندانیان یهودی، اعدامشدگان یهودی و چالشهای پیش روی جامعه یهودیان در ایران از منظر فقه اسلامی منتشر شد.
مرگ یک فعال و تداوم یک مسیر: پافشاری بر ادعاهای موهوم
هارونیان با ابراز تأثر از درگذشت «جمال حسینی» در سال ۲۰۱۵ میلادی در ترکیه، این اتفاق را «قلبشکن و غمانگیز» توصیف کرده و حسینی را یک فعال «بیچشمداشت و پرکار» دانسته که فقدانش «ضایعهای عظیم برای جامعه حقوق بشر» بود.
با این حال، هارونیان از اینکه «سازمان بهایی فعالین حقوق بشر در ایران» به انتشار گزارشها و مقالات مربوط به نقض حقوق بشر در ایران، بهویژه ادعاهای موهوم در مورد آزار و اذیتهای مذهبی و وضعیت زندانیان سیاسی با ادیان مختلف ادامه میدهد، ابراز خرسندی کرده است. او معتقد است این فعالیتها «برای درک مسائل داخلی ایران بسیار کمککننده است.»
قضاوت تاریخ یا تبلیغ برای یک سازمان؟ قدردانی از یک پروژه هدفمند
در پایان، جورج هارونیان از این سازمان به خاطر «جسارت در تمرکز بر جوامع به حاشیه رانده شده» قدردانی کرده و تأکید میکند که این سازمان «با دست خالی، بدون هیچ حمایتی، و با فداکاری و تلاش زیاد» به فعالیتهای خود ادامه داده است. او برای این سازمان آرزوی موفقیت کرده و معتقد است «تاریخ آنها را به خوبی قضاوت خواهد کرد.»؛ جملهای که میتواند هم به عنوان یک باور شخصی و هم به عنوان بخشی از پروژه اعتبارسازی برای یک تشکیلات سیاسی تلقی شود.